سلام ، چند روز پيش مي خواستم مطلبي رو تو سايت بالاترين بذارم ولي به خاطر اينكه عضويت آن بسته شده بود نتونستم اين كارو بكنم به فكر اين كار افتادم.
شما مي توانيد پيام هاي خود را مستقيما با استفاده از ايميل بر روي اين وبلاگ بگذاريد . روش كار خيلي ساده است ،پيام هاي خود را به اين آدرس alirezairf.social@blogger.com ميل كنيد.
فقط به مباني اخلاقي خود و ديگران احترام بگذاريد



۱۳۸۹ تیر ۱۸, جمعه

News from VOA in Persian

مهم ترين خبرها

در یک حمله انتحار در بغداد ۵ تن کشته شدند

پلیس عراق می گوید یک بمب انداز انتحاری دست کم پنج تن را در بغداد کشته است.
در جدید ترین خشونت در یک هفته حملات در پایتخت، مقامات می گویند مهاجم روز جمعه یک خودرو پر از مواد منفجره را به یک پاسگاه امنیتی در محله سنی نشین «غزالیه» کوبید. حدود ۲۰ نفر نیز مجروح شدند.
در حملات چند روز گذشته در بغداد، بیش از ۶۰ زائر شیعه کشته شده اند.
خشونت فعلی در عراق درسطح سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ نیست. با این حال شورشیان از زمان برگزاری انتخابات بر حملات خود شدت بخشیده اند.

شورای امنیت غرق کشتی کره جنوبی را محکوم می کند

شورای امنیت سازمان ملل متحد بیانیه ای را تصویب کرده است که غرق یک کشتی جنگی کره جنوبی در اوائل سال جاری را محکوم می کند.
بیانیه، که به اتفاق آرا از تصویب گذشت و رییس شورای امنیت آنرا قرائت کرد، می خواهد علیه مسئولان این حادثه «اقداماتی مناسب و صلح جویانه» انجام گیرد، اما، در امتیازی به چین، هیچ کشور مشخصی را مسئول حمله نمی داند.
با این حال، نسبت به یافته های یک هیات تحقیق بین المللی که نتیجه گیری کرده است کشتی بوسیله یک اژدر کره شمالی غرق شد، ابراز نگرانی می کند.
مقامات آمریکا و کره جنوبی گفته اند شواهد فراوان است، اما دو پروفسور آمریکایی روز جمعه در توکیو گفتند آنها در مورد مشروعیت تحقیق «تردیدی عمیق» دارند. کره شمالی هرگونه درگیری را در غرق کشتی تکذیب کرده است.
چین، نزدیکترین دوست کره شمالی در جامعه بین المللی، نیز مایل نبوده است دولت پیونگ یانگ را مسئول بداند.
سوزان رایس سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد پیشتر گفت بیانیه پیام واحدی درباره حادثه غرق کشتی کره جنوبی در ۲۶ مارس می فرستد. در آن حادثه ۴۶ ملوان کشته شدند.
کره شمالی تهدید کرده است که اگر با اقدام تنبیهی جامعه بین المللی روبرو شود، دست به عمل نظامی خواهد زد.

رایزنی چهره های سرشناس کانادا برای توقف اجرای حکم سنگسار سکینه محمدی آشتیانی

 

 

 

   
   

 

 

همزمان با نگرانی های فزاینده بین المللی که پیرامون اجرای قریب الوقوع حکم سنگسار سکینه آشتیانی محمدی پدید آمده است، چهره های سرشناس و رسانه های ملی کانادا برای توقف این حکم کارزار جدی را آغاز کرده اند.

سکینه آشتیانی محمدی زن ٤٣ ایرانی و مادر دو فرزند در ماه مه سال ٢٠٠٦ به زنای محسنه متهم و پس از تحمل ٩٩ ضربه شلاق، به مرگ با سنگسار محکوم شد.

روزنامه کانادایی گلوب اند میل روز جمعه ( ٩ ژوییه ) از کارزار هدر رایزمن، یکی از سرشناس ترین و با نفوذ ترین زنان آمریکای شمالی برای توقف حکم سنگسار سکینه محمدی آشتیانی خبر داده است.

بنا به گزارش گلوب اند میل، هدر رایزمن، یکی از بنیانگزاران «ایندیگو»  و مدیر ارشد بزرگترین مرکز فروش کتاب و موسیقی کانادا، دیرهنگام پنج شنبه شب در اقدامی بی سابقه، با ارسال نامه های الکترونیکی به دوستان و همکاران سرشناس خود در آمریکای شمالی، از آن ها خواست تا برای توقف حکم سنگسار این زن ایرانی تلاش کنند.

این اقدام خانم رایزمن و ارسال نامه به افرادی همچون آریانا هافینگتون، ناشر اینترنتی مقیم ایالات متحده و مری واتلین، مشاور سیاسی جرج بوش، رئیس جمهوری پیشین ایالات متحده به طراحی تارنمای « www.freesakineh.org »  و نیز تهیه یک دادخواست اینترنتی منتهی شد تا پیام اعتراض و امضای مخالفان اجرای حکم سنگسار خانم محمدی را به بلندپایه ترین مقامات جمهوری اسلامی ایران ارسال کند.

این روزنامه کانادایی گزارش داده است پنج شنبه شب و حدود یک ساعت پس از تهیه این دادخواست اینترنتی، هزار نفر با امضای آن نسبت به احتمال اجرای حکم سنگسار خانم محمدی اعتراض کردند.

خانم رایزمن به گلوب اند میل گفته است شیرین عبادی، وکیل ایرانی برنده جایزه صلح نوبل و ارشاد منجی، یکی از چهره های سرشناس منتقد بنیانگرایی اسلامی و نویسنده کانادایی به طور داوطلبانه به تهیه این دادخواست اینترنتی کمک کردند.

براساس این گزارش، ٢٢ هزار و ١٦٢ نفر از جمله چهره های برجسته ای همچون قاضی پیشین دیوان عالی کانادا و نیز دیپا مهتا، فیلمساز سرشناس کانادا و سلمان رشدی، نویسنده بریتانیایی، دادخواست اینترنتی  نجات جان سکینه محمدی آشتیانی را درکمتر از ٣٦ ساعت امضا کردند.

روزنامه گلوب اند میل نیز طی چند روز گذشته با برگزاری جلسه گفتگوی اینترنتی با حضور ارشاد منجی، نویسنده کانادایی  و منتقد اسلام افراطی، مارینا نعمت، نویسنده مقیم کاناد  و آزاده معاونی، نویسنده مقیم ایالات متحده در مورد تلاش های جهانی برای توقف اجرای حکم سنگسار برای سکینه محمدی آشتیانی بحث کردند.

لارنس کانن، وزیر امورخارجه دولت فدرال کانادا روز سه شنبه ( ٦ ژوییه ) مصرانه از مقامات حکومت ایران خواست تا اجرای حکم اعدام محمد رضا حدادی و سنگسار سکینه محمدی آشتیانی و «اجرای این اعمال غیرانسانی» را متوقف کند و به تعهدات بین المللی خود احترام بگذارد.

وزیر امور خارجه کانادا نسبت به وضعیت رو به وخامت حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی عمیق کرده بود.

تهران ممکن است تيم فوتبال دختران ايران را به المپيک سنگاپور نفرستد

واشينگتن پست زير عنوان "تيم فوتبال دختران ايران ممکن است مراسم سنگاپور را از دست بدهد" می نويسد وسائل ارتباط جمعی ايران روز پنجشنبه خبر دادند ايران ممکن است تيم فوتبال دختران خود را به خاطر اختلاف بر سر پوشش اسلامی بازيکنان، به المپيک ماه آينده نوجوانان در سنگاپورنفرستد.

روزنامه ها، از جمله روزنامه خبر ورزشی، اظهارات مرضيه اکبرآبادی معاون امور ورزشی بانوان سازمان تربيت بدنی را نقل ميکنند که گفته است لباس جديد نامناسب است.

اوميگويد اين لباس آن چيزی نيست که در باره اش توافق شده بود، و ايران احتياجی ندارد که تيم خود را به هر قيمتی به سنگاپور بفرستد.

لباس جديد قراربود مصالحه ای با نظرات فيفا، تشکيلات حاکم و ناظر بر امور فوتبال باشد، که در سال ۲۰۰۷ مقنعه وحجاب اسلامی سنتی برای دختران و زنان را به دلايل امنيتی، وبرای جلوگيری از مطرح ساختن نظرات سياسی و مذهبی در زمين ورزش، منع کرده است.

پوشش جديد، شامل کلاهی مشابه کلاه شناگران، بالاتنه ای ضخيم با آستين های بلند، شلواری تا زير زانو، و ساق بند است.

فيفا در ماه آوريل خواستار آن شده بود که ايران برای شرکت در المپيک سنگاپور، مقنعه را با کلاهی عوض کند که موی بازيکنان را می پوشاند.

بنظرميرسد اظهارات اکبرآبادی بيشتر معرف اختلاف نظر درداخل تشکيلات ورزشی ايران است تا جر و بحث با فيفا.

در گزارش های خبری همچنين اظهارات علی کفاشيان رئيس فدراسيون فوتبال ايران در دفاع از لباس جديد نقل شده است. به گفته وی، اين لباس مطابق استاندارد فيفاست، و سازمان تربيت بدنی آن را تائيد کرده است.

گزارش ها درعين حال گويای آن است که فدراسيون ظرف چند روز آينده موضوع پوشش نهائی برای تيم دختران را پيگيری خواهد کرد که نشان ميدهد هنوزهم رسيدن به يک توافق امکان پذير است.

جاسوسان آزاد شده وارد بریتانیا و مسکو شدند

بزرگترین معاوضه جاسوس از پایان جنگ سرد در وین صورت گرفته است، و ۱۴ جاسوس معاوضه شده، وارد روسیه و بریتانیا شده اند.
گزارشهای رسانه ها از مسکو حاکی است ۱۰ نفر که در آمریکا بعنوان ماموران خارجی ثبت نشده و کار برای روسیه متهم و روز پنجشنبه از آمریکا اخراج شدند، روز جمعه در مسکو فرود آمدند.
یک هواپیمای حامل چهار روس متهم به جاسوسی برای آژانس های اطلاعاتی غرب، بعد ازظهر جمعه در یک پایگاه نظامی در اوکسفورد شایر در جنوب انگلستان به زمین نشست. روشن نبود که آیا آنها در بریتانیا خواهند ماند یا به آمریکا سفر خواهند کرد.
پیشتر، در فرودگاه وین، یک هواپیمای آمریکایی حامل ماموران روسی اخراج شده در کنار یک هواپیمای روسی حامل مردان روسی توقف کرد و ۱۴ نفر مبادله شدند. در یک صحنه دراماتیک که یاد آور جنگ سرد بود، پله های پوشیده بطرف هواپیما برده شدند، تا انتقال بتواند بی آنکه ۱۴ نفر دیده شوند صورت گیرد.
یک قاضی آمریکا روز پنجشنبه دستور اخراج ۱۰ جاسوس روسیه را، پس از آن که آنها جرم خود را در تبانی برای کار بعنوان ماموران خارجی ثبت نشده در آمریکا پذیرفتند، صادر کرد.
 دمیتری مدودف رییس جمهوری روسیه چهار مرد روس را پیش از آنکه به وین فرستاده شوند، بخشید. دست کم یکی از چهار زندانی روس گفت او بی گناه است.
وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه ای گفت از طولانی شدن بازداشت ۱۰ جاسوس روسیه در آمریکا، منافع امنیتی عمده ای بدست نمی آمد. آمریکا همچنین گفت از این فرصت برای تامین آزادی چهار مرد که محکومیت های طولانی زندان را می گذراندند و برخی بیمار بودند، استفاده کرد.
از جمله شرایط آزادی ۱۰ مامور روسی این بود که هرگز نباید سعی کنند به آمریکا باز گردند.

در انفجارهایی در شمال غربی پاکستان، ده ها تن کشته یا مجروح شدند

در دو انفجار در خارج از یک اداره دولتی در منطقه عشایری شمال غربی پاکستان، در نزدیکی مرز افغانستان، بیش از ۵۶ تن کشته شده اند.
بگفته مقامات پلیس یک بمب انداز انتحاری روز جمعه با موتور سیکلت به نزدیکی دفتر یک مقام دولت محلی در روستای «یاکاغوند» در منطقه قبیله ای «مهمند» حمله کرد. این انفجار با منفجر شدن یک بمب اتومبیلی مظنون دنبال شد.
با این حال، گزارش هایی که از منطقه می رسد متفاوت است، برخی می گویند یکی بمب انداز هر دو حمله را انجام داد.
حمله که در آن بیش از ۱۲۰ نفر نیز مجروح شدند در حالی صورت گرفت که مقامات سرگرم توزیع صندلی های چرخدار و کمک های دیگر در میان نیازمندان بودند.
انفجارها حدود ۷۰ مغازه را نیز کاملا ویران کرد و ناجیان در میان آوار بناهای های فروریخته در جستجوی قربانیان بیشتر برآمدند. مقامات می گویند یک زندان محلی نیز آسیب دید و موجب شد ۲۸ زندانی فرار کنند.
«مهمند» بخشی از کمربند قبیله ای بی قانون پاکستان است که در آن طالبان و شبه نظامیان القاعده مستقر هستند. ارتش پاکستان به عملیاتی در «مهمند» دست زده، اما قادر نبوده است منطقه را از ستیزه گران پاک کند.

مقامات امنیتی می گویند جت های جنگنده روز جمعه مخفی گاه های ستیزه گران در منطقه عشایری اورکزی را بمباران کردند و ۱۲ تن را کشتند.
روز جمعه همچنین یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان دراسلام آباد درباره همکاری در جنگ با تروریسم با کارل لوین و جک رید سناتورهای آمریکایی بحث کرد.
گیلانی گفت پاکستان و آمریکا باید برای افزایش اعتماد دوجانبه بیشتر تلاش کنند. او گفت پاکستان برای نبرد با افراط گرایی بیشترین تلاش خود را بکار می برد و کشورهایی مانند آمریکا باید اطلاعاتی معتبری را که در اختیار دارند با پاکستان تقسیم کنند.

رييس جمهوری ايران: تحريم ها باعث کند شدن فعاليت اتمی ايران نمی شود

محمود احمدی نژاد رييس جمهوری اسلامی ايران می گويد تحريم ها باعث کند شدن فعاليت اتمی ايران نمی شود. آقای احمدی نژاد که روز پنجشنبه در نيجريه در نشست گروه دی هشت سخن می گفت اعلام کرد اگر همه کاغذ ها هم در جهان به قطعنامه عليه ايران تبديل شود ذره ای در برنامه اتمی ايران تغيير ايجاد نخواهد شد. به گفته محمود احمدی نژاد ايران نيازی به بمب اتمی ندارد. جمهوری اسلامی ماه گذشته اعلام کرد که به زودی مذاکرات هسته ای خود را با ترکيه و برزيل ادامه خواهد داد. اين دو کشور در ماه مه در زمينه يک تبادل سوخت اتمی با ايران به توافق رسيدند. آقای احمدی نژاد برای شرکت در نشست گروه دی هشت که شامل هشت کشور عمدتاً مسلمان نشينِ در حال توسعه است به نيجريه سفر کرده است.

در رويدادی ديگر وزارت خارجه امارات متحده عربی با انتشار بيانيه ای ميگويد به حق حاکميت ايران احترام ميگذارد و مخالف توسل به زور برای حل مساله هسته ای ايران است. به نظر می رسد اين بيانيه برای اصلاح سخنان سفير امارات در آمريکا منتشر شده است که به نوشته يک روزنامه آمريکايی ظاهراً گفته بود، از حمله به تاسيسات هسته ای ايران حمايت ميکند

اما وزير اقتصاد و دارائی جمهوری اسلامی ايران که در هند به سر می برد می گويد افزايش قيمت نفت از اثرات منفی تحريم ها، عليه ايران خواهد کاست. سيد شمس الدين حسينی، وزير اقتصاد و دارايی جمهوری اسلامی ايران، برای يک ديدار دو روزه و شرکت در شانزدهمين اجلاس کميسيون مشترک ايران-هند در دهلی نو بسر ميبرد. آقای حسينی روز پنجشنبه در سمينار مشاغل که به ميزبانی اتاق بازرگانی و صنعت هند در دهلی نو برگزار شده بود گفت که مأموريت وی تلاش برای گسترش روابط تجاری بين دو کشور است. او همچنين از قراردادهای پرمنفعت با جمهوری اسلامی ايران سخن گفت و از صاحبان مشاغل در هند دعوت کرد تا در ايران سرمايه گذاری کنند. وزير اقتصاد ايران گفت که از سال گذشته تا بحال ارزش حجم مبادلات تجاری ايران-هند از ۹ ميليارد دلار به ۱۵ ميليارد دلار افزايش يافته است که وی آنرا نشانگر تداوم توسعه روابط تجاری دو کشور در آينده خواند. به گفته شمس الدين حسينی، در ايران علاوه بر جهانگردی، امکانات و فرصتهای مناسبی در صنايع مختلف از جمله معدن، کشاورزی، نساجی، داروسازی، و اتومبيل سازی وجود دارد که ميتواند ارزش مبادلات تجاری بين دوکشور را ظرف ۵ سال آينده به دو برابر افزايش دهد. آقای حسينی همچنين گفت رکود اقتصادی کشورهای بزرگ صنعتی غرب درس مهمی برای کشورهای در حال رشد بود، تا بمنظور جلوگيری از سرايت و صدمات ناشی از بحران، روابط تجاری بين خود را افزايش دهند. وزير اقتصاد ايران در حاشيه اجلاس کميسيون مشترک ايران-هند، در يک کنفرانس خبری گفت بالارفتن قيمت نفت خام و افزايش توليدات کشاورزی بر شتاب رشد اقتصادی جمهوری اسلامی ايران خواهد افزود و از اثرات منفی تحريمهای اعمال شده عليه جمهوری اسلامی ايران، خواهد کاست. وی با اشاره به تصويب اعتبار ۱۲ ميليارد دلاری مجلس شورای اسلامی که به توسعه صنايع نفت و گاز اختصاص يافته است، و نيز با تأکيد بر افزايش قيمت نفت از بشکه ای ۶۲ دلار به بيش از هفتاد دلار و همچنين شرايط به گفته او مساعد برای افزايش توليد محصولات کشاورزی در ايران، مدعی شد که بر ميزان رشد اقتصادی ايران افزوده خواهد شد. تحليل گران اقتصادی برآورد کرده اند که رشد اقتصادی جمهوری اسلامی ايران در سال ۱۳۸۹ شمسی احتمالاً نيم درصد افزايش خواهد يافت. اما وزير اقتصاد ايران گفت که در سال ۲۰۰۹ و سه ماهه اول سال ۲۰۱۰، نيم در صد بر ارزش صادرات غيرنفتی ايران، و در سال گذشته ميلادی ۶۰ درصد بر سرمايه گذاريهای خارجی، افزوده شده است.وزير دارايی جمهوری اسلامی ايران در ديدار کوتاه خود از هند در روز پنجشنبه همچنين با مان موهان سينگ، نخست وزير، و وزير امور خارجه هند ديدار و گفتگو کرد.

در همين حال دو هواپيمای ايرانی در روزهای اخير بدون سوختگيری فرودگاه هامبورگ در آلمان را ترک کردند. کاتيا تِمپِل، سخنگوی فرودگاه هامبورگ با تاييد اين خبر گفته است، نمی توانيم بگوييم، اين دو هواپيما به کجا پرواز و در کجا سوختگيری کرده اند اما در فرودگاه هامبورگ سوختگيری نکردند. چند روز پيش نيز گزارش شده بود که در راستای تحريم های جديد ايالات متحده عليه ايران هواپيماهای ايرانی از سوختگيری در سه کشور بريتانيا، آلمان، و امارات متحده عربی منع شده اند. با اين حال مقامات جمهوری اسلامی با رد اين اخبار انتشار آن را جنگ روانی توصيف کردند. به گفته سخنگوی فرودگاه هامبورگ يک هواپيمای ايران اِير در روز يکشنبه و ديگری، در روز چهارشنبه بدون سوختگيری، در فرودگاه هامبورگ اين فرودگاه را ترک کردند. ايران برای توقف غنی سازی هسته ای خود از سوی غرب با موج جديدی از تحريم های بين المللی روبرو شده است.

در همين رابطه منابع خبری می گويند شرکت بزرگ رويال داچ شل سوخت رسانی به هواپيماهای ايران اِير را متوقف می کند. به گزارش خبرگزاری رويترز يک منبع آگاه روز پنجشنبه گفت که شرکت شل قرارداد خود را برای ارائه سوخت جت، به هواپيمايی ايران اِير تمديد نخواهد کرد. گفته می شود اين مسأله در اثر فشارهای ايالات متحده برای عدم همکاری تجاری با ايران است. روزنامه فايننشال تايمز نيز چند روز پيش گزارش داد، که شرکت نفتی بريتانيايی بی پی ديگر به هوپيماهای ايرانی سوخت، ارائه نميکند. قانون تحريم های فراگير آمريکا عليه ايران دهم تيرماه به امضای رييس جمهوری آمريکا رسيد. بر اساس تحريم های جديد عرضه بنزين سوخت جت و ديگر فرآورده های نفتی به ايران از سوی شرکت های خارجی، واکنش آمريکا را در پی خواهد داشت.

رسانه های بريتانيا: سکينه محمدی آشتيانی از طريق سنگسار اعدام نخواهد شد

انتشار خبر حکم سنگسار برای سکينه محمدی آشتيانی موجی از محکوميت جهانی را به دنبال داشت.

گفته می شود خانم محمدی آشتيانی در دادگاهی در تبريز به اتهام زنای محصنه به سنگسار محکوم شده است. بريتانيا و آمريکا از جمهوری اسلامی خواستند تا از انجام مجازات سنگسار صرف نظر کند.

ويليام هِيگ وزير امورخارجه بريتانيا روز پنجشنبه در يک کنفرانس خبری گفت حکم سنگسار مجازاتی قرون وسطايی است که در دنيای امروز جايی ندارد. به گفته ويليام هيگ مجازات سنگسار، در جمهوری اسلامی بی اعتنايی آشکار به تعهدات حقوق بشری اين کشور است.

در ايالات متحده نيز مارک تونر، سخنگوی وزارت امورخارجه آمريکا، از ايران خواست دست از مجازات سنگسار بردارد که به گفته وی عملی وحشيانه و شنيع است.

سازمان ديدبان حقوق بشر می گويد سکينه محمدی آشتيانی برای اولين بار در ماه مه ۲۰۰۶ به اتهام برقراری روابط نامشروع پس از کشته شدن شوهرش به نود و نه ضربه شلاق محکوم شده بود اما بعداً به اتهام زنای محصنه گناهکار شناخته شد.

در همين حال ساعاتی پيش رسانه های بريتانيايی گزارش دادند که مقامات جمهوری اسلامی برنامه سنگسار سکينه محمدی آشتيانی را متوقف کرده اند.

در اين گزارش ها که ساعاتی پيش در رسانه های بريتانيا منتشر شده است به نقل از سفارت جمهوری اسلامی ايران در لندن اعلام شد که خانم محمدی آشتيانی از طريق سنگسار اعدام نخواهد شد. هنوز مشخص نيست که آيا ايران برنامه ای برای اعدام وی دارد يا خير.

هجده تیر، از کارگر تا انقلاب!

«هویت نویسنده برای وب سایت ما روشن است ولی خواسته است از او به اختصار با  سین – شین یاد شود»
هجده تیر ۱۳۸۸دهمین سالگرد حمله به کوی دانشگاه تهران بود. با توجّه به شلوغی های بعد از انتخابات ریاست جمهوری انتظار داشتیم تظاهراتی مفصّل تر از سالهای قبل برقرار باشد.  در ایمیل هایی که روزهای قبل گرفته بودم و در فیسبوک (که به نحوی موفّق شده بودم از فیلترها عبور کنم و به آن وصل شوم) نُه مسیر برای راهپیمایی مشخّص شده بود. دو مسیر – یکی از میدان ونک به طرف میدان انقلاب و دیگری از تقاطع خیابان کارگر و جلال آل احمد به طرف میدان انقلاب – برای ما مناسب بود. دوّمی را انتخاب کردیم.
ساعت چهار و نیم من، س. ش.، به همراه ع. ک. و ف.ا. درِ خانۀ د.ک. بودیم. با او راه افتادیم به طرف تقاطع کارگر و آل احمد. نزدیک که شدیم گروههای ۲ تا پنج-شش نفره را می دیدیم که می آیند انگار برای راهپیمایی. بیشتر جوان بودند امّا میانسالان و پیرها هم بودند. چند جا کنار باجه های تلفن کاغذهای کوچکی چسبانده شده بود مبنی بر این که این یک تجمّع صلح آمیز مدنی ست و ما قصد تخریب یا دعوا با   کسی نداریم و از پاسداران و نیروهای انتظامی و بسیج تقاضا می کنیم به مردمی که از خودشان هستند حمله نکنند و قس علی هذا. ادامه دادیم و جمعیت بیشتر می شد. امّا کسی شعار نمی داد و همینطور مثل این بود که عدّۀ عدیدی دارند از خیابان کارگر می روند پایین.
اوّلین اثر از نیروهای ضدّ مردمی سر تقاطع خیابان کارگر و بولوار کشاورز نمایان شد. دهها نفر از نیروهای انتظامی دو طرف خیابان ایستاده بودند کنار وانت هایشان. این قدری موجب دلهره شد. امّا از این که نیروهای انتظامی بودند نه پلیس ضدّ شورش — و مخصوصاً نه لباس شخصی ها— قلباً خوشحال بودم. حتّی با توجّه به سابقۀ برخورد این گروهها با مردم، که در عکسها و فیلمها دیده بودم، می شود گفت از حضور نیروهای انتظامی کمی احساس امنیت کردم. احساس کردم اگر برنامۀ سرکوبی هست—که از اوّل می دانستیم باید باشد و با آمدن پیۀ کتک خوردن را به تنمان مالیده بودیم—اقلّاً کنترل شده است نه وحشیگریِِ ِ لجام گسیخته.
به هر حال پیش رفتیم. تراکم جمعیت داشت زیاد می شد. مغازه دارها یا آمده بودند کنار خیابان تماشا یا مغازه را بسته و رفته بودند. جوِّ پرتنشی بود. همه جا را می پاییدم و روی نوک پاهایم بودم که اگر اتّفاقی افتاد سریع عکس العمل نشان دهم. چند خیابان پایینتر از کشاورز یک دفعه دیدیم موجی از مردم دارند بر خلاف جریان سابق جمعیت هجوم می آورند به طرف ما و داد میزنند که الفرار. در آن لحظه من و س. و ع. با هم بودیم و بقیه چند متر آن طرف تر بودند. حدس زدیم  پایینتر یا گاز اشک آور زده اند یا حمله کرده اند. چند ثانیه بیشتر برای تصمیم گیری مهلت نداشتیم. نظر من این بود که تا وقتی نفهمیده ایم دلیل فرار مردم چیست الکی فرار نکنیم، مبادا در تله بیفتیم. ع. و س. می گفتند اگر بخواهیم نسبت به دلیل ِ فرار عین الیقین پیدا کنیم آن دلیل به ما خواهد رسید و ضرر خواهد رساند، پس باید به هوش جمع اطمینان کرد و با جمع حرکت کرد. همۀ این بحثها در کمتر از سی ثانیه صورت گرفت. چون آنها دو نفر بودند و من یک نفر حرفشان را قبول کردم و زدیم به چاک. وضع ترسناکی بود: بیم ِ له شدن زیردست و پا می رفت، و چون تعدادی زیاد از معبری تنگ عبور می کردند نمیشد با حدّ اکثر سرعت دوید. به همین دلیل پیچیدیم چپ توی یک کوچۀ فرعی — کاری که در تئوری از پیش می دانستم اشتباه است و بعداً یاد گرفتیم بر ترس و غریزه غلبه کنیم و از آن پرهیز کنیم.
کمی که داخل کوچه رفتیم متوجّه شدیم گاز اشک آور زده اند. چند نفر وضعشان خیلی خراب بود، با چشمان چون خون و آبریز و حالت اسفناک. نمی دانم حسّاستر بودند یا گاز نزدیکتر به آنها خورده بود. چشمان ما سوخت و آب آمد ولی قابل تحمّل بود. سیگارهایی که به این منظور آورده بودیم را کشیدیم و فوت کردیم در چشمهای همدیگر. و عجب حالی داد آن چند پک سیگار در آن وحشت. تسکینی داد تسکین دادنی. یک کاسب که انگار تالار پذیرایی داشت دختری که حالش بد بود را راه داد و گفت برود داخل بنشیند. ولی وقتی من پرسیدم آیا ما سه تا می توانیم برویم داخل بنشینیم گفت نه. در این هیر و ویر تعداد زیادی موتورسوار، که بعضی از آنها دو ترکه یا چند ترکه سوار شده بودند، ریختند داخل کوچه ای که ما بودیم. فکر کردم لباس شخصی ها هستند. تعدادشان زیاد بود، کوچه تنگ، و ظاهراً کسی ما را داخل دکّانی راه نمی داد. ترس سراپایم را فرا گرفت. به یاد ندارم بعد از دوران دبستان ترس را آنقدر قوی و عریان و بدوی تجربه کرده باشم. قبل از آمدن بحث ما این بود که کتک خوردن—هر چند حسابی، تا جایی که برای همیشه ناقص نشویم—خیلی بهتر است از بازداشت شدن و زندان رفتن و گرفتاری های مربوط به آن. در این لحظه هم کتک سیر خوردن و هم بازداشت شدن گزینه هایی شدیداً نامطلوب به نظر میآمدند.
به هر حال کسی به ما حمله نکرد. فکر میکنم این موتورسوارها از نیروهای ضدّ مردمی نبودند بلکه معترضینی بودند که با موتور آمده بودند تظاهرات. بعداً تعداد زیادی تظاهرات کن ِ موتورسوار دیدیم، که مؤیّد این نظر است. از آن گذشته قیافۀ اینها مانند مردم عادّی بود نه تیپّ بسیجی.
 ما از کوچه های فرعی راه افتادیم که از مرکز درگیری ها دور شویم و برگردیم به خانۀ د. از جمعی که با ما نبودند فقط ا. موبایل داشت. به هر زحمتی بود با او تماس گرفتیم و قرار گذاشتیم درِ خانۀ د. ببینیمش. او د. را می دید و گفت او را هم می آورد. ف.، که از آن دو جدا مانده بود، از موبایل یک رهگذر یا رانندۀ تاکسی به ما زنگ زد و گفت او هم برمی گردد خانۀ د. ما سه نفر پس از قدری پیاده روی تاکسی گرفتیم و رسیدیم درِ خانۀ د. در این حین چند بار با ا. صحبت کردیم، و او گفت می ماند در تظاهرات است و برنمی گردد. گفت ملّت شعار می دهند و فضا شورانگیز است. یک بار که با او صحبت کردیم سرِ تقاطع کارگر و کشاورز بود و صدای شعار دادن مردم به وضوح از موبایل به گوش می رسید. ذ. گفت تا مدّتی د. را می دیده ولی بعد همدیگر را گم کرده اند. به هر صورت به نظر می آمد د. هم در تظاهرات مانده. اینجا دیدیم  بی غیرتی ست ما سه مرد جوان به این زودی ماست ها را کیسه کنیم، و تصمیم گرفتیم ما هم برگردیم به تظاهرات. تنها مشکل این بود که از ف. هیچ خبری نبود. بیش از ۴۵ دقیقه منتظر او ماندیم. حتّی اگر پیاده هم آمده بود باید تا این موقع  می رسید. نگران شده بودیم مبادا اتّفاقی برایش افتاده باشد، امّا با توجّه به این که می دانستیم سوار تاکسی شده بیشتر احتمال می دادیم رفته باشد خانۀ خودشان یا در ترافیک گیر کرده باشد. از یک بقّالی نزدیک خانه یک پاکت از ارزانترین سیگاری که داشت را خریدیم برای خنثی کردن اثر گاز اشک آور که دیگر سیگارهای خوبمان تلفِ فوت کردن در چشم نشود. یادداشتی نوشتیم گذاشتیم لای درخانه و برگشتیم به میدان عمل.
این بار جوّ متفاوت بود. جمعیت بسیار زیادتر شده بود.بولوار کارگر از چند خیابان پایینتر از جلال آل احمد تا جایی که چشم کار می کرد پر از مردم بود. کپّه های مشتعل (متشکّل از آشغال ِ سطل آشغال های واژگون و چیزهای دیگر) جا به جا در وسط خیابان به چشم می خورد. رنگ سبز فراوان به چشم می خورد در دستبندها و شالها و دیگر پوشاک مردم. چند خیابان قبل از کشاورز به اوّلین دستجات شعار دهنده برخوردیم. گروههایی از مردم در دو طرف خیابان ایستاده بودند و از پی هم شعار  میدادند. «یا حسین میرحسین»، «الله اکبر»، و «مرگ بر دیکتاتور» را از این دسته ها شنیدیم. برای اوّلی یک   طرف میگفت «یا حسین» و طرف دیگر «میرحسین». دو شعار دیگر را یک بار کامل یک طرف می گفت و بعد طرف دیگر و بعد دوباره طرف اوّل و همینطور ادامه می دادند. در راه پایین رفتن از خیابان کارگر داخل دو سه تا از این دسته ها شدیم و با آنها شعار دادیم. بعد آمدیم بیرون و به راه خود ادامه دادیم. همینطور آمدیم تا رسیدیم به تقاطع کارگر و کشاورز. اینجا نه تنها نیروهای انتظامی بلکه لشگری از پلیس ضدّ شورش با آن جوشن سیاه و سپر و باتوم سر چهارراه موضع گرفته بودند. چند دقیقه بحث کردیم که برگردیم بالا داخل مردم شعار بدهیم یا برویم پایینتر به طرف میدان انقلاب. متّفقاً تصمیم گرفتیم خطر کنیم و برویم پایینتر.
یک طرف بولوار کشاورز پیرزنی داشت به نیروهای ضدّ شورش می گفت چرا می روید این مردم را — برادران و خواهران خودتان را — بزنید و بکشید، و از این گونه با آنها لابه می کرد. از بولوار که رد می شدیم به این فکر کردیم که تا چه حد این توسّل به انسانیت چماق به دستان و یکی بودن آنها با معترضان،  خصوصاً اگر از طرف پیرزنی باشد که جای مادر یا مادربزرگ آنهاست، می تواند مؤثّر واقع شود. آن طرف  بولوار مردی چرخ دستی به دست که نوزادش در آن چرخ دستی بود داشت به نیروهای ضدّ شورش می گفت این مردم از خودتان هستند، اینها با شما دعوا ندارند، چرا آنها را می زنید، و از این صحبتها. ندیدم از این نیروها کسی جوابی بدهد. تعرّضی هم نمی کردند. همینطور ایستاده بودند مثل سنگ. امّا می شد حدس زد، یا امیدوار بود، که دلشان سنگ نیست و رخنه می کند آه مظلوم.
از آنجا گذشتیم و خیابان کارگر را ادامه دادیم. نیروهای ضدّ شورش را هم پشتمان، سر تقاطع کشاورز و کارگر، و هم چند خیابان جلویمان می دیدیم. اینجا ضد ّشورش ها کنار گوش مردم بودند. آنقدر نزدیک که شعار دادن مترادف این بود که آدم برود توی دهن شیر برقصد و یک گوز هم بدهد. بنابراین فقط راهپیمایی می کردیم به سمت میدان انقلاب و در جمعیت هیچ کس شعار نمی داد. هیچ کس به جز دوتا پیرزن کوتوله که یک دفعه شروع کردند به جیغ زدن که چرا چیزی نمی گویید و اگر نمی خواهید شعار بدهید چرا اصلاً آمده اید اینجا و بعد شروع کردند رو به ضدّ شورش ها فریاد زدن «خائن» و «مرگ بر دیکتاتور». در این لحظه صفی از نیروهای ضدّ شورش، که کمتر از ده متر با ما فاصله داشتند، از پشت سر رژه آمدند به طرف ما. محاصره شده بودیم از عقب و جلو با نیروهای ضدّ شورش، و من فکر کردم به خاطر «شجاعت» این پیرزنان سخت کتکی خواهیم خورد. س.  پیشنهاد کرد برویم آن دست خیابان کارگر و از آنجا برگردیم بالا. همین کار را کردیم، با قدمهای تند ولی بدون این که بدویم، و دوباره از بولوار کشاورز رد شدیم، این بار در جهت مخالف. خطر از بیخ گوشمان گذشت.
برگشتیم بالاتر در خیابان کارگر که جمعیت متراکم تر بود و ایستادیم به شعار دادن. با این که جوانهای تیپّ دانشجو بیشتر بودند، همه جور آدم درون جمعیت بود: زن و مرد (شاید ۶۰ درصد مرد و ۴۰ درصد زن)،  پیر و جوان، چادری و بد حجاب، سوسول و ریشو. خیابان قیامت بود از آدم و ماشین و آتش. معترضان هر جا که توانسته بودند بشکه های بزرگ آشغال، چوب و مصالح ساختمانی از ساختمان های در حال ساخت، و دیگر اشیا را ریخته بودند وسط خیابان برای سدّ معبر— تا هم ماشین ها سخت تر بتوانند عبور کنند و از این راه تراکم جمعیت بیشتر شود، و هم این که مهاجمان سوار بر موتور و ماشین سخت تربتوانند به مردم دسترسی پیدا کنند. بسیاری از این کپّه ها را آتش زده بودند و دود این آتش همانطور که ذکر شد تا حدّی با اثر گاز اشک آور مقابله می کرد. ماشین ها در میان جمعیت و ماشین های دیگر و این همه سدّ معبر گیر کرده بودند و تقریباً اصلاً حرکت نمی کردند. تردیدی نیست که همۀ ماشین ها برای کاری غیر از تظاهرات آنجا نبودند؛ بخشی از آنها—نمیتوانم حدس بزنم چند درصد—عمداً به قصد ایجاد شلوغی و کمک به مردم آمده بودند، همان طور که در ادبیات منتهی به هجده تیر تشویق شده بودند. بسیاری از رانندگان بوق می زدند، و این کمک صوتی و روانی عظیمی بود به مردم. تا وقتی در میان پیادگان آسیب پذیر نباشی سخت است بفهمی این صدای بلند و ممتدّ بوق چه حمایت بزرگی ست، و چه حسّ خوب اطمینان دهنده ای القا می کند که جمع بزرگی با تو همراهند، از جمله چیزهایی که از تو گنده تر و پر سر و صدا تر اند و کمتر آسیب پذیر. تک و توک جوان ها با دست های برافراشته با سمبل و نشانهای سبز از لای ماشین ها رد می شدند همچون سرو روان. دکان ها دیگر همه بسته بود. در میان دود و آتش و سیل جمعیت و دریای ماشین و فریاد مردم و بانگ بوق، فضا حقّاً حماسی بود.
از اینجا به بعد یک روندِ تعقیب و گریز حاکم شد. بدینگونه که می ایستادیم شعار می دادیم و آتش می سوزاندیم تا این که نیروهای ضدّ شورش اشک آور می زدند و حمله می کردند. وقتی حمله یا اشک آور می آمد، روی خیابان کارگر در جهت مخالف میدان انقلاب فرار می کردیم تا جایی که احساس کنیم از خطر دور شده ایم. بعد دوباره می ایستادیم شعار می دادیم تا حملۀ بعد. این روند بارها تکرار شد، به طوری که در عرض دو ساعت (حدوداً از ۶تا ۸) آن هسته از جمعیت معترضین که ما در آن قرار داشتیم از قدری بالاتر از بولوار کشاورز آمد بالا تا کوی دانشگاه و کنار مسجد النّبی. موقع حمله و فرار این طور نبود که همیشه نیروهای ضدّ مردمی را ببینیم که حمله می کنند. بیشترِ اوقات آنها را نمی دیدیم، و صرفاً با دیدن دود گاز یا فرار جمعیتی که پایین تر از ما قرار داشت و هجوم آنها به طرف ما متوجّه می شدیم که حمله شده یا گاز اشک آور زده اند. پس گاهی فرارهای بیخودی هم صورت می گرفت. بعضی ها بیش از حد هول می کردند و با کوچکترین و دورترین اثری از حمله، یا آنچه فکر می کردند حمله است، پا می گذاشتند به فرار. بعید نمی دانم که عدّه ای نفوذی هم داخل جمع بودند که عمداً دلهرۀ بی پایه به وجود می آوردند تا به فرار و پراکنده شدن جمع دامن بزنند. حضور نفوذی ها و لباس شخصی ها در بین جمع را از این روی می توان مطمئن شد که چند بار گاز اشک آور بسیار نزدیک به ما خورد در حالی که هیچ نیروی انتظامی یا ضدّ شورش در دید نبود. پس حتماً باید یکی از میان جمع بمب گاز را پرتاب کرده بوده باشد. متأسّفانه هیچ جا ندیدیم که نیروهای ضدّ شورش شناسایی شوند و به جزای اعمالشان برسند.
یک بار من داشتم یک چوب بلند را از داخل یک ساختمان در حال ساخت میبردم بیندازم درون یک کپّه آتش. یک آدم میانسال با ته ریش کثیف آمد گفت «آقا این چوبها مال ماست، دانه ای ۴۰ هزار تومن پولش را داده ایم»، و خواهش کرد چوب را نبرم. چون نمیخواستم مال شخصی کسی بدون اجازۀ او تخریب شود و نمیخواستم انگ خرابکاری به ما بچسبد خواسته اش را اجابت کردم. چند قدم که بالاتر آمدم یک دختر چادری بهم گفت این یارو را چند بار در این تظاهرات دیده و احتمال می دهد اطّلاعاتی باشد. خیلی حیفم آمد که چوب را نبرده ام و بهش نگفته ام «هر کس برای آزادی باید هزینه ای بپردازد. ملّت از جان و خون خود پرداخته اند. ۴۰ هزار تومن شما کمترین ایثار است.» این جوابهای دراماتیک همیشه بعد از مرگ سهراب به ذهن آدم میرسد.
چند بار جمعیت موقع شعار دادن در مناطق مسکونی ایستاد. ملّت را دیدیم که از پنجره ها سر بیرون آورده اند و عکس و فیلم میگیرند با موبایل و دوربین. این خیلی خوشحال کننده بود. درطول تظاهرات بعد از انتخابات—و مخصوصاً بعد از اینکه حکومت عرصه را بر خبرنگاران خارجی تنگ کرد—خود مردم رسانۀ اصلی پخش اخبار بودند با عکس و فیلمهایی که میگرفتند و روی فیسبوک و یوتوب و وبسایتهای دیگر میگذاشتند یا به انحاء دیگر پخش میکردند. ما هم وقتی عکسبرداری و فیلمبرداری مردم را دیدیم خوشحال بودیم که سندی از این تظاهرات باقی میماند و بخشی از حقیقت آن به چشم جهان میرسد. هیچ چیز بدتر از این نیست که آدم برود جانش را به خطر بیندازد ولی بعد صدای قضیه در نیاید و هیچ کس نفهمد که اصلاً در ایران خبری بوده. امّا از طرف دیگر در معرض عکس و فیلم بودن خطرناک بود از این جهت که میتوانست باعث شناسایی آدم توسّط حکومت شود. بسیار داستانها شنیده بودیم (و بعداً هم شنیدیم) از آدمهایی که نیروهای ضدّ مردمی از بین انبوه جمع  صاف رفته اند سراغ آنها و دستگیرشان کرده اند به خاطر اینکه از قبل شناسایی شان کرده بودند. برای همین ماسک برده بودیم که شناسایی نشویم، از همین ماسکهایی که تهرانی ها در هوای آلوده به صورت می زنند که دود نرود توی حلقشان. رویّۀ ما این بود که همیشه ماسکها را به صورت داشته باشیم— مگر وقتی که به کل جدا می افتادیم یا می افتادیم داخل جمعیتی که بیشترشان تظاهر کننده نبودند (یا وانمود میکردند تظاهر کننده نیستند) و هیچکس دیگری ماسک به صورت نداشت، که در این مواقع ماسک داشتن تابلو بود و آدم را تبدیل میکرد به هدفی آشکار برای نیروهای ضدّ مردمی.    
در طول تظاهرات این روز حضور اقشار گوناگون ملّت و همراهی و هماهنگی آنها بسیار مایۀ خشنودی بود. همانطور که گفتم غالب دانشجو بودند، ولی همه جور آدمی بود. و همه به هم کمک میکردند. ما بارها در چشم افرادی که گاز اشک آور خورده بودند دود سیگار فوت کردیم و به آنها سیگار دادیم. دیگران را هم زیاد دیدیم که با روزنامه یا کاغذ مشتعل و سرکه و چیزهای دیگر گاز خورده ها را کمک میکردند. قاطی شدن راحت و همیاری طیفهای مختلف—آن هم در جامعۀ حسّاس به طبقۀ تهران—تعجّب انگیز و عمیقاً راضی کننده بود.     
در این چهار ساعتی که در تظاهرات بودیم یواش یواش از هول بودن من کم شد. نه تنها غریزه با عقل تؤام شد، بلکه آنقدر آرامش پیدا کردم که توانستم در حین تظاهرات عمیقتر به کلّیت این تجربه نگاه کنم و فضای آن را تو بکشم. نه اینکه حالت چهار چشمی مراقب بودن و مدام روی نوک پا بودن از بین برود، نه. آن حالت باقی ماند، مخصوصاً وقتی نیروهای ضدّ مردمی نزدیک میشدند. امّا تؤام شد با حالتی که اجازه میداد در لحظات آرامتر به چیزی  جز اینکه «در بریم الان مثل سگ کتک میخوریم» هم فکر کنم. مثلاً این ملاحظات در مورد خوشحالی از تنوّع طبقاتی جمعیت، یا توجّه به فالش نخواندن مّلت، چیزی نیست که تازه الان موقع نوشتن به فکرش افتاده باشم؛ آن وقت هم حسّش کردم.  بعد از مدّتی توانستم علی رغم خطر از تجربۀ تظاهرات لذّت هم ببرم و حتّی به بعضی جنبه هایش بخندم.  مثلاً یک بار وسط شعار دادن تنفّس داده بودند و داشتیم فکر میکردیم چه شعاری بدهیم که که ع داد زد «استقلال سرور پرسپولیسه». یک بار دیگر در راه به دو تا عمله بر خوردیم که معلوم بود قاطی تظاهرات نیستند و دنبال کار خودشانند. ما را که دیدند یکیشان داد زد «درود بر خمینی» ...
القصّه، نزدیک ساعت هشت رسیدیم جلوی مسجد النّبی. جمعیت—که در هر دور تعقیب و گریز کم میشد ولی سر تقاطع بعضی خیابانها با خیابان کارگر دوباره به آن افزوده میشد—محسوساً کم شده بود. خیابان کارگر به سمت میدان انقلاب به علّت تراکم ماشین و سدّ معبرهایی که ملّت درست کرده بودند کماکان برای ماشینها مسدود بود. امّا در جهت مخالف، بر خلاف پایینتر، خیابان باز شده بود و ماشینها حرکت میکردند. البتّه هنوز بودند بسیاری از راننده ها که ماشین را کنار خیابان پارک میکردند و می آمدند بیرون مدّتی کنار جمعیت شعار میدادند. بوق هم کما فی السّابق زیاد میزدند. امّا در مجموع معلوم بود تظاهرات دارد پراکنده میشود و به سر میرسد. داشتیم بحث میکردیم که برویم یا بمانیم که جوانی که پایینتر دیده بودیمش و پر شور بود و از ما برای آتش درست کردن کمک گرفته بود را دیدیم که از ماشینی پیاده شد. گفت پایینتر نیروهای ضدّ مردمی دختری را محاصره کرده بوده اند و او به کمکش رفته و به آنها آجر انداخته. (بر و بازویی داشت.) بعد داشته در میرفته که صدای تیر شنیده. «مردم گفتن دارن بهت تیر اندازی میکنن. انداختم تو فرعی و دویدم بالا. یه ماشین سوارم کرد آورد اینجا.» ما باورمان نشد و احتمال دادیم جو گیر شده باشد. البتّه بهش نگفتیم. مرد میانسالی را نشانش دادیم که کاغذ و قلم دستش بود و داشت شماره پلاک ماشینهایی که جلوی مسجد النّبی پارک بودند را بر میداشت. ظاهر بسیجی داشت. به نظر می آمد دارد ماشینها را شناسایی میکند که بعد سر فرصت آشغالهایی مثل خودش بریزند تخریب کنند.  با اینکه جمعیت خیلی کم شده بود و افراد اینجا بیشتر تماشاچی بودند تا معترض (و ما هم ماسکها را برداشته بودیم)، عجیب بود که یک نفر تنها میان این همه ناراضی با مصونیّت عمل میکند و نمیترسد ملّت به او حمله کنند. خیلی دلم میخواست چند نفره بریزیم سرش و تا میخورد بزنیمش. خیلی حال داده بود اگر چنین کاری کرده بودیم، امّا مطمئن نبودم کار عاقلانه ای باشد و در نهایت به سود جریان تمام شود. به هر حال چنین کاری نکردیم و فکر میکنم همان بهتر که نکردیم.
داشت دیر میشد و تظاهرات هم، آنجا که ما بودیم، داشت میخوابید. تصمیم گرفتیم برگردیم. ده دقیقه ای ایستادیم ولی تاکسی گیرمان نیامد (که عجیب نبود چون ما میخواستیم برگردیم گیشا در حالی که خیابان کارگر به سمت پایین - جلال آل احمد - مسدود بود و اگر کسی میخواست ببردمان گیشا باید از بزرگراه میرفت و دور میزد). بالاخره یک ماشین شخصی نگه داشت. ما را برد به بزرگراه و بعد دور زد آمد گیشا...
سر پل گیشا ملّت ایستاده بودند شعار میدادند. شاید ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر بودند. ما دیگر نماندیم و رفتیم خانۀ د. معلوم شد د. باتوم خورده. گفت زنی را با باتوم میزدند من گفتم چرا این خانم را میزنید یکی هم زدند تو صورت من. ولی خیلی یواش زده بودند—همین قدر که بهش بفهمانند برو پی کارت و طوریش نشده  بود. شب د. مهمان داشت، غذا درست کرده بود. شام ردیفی خوردیم. بهترین پایان برای تظاهرات.
فردای آن روز وقت شد اخبار بی بی سی فارسی را تماشا کنیم. تظاهرات را خیلی کم رنگ منعکس کرده بودند. حیف.       

آمريکا ۱۰ جاسوس روسيه را اخراج می کند

يک قاضی در آمریکا دستور داد که ۱۰ روسی مظنون به مشارکت در يک حلقه جاسوسی به عنوان بخشی از مبادله بین ایالات متحده و روسیه از آمريکا اخراج شوند.

قاضی کيمبا وود اين دستور را در دادگاه نيويورک پس از آنکه هر ده نفر اقرار به جرم کردند، صادر کرد.

در ازای اين ۱۰ نفر، دميتری مدودف رییس جمهوری روسیه ۴ نفر را که به اتهام ارتباط با سازمانهای اطلاعاتی غربی زندانی هستند، مشمول عفو قرار داد.

وزارت دادگستری آمريکا می گويد اين مبادله بر اساس امنيت ملی و ملاحظات انسانی انجام گرفته است.

نام اين ۴ نفر هنوز فاش نشده است اما مقامات وزارت دادگستری می گویند سه نفر از آنها به جرم خیانت محکوم شده بودند. گفته می شود بعضی از آنها در وضع جسمانی نامساعدی بسر می برند .

گزارش ها در اوایل روز پنجشنبه حاکی از آن است که ایگور سوتاگين، دانشمند هسته ای روسی زندان مسکو را بسوی وین ترک کرده است، تا به لندن عزيمت کند.

سوتاگين به اتهام فاش کردن اسرار روسيه به يک شرکت بريتانيايی و سازمان سيا (سی آی ای) در زندان مسکو به سر می برد.

خانواده وی اين اتهامات را تکذیب می کنند.

شبکه خبری فارسی صدای آمريکا آخرين خبرها و ويديوهای روز را روی تلفن موبايل، يا هر وسيله اينترنتی دستی ديگر، بطور رايگان عرضه می کند. لطفأ به آدرس سايت جديد موبايل صدای آمريکا توجه کنيد:

pnn.voa.mobi

DIT - پراکسی

Ultrareach - نرم افزار اولترا ريچ را از اينجا دانلود کنيد

UltraVOAPersian96

PSIPHON - نرم افزار

http://bit.ly/9XBTr

https://3241257.net/a.php?token=
cb57eb84c442fc36aa0af64235bdc17f

نرم افزار فيلترشکن

www.voanews.com/persian
/parvaaz.cfm

وبلاگ ها

راهروهای کنگره
http://voacapitol.blogspot.com

نوشته ها و خوانده ها
http://pnnketab.blogspot.com

روی خط
http://rooyekhat.blogspot.com

بهنام ناطقی
http://emshabtv.blogspot.com

بلاگ دونی
http://blogdooni.blogspot.com

ورزش
http://zangevarzesh.blogspot.com

ماهواره های صدای آمريکا

لطفاً توجه داشته باشید که صدای آمریکا از مشکلاتی که بر سر راه دریافت برنامه های شبکه خبری فارسی صدای آمریکا از طریق ماهواره ها قرار دارد، آگاه است، و با استفاده از همه امکانات خود در تلاش است که دسترسی به برنامه های تلویزیونی خود را با استفاده از تکنولوژی و مراجعه به تشکیلات و سازمانهای حقوقی و قانونی امکان پذیر سازد.
متاسفانه آنگونه که برخی از تماشاگران برنامه های تلویزیونی ما تصور میکنند برداشتن موانعی که بر سر این راه قرار دارد به آسانی میسر نیست، چرا که مشکلات فنی و پخش پارازیت بر روی ماهواره هائی که برنامه های ما را به شما میرساند از سوی جمهوری اسلامی ایران ایجاد میشود و مرکز ایجاد اختلال در ایران قرار دارد. همانگونه که بسیاری اطلاع دارند این مشکل برای بی  بی  سی و صدای آلمان نیز وجود دارد، و آنها نیز به اتفاق صدای آمریکا در رفع این مشکل تلاش می کنند.

Arabsat/Eurobird 8 (25.5 Deg East)

Downlink Frequency: 11,662 MHz

FEC: 3/4

Symbol Rate: 27.500 MSym/s

Polarization: V

VC/Service ID: 175

Eutelsat W3A (7 Deg East)

Downlink Frequency: 10,720.75 MHz

FEC: 1/2

Symbol Rate: 22.0 MSym/s

Polarization: H

VC/Service ID: 6

Asiasat - 3 (105.5 Deg E)

Downlink Frequency: 4,040 MHz

FEC: 1/2

Symbol Rate: 20.4 MSym/s

Polarization: H

VC/Service ID: 415

Telstar 12 (15 Deg W)

Downlink Frequency: 11,545.3 MHz

FEC: 1/2

Symbol Rate: 5.7357441 MSym/s

Polarization: V

VC/Service ID: 3

Telstar 12 (15 Deg W)

Downlink Frequency: 12,608 MHz

FEC: 2/3

Symbol Rate: 19.279 MSym/s

Polarization: H

VC/Service ID: 6

Nilesat (AB4) - (7 Deg W)

Downlink Frequency: 11,355 MHz

FEC: 3/4

Rate: 27.5 MSym/s

Polarization: V

VC/Service ID: 1004

 

در اين ايميل

خبرها
ايران
آمريکا
آمريکای لاتين
اروپا
خاورميانه
آسيا
آفريقا
مناطق ديگر
هنر و فرهنگ
حوادث و بلايا
اقتصادي
آموزش
محيط زيست
بهداشت
حقوق بشر
نيروی کار
سياست
مذهب
علم و فن آوری
مسايل اجتماعی
ورزش
زنان

فسخ آبونمان

اگرنمی خواهيد اين ايميل را دريافت کنيد فسخ آبونمان

کمک می خواهيد؟

اگر در مورد اين ايميل پرسشی داريد به ankbut@voanews.com اطلاع دهيد.

صفحه نخست سايت از نو طراحی شده است تا دسترسی به اخبار و اطلاعات، ويديو، و برنامه های صدای آمريکا را تسهيل کند.

فسخ آبونمان | خبرهای بيشتر

خبرنامه وب‌سایت رادیو فردا - 2010/07/09 09:12:25 ب.ظ

این خبرنامه را رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی به شکل خودکار برای شما ارسال می‌کند. برای لغو عضویت خود به این آدرس بروید
خبرنامه وب‌سایت رادیو فردا
 
خبرنامه وب‌سایت رادیو فردا
2010/07/09 09:12:48 ب.ظ
گزارش‌ها و تحلیل‌ها از ایران و جهان

تازه‌ترین فیلترشکن رادیو فردا:
daftaresabz.com
 
ايران

بدون دارو، بدون درمان؛ پرونده: سیاسی بدون دارو، بدون درمان؛ پرونده: سیاسی
تنها نگاهی کوتاه به انبوه اوين‌نوشته‌ها، شکواييه‌ها و درد دل‌هايی که در يک سال گذشته توانسته اند از ديوارهای قطور زندان‌های تهران بگذرند کافی است تا بدانیم دردسرهای زندانيان سياسی و عقيدتی در ايران محدود به روند حقوقی و قضايی و دادرسی نمی‌شود. چالش آنها فراتر است و ملموس تر؛ بيماری، ضعف و شکستگی دنده. ادامه

تنها نگاهی کوتاه به انبوه اوين‌نوشته‌ها، شکواييه‌ها و درد دل‌هايی که در يک سال گذشته توانسته اند از ديوارهای قطور زندان‌های تهران بگذرند کافی است تا بدانیم دردسرهای زندانيان سياسی و عقيدتی در ايران محدود به روند حقوقی و قضايی و دادرسی نمی‌شود. چالش آنها فراتر است و ملموس تر؛ ملموس هم چون بيماری، ضعف و شکستگی دنده.نسرين ستوده، وکيل شماری از همين زندانيان عقيدتی در تهران است و در اين باره می‌گويد: ‌«‌ آقای عيسی سحرخيز از جمله موکلان من است که از بدو دستگيری به دليل ضرب و شتم شديد توسط مأموران اطلاعات دچار شکستگی دنده شد ولی در تمام طول بازداشت بابت شکستگی دنده‌های او هيچ اقدام پزشکی صورت نگرفته است. هر بار که زندانيان دچار بيماری می‌شوند اظهار می‌کنند که مداوای پزشکی برايشان انجام نمی‌شود».در چنين شرايطی است که فهرست انتقالی‌های زندان به بيمارستان روز به روز بلندتر می شود. بهزاد نبوی، محمد نوری زاد، مصطفی تاج زاده، محمد ملکی، علی رضا بهشتی و در آخرين نمونه نرگس محمدی شماری از زندانيان سياسی و عقيدتی هستند که نامشان در اين فهرست قرار گرفته است.نرگس محمدی، نايب رئيس کانون مدافعان حقوق بشر، حدود يک ماه پيش بازداشت شد و بيست و چند روز بعد در حالی که به گفته همسرش روزی چند بار دچار حمله بيماری و فلج موقت می‌شد راهی بيمارستان شد.تقی رحمانی، فعال سياسی و همسر خانم محمدی، در مورد وضعيت همسرش به راديو فردا می‌گويد: ‌«‌در شب ۲۴ خرداد در سلول حال خانم محمدی بهم خورده و اين وضع تا صبح ۲۵ خرداد ادامه داشته که به بهداری منتقل شده است. او بعد از زايمان در سال ۱۳۸۵ دچار آمبولی ريه شد که بيماری خطرناکی است و حتی می‌تواند منجر به مرگ شود. خانم محمدی حدود دو سال و نيم پس از زايمان دارو می‌خورد و به شدت کم خونی داشت. او در جايی مثل سلول زندان دچار تنگی نفس می‌شود، چون آمبولی ريه عوارض تنگی تنفس دارد و به قلب فشار می‌آورد».به گفته تقی رحمانی در همين شرايط تشنج و ضعف، بازجويی از همسرش به مدت سه هفته ادامه داشت. اتهام نرگس محمدی هنوز روشن نيست.کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران نيز بيانيه خود را به وضعيت بهداشتی و سلامتی زندانيان اختصاص داده و با اشاره به شماری از همين پرونده‌ها نکاتی از جمله ازدحام ده‌ها زندانی در بندهای آلوده، هوای بد، غذای با کيفيت پايين، کمبود آب و نهايتاً شيوع بيماری‌های مختلف را در زمره مواردی بر‌می‌شمرد که شب و روزهای داغ و تابستانی زندان را برای فعالان مدنی و سياسی و روزنامه نگاران مخاطره‌آميزتر کرده است. به نوشته اين بيانيه ضيا نبوی، فعال دانشجويی، پيمان کريمی آزاد، بازداشت شده تجمعات عاشورا، حمزه کرمی، مدير وب سايت جمهوريت و مجيد توکلی، فعال دانشجويی، در ميان زندانيانی هستند که در سلول‌های پر ازدحام بند ۳۵۰ زندان اوين دچار بيماری‌های سخت شده‌اند. شيرين عبادی، حقوقدان برنده جايزه صلح نوبل، چنين شرايطی را گذشته از استانداردهای جهانی بر اساس قوانين داخلی ايران نيز غيرقانونی می‌داند و می‌گويد: « هم در قوانين و هم در آيين‌نامه زندان‌ها مسئوليت اين امور متوجه رئيس زندان و بالاتر از او دادستان استان هر شهرستانی است. متاسفانه با گزارش‌هايی که از زندان اوين و همچنين زندان رجايی شهر کرج می‌رسد، وضعيت زندانی‌ها روز به روز بدتر می‌شود. حتی اعلام کرده اند برخی اوقات زندانيان چند ساعت در شبانه روز آب ندارند و آب را به روی آنها قطع می‌کنند، استحمام آنها به شدت کوتاه است و زندانيان در تنگنا قرار دارند. تمام اين موارد خلاف قانون است و از همه بدتر اين که نه تنها زندانيان بيمار را مداوا نمی‌کنند بلکه در حالت بيماری آنها را در گوشه سلول رها کرده و به همين شکل از آنها بازجويی هم می‌کنند».و تمامی اين موارد درباره آن دسته از زندانيانی به گوش می‌رسد که به شکلی توانسته‌اند با سوی ديگر ديوارهای زندان رابطه برقرار کنند. به گفته شيرين عبادی نگران‌کننده‌تر وضعيت افرادی است که پرونده‌هايشان با سکوت محض گره خورده است. کسانی مانند عبدالرضا تاجيک، روزنامه نگار و همکار کانون مدافعان حقوق بشر.خانم عبادی در مورد وضعيت عبدالرضا تاجيک می‌گويد:‌«‌ هيچ خبری از او در دست نيست، يعنی نمی‌دانيم حالش خوب است يا کجا زندانی است. طبق قانون زندانی‌ها در ۲۴ ساعت اول اجازه دارند تحت نظر بازجو يک تماس تلفنی کوتاه با خانواده داشته باشند تا اطلاع دهند کجا هستند، اما آقای تاجيک هيچ تماس تلفنی نداشته و من به شدت نگران هستم».عبدالرضا تاجيک در ۲۲ خردادماه بدون مورد اتهامی مشخص برای سومين بار بازداشت شده است.يکی از آخرين شکواييه‌هايی که از زندان به دنيای مجازی راه يافت امضای شماری از همکاران مطبوعاتی آقای تاجيک را پای خود داشت که از روزگار سخت خود پشت ديوارهای بلند می‌گفتند؛ شکوانامه‌ای که با اين جمله‌ها به پايان می‌رسيد: « شرايط زيست و حياتمان هر روز سخت تر می‌شود. مجرميم، تنها چون روزنامه‌نگاريم».


 
کرکره‌ها همچنان پایین است؛ بازار تهران در سومین روز اعتصاب کرکره‌ها همچنان پایین است؛ بازار تهران در سومین روز اعتصاب
در سومین روزی که از اعتراض بازاریان به افزایش مالیات می گذرد، برخی از بازاریان تهران می گویند صنف پارچه فروشان قصد دارند تا حذف قانون مالیات مستقیم اصناف به اعتصاب شان ادامه دهند. ادامه

در سومین روزی که از اعتراض بازاریان به افزایش مالیات می گذرد، برخی از بازاریان تهران می گویند صنف پارچه فروشان قصد دارند تا حذف قانون مالیات مستقیم اصناف به اعتصاب شان ادامه دهند. اعتراضات بازاریان تهران از صبح سه شنبه ۱۵ تیرماه از بازار طلا و پارچه شروع شد. با اعتصاب و بستن مغازه ها در طول دو روز سه شنبه و چهارشنبه بخشی از بازار تهران روزهای تازه ای را تجربه می کند. یکی از پارچه فروشان بازار در مورد دلایل این اعتصاب و اعتراض، به رادیو فردا می گوید بین وزارت امور اقتصاد و دارایی و کسبه رابطه خوبی حاکم نیست: «ما به نحوه عملکرد خودسرانه اتحادیه و دارایی اعتراض داریم. ۷۰ درصد افزایش می دهند. صنف ما صنفی است که خیلی مشکل دارد. یعنی ما سند می گیریم برای نه ماه ده ماه دیگر، اینها برگشت می خورد. می رویم دارایی می گوییم ما چک سوختی داریم، ۵۰ میلیون. می گویند اصلاً صدایش را در نیاور، اگر ۵۰ میلیون سوختی داری، چقدر کار کردی که ۵۰ تومن [سوختی] داری؟ سالی ۷۰ درصد امسال می خواهند [مالیات] بگذارند. سالی ۲۰ درصدش هم به ما اجحاف می شود. واقعاً ما درآمدمان بیست درصد بالاتر نمی رود. هزینه هایمان فراتر از درآمدمان رشد می کند. یک مواقعی فاکتورهایمان واقعاً ۸۰ درصد ضرر دارد. خب روزی ۸۰ در صد ضرر است بعد هم اتحادیه، دارایی می خواهد سه درصد سود بگیرد. وقتی مراجعه می کنیم به دارایی، [انگار] ما یک آدم کاملاً دروغگو [هستیم] که از مریخ آمده ایم و حق زمینی ها را خورده ایم... اصلاً یک ارتباط خیلی بدی بین کسبه و دارایی وجود دارد. من نمی گویم همه هم می روند آنجا و صادقانه می گویند چقدر درآمد داشتند.»بازار تهران روز پنج شنبه ۱۷ تیرماه به دلیل شهادت امام هفتم شیعیان تعطیل بود. ولی تعطیلی بخش هایی از بازار تهران به هر حال تا روز شنبه ادامه خواهد داشت. یکی از پارچه فروشان راسته بازار تهران درباره اصرار بازاریان برای ادامه اعتراض و اعتصاب می گوید چندی پیش بازاریان در مورد قانون مالیات بر ارزش افزوده توسط دولت محمود احمدی نژاد هم همین کار را کردند و قانون متوقف شد. این تاجر به رادیو فردا می گوید: «وقتی که اتحاد وجود داشته باشد، مصوبه بر می گردد. برای چه مالیات را می خواهند افزایش دهند؟ اصلاً به نظر من خودشان اینطور عمل می کنند. چرا پارسال آمدند گفتند ۲۰ درصد اضافه را هم ندهید. یعنی یک روالی بود که آنهایی که با دارایی توافق دارند، سالیانه ۲۰ درصد اضافه می کردند. پارسال گفتند ندهید. بعد گفتند پنج درصد دوباره بدهید. حالا می گویند بیایید ۷۰ درصد بدهید. این مصوبه ها بر چه اساسی است؟ آنها که نشسته اند آنجا تصمیم می گیرند، واقعاً دارند به نفع ما مصوبه تصمیم می کنند؟»بازاریان معتقدند افزایش تورم و مشکلات اقتصادی مردم و رکود در بازار به اندازه کافی آنها را با مشکلات مختلف رو به رو کرده است و حالا ناگهان افزایش ۷۰ درصدی مالیات، کسبه را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد. بازار تهران بازاری است قدیمی واقع در مرکز شهر تهران در منطقه دوازدهم شهری تهران. بازار تهران علاوه بر نبض اقتصادی در کشور یکی از مراکزی است که به گفته برخی تحلیل گران، بخشی از طرفداران حکومت هم در آن فعال اند. احمد علوی، اقتصاد دان و استاد دانشگاه استکهلم سوئد درباره تاثیر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بازار بعد از انقلاب ایران می گوید بازار از لحاظ ارتباطی هم اهمیت دارد: «بازار از آن جهت که شبکه ارتباطی بخش مهمی از جامعه را شکل می دهد، از جهت ارتباطی هم اهمیت دارد. اهمیت بازار به جز آن جنبه سیاسی و اقتصادی و اجتماعی اش می رسد به اینکه اساساً در فضای عمومی جامعه مسائلی وجود دارد که تا وقتی مطرح نشود، رسمیت پیدا نمی کند و اصولاً پذیرفته نمی شود. با اعتصاب عمومی بازار این مسئله یعنی اعتراض به حکومت رسمیت پیدا می کند.»بازاریان می گویند که در روز چهارشنبه فضای بازار تهران امنیتی شده بود و درگیری هایی هم بین برخی کسبه و لباس شخصی ها شکل گرفت. برخی می گویند تعدادی از لباس شخصی ها در روز گذشته تلاش کردند کاسبان را وادار به بازکردن مغازه ها کنند. بعضی از سایت های نزدیک به اصلاح طلبان و جنبش سبز خبر دادند که روز پنج شنبه نماینده صنف پارچه فروشان دستگیر شده است. احمد علوی درباره نگرانی حکومت جمهوری اسلامی ایران از اعتصاب بخشی از بازار تهران می گوید: «می توان ادعا کرد که سهم سمبولیک اعتصابات بازار بیشتر از سهم اقتصادی یا سیاسی و اجتماعی آنست. ولیکن ما می دانیم در نبود یک رسانه فراگیر بازار می تواند مسائلی را که در پشت پرده بوده یا فرضاً توی رسانه های عمومی نمی آید، توی فضای عمومی نمی آید، اینجاست که بازار با اعتصاب خودش آن مسائل را به عرصه عمومی می کشاند و مسائلی را که اپوزیسیون داخل ایران امکان ندارد مطرح کند، با اعتصاب بازار صورت علنی و رسمی و حتی پذیرفته شده به خودش می گیرد.»ناآرامی، اعتصاب و اعتراض در شرایطی در بخشی از بازار تهران وجود دارد که به گفته یکی از پارچه فروشان هرگونه واکنش بازاریان تا امروز با برداشت سیاسی رو به رو شده است: «رئیس اتحادیه صحبت کرد که بیایید باز کنید. مسئله را سیاسی می کنند. با اعتراض بازاری ها مواجه شد که بابا ما هر حرفی می خواهیم بزنیم شما می گویید سیاسی می شود. ما به مسائل اقتصادی مان گله داریم شما می گویید سیاسی می شود. پس ما هیچ حرف نزنیم دیگر چون ربطش می دهند به یک جریانی. این جریانات کی تمام می شود که ما دلمان خوش باشد که آن موقع تصمیم بگیریم بیاییم آن حرفمان را بزنیم. همیشه این داستان ها هست. با حرف های سیاسی، یک روز [هم] با حرف های اجتماعی حق مردم را اجحاف می کنند.»اعتراضی که از صنف زرگران در بازار تهران شروع شد و به پارچه فروشان رسید به گفته برخی کسبه در روزهای آینده به نقاط و اصناف دیگر بازار هم کشیده خواهد شد.


 
ورود خامنه‌ای به جریان دانشگاه آزاد؛ فرمان به سکوت در میانه جنگ ورود خامنه‌ای به جریان دانشگاه آزاد؛ فرمان به سکوت در میانه جنگ
با فرمان محرمانه آیت الله خامنه ای جنگ شعله ور شده بین هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد بر سر کنترل دانشگاه آزاد فروکش کرده است. اما چرا آیت الله خامنه ای در منازعه بر سر دانشگاه آزاد که به یک معنا منازعه میان هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد است، وارد میدان شده و مانع ادامه این دعوا شده است؟ ادامه

با فرمان محرمانه آیت الله خامنه ای جنگ شعله ور شده بین هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد بر سر کنترل دانشگاه آزاد فروکش کرده است. آیت الله خامنه ای در گذشته به طور علنی اعلام کرده بود که دیدگاه های محمود احمدی نژاد را به خود نزدیکتر می داند تا دیدگاه های هاشمی رفسنجانی.اما چرا آیت الله خامنه ای در منازعه بر سر دانشگاه آزاد که به یک معنا منازعه میان هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد است، وارد میدان شده و مانع ادامه این دعوا شده است. محمدعلی توفیقی، تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس معتقد است آیت الله خامنه ای به این نتیجه رسیده که هاشمی رفسنجانی تضعیف شده و حالا لازم نیست از مناصبی چون ریاست خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام کنار گذاشته شود و کنترلش بر دانشگاه آزاد نیز از او گرفته شود.بیشتر بخوانید: شورای نگهبان مصوبه مجلس درباره دانشگاه آزاد را رد کرد مجلس شوراى اسلامى اساسنامه جديد دانشگاه آزاد را لغو كرد«دادگاه دستور توقف اجرای اساسنامه جديد دانشگاه آزاد را صادر کرد» محمدعلی توفیقی می گوید: آقای هاشمی رفسنجانی در طول سالیان گذشته آن موقعیتی را که قبلاً در ارکان قدرت جمهوری اسلامی داشته، از دست داده و به مرور یک روند کاملاً نزولی را طی کرده. اما به نظر من رهبر جمهوری اسلامی خیلی هم متمایل به حذف کامل آقای هاشمی نیست. اگر حوزه اثرگذاری آقای هاشمی رفسنجانی و نقاطی که ایشان در آنجا تاثیرگذاری دارند مثل دانشگاه آزاد، مجلس خبرگان رهبری یا مجمع تشخیص مصلحت نظام،ريال یک حضور فرمایشی داشته باشند، کفایت می کند. آقای خامنه ای احساس می کند که آقای هاشمی به اندازه کافی موقعیت فرمایشی پیدا کرده و دیگر ضرورتی به حذف کامل ایشان از صحنه قدرت وجود ندارد.البته در منازعه هفته های گذشته بر سر دانشگاه آزاد، نه تنها هاشمی رفسنجانی بلکه علی لاریجانی و مجلس نیز مورد هجمه نیروهای بسیجی و تندروها قرار گرفت. شاید به همین دلیل است که فرخ نگهدار، تحلیلگر سیاسی مقیم لندن معتقد است آیت الله خامنه ای از آن رو وارد منازعه دانشگاه آزاد شده که نگران به خطر افتادن انسجام و ثبات داخلی جریان حاکم است.فرخ نگهدار به رادیو فردا می گوید: آقای خامنه ای وقتی به صحنه سیاست نگاه می کند می بیند که بخش وسیعی یا وسیع ترین بخش جمهوری اسلامی در خارج از آن حلقه ای است که آقای احمدی نژاد را حمایت می کند. روحیه آقای خامنه ای را وقتی می بینید، می بینید که نگران است که اگر به جانبداری از آن کسانی که از سوی بسیج و سپاه و اطلاعات بسیج شده بودند رو به روی مجلس تظاهرات می کردند، قدم بردارد یا زبان باز کند، آنگاه امنیت جمهوری اسلامی و انسجام و وحدت آن به خطر می افتد.البته تحلیلگرانی نظیر سعید رضوی فقیه در تهران نیز معتقدند که هاشمی رفسنجانی هنوز در لایه های مهمی از جامعه دارای قدرت و نفوذ است و آیت الله خامنه ای نمی تواند این نفوذ را نادیده بگیرد.سعید رضوی فقیه در این مورد می گوید: من گمان می کنم که دست کم در یک سال گذشته آقای هاشمی رفسنجانی به خصوص بعد از نامه سرگشاده ای که به آیت الله خامنه ای نوشت و باز هم بیشتر از آن بعد از خطبه های نماز جمعه که در ۲۶ تیرماه سال گذشته ایراد کرد، نفوذ اجتماعی گسترده ای پیدا کرده و در سطح جامعه مدنی هم به عنوان یک رهبر معتدل اصلاح طلب و مخالف وضعیت موجود شناخته شده و همین موقعیت به آقای هاشمی رفسنجانی امکان مانوور زیادی در جریان سازی های اجتماعی داده است. در واقع نفوذ و قدرت هاشمی رفسنجانی اگر چه در حاکمیت تضعیف شده، اما در صحنه سیاسی ایران هنوز جدی است. به همین دلیل محمدعلی توفیقی معتقد است آیت الله خامنه ای دیدگاه محمود احمدی نژاد و نیروهای نظامی امنیتی را در مورد فشار بیشتر برای حذف هاشمی رفسنجانی نمی پسندد؛ «واقعیت اینست که مخالفان آقای هاشمی در دولت و نیروهای انتظامی مثل آقای خامنه ای فکر نمی کنند. آنها می خواهند آقای هاشمی را به طور کامل حذف کنند اما این نکته ای است که به نظر نمی آید آقای خامنه ای با این قضیه موافق باشد و به همین دلیل هم با این حکم در این فرآیند دخالت کردند.»مجموع این تحلیل ها می تواند بیانگر سه دیدگاه باشد: نخست آنکه آیت الله خامنه ای در صدد تحریک هاشمی رفسنجانی، به مخالفت بیشتر با شخص رهبر و جریان حاکم نیست. دوم آنکه رهبر جمهوری اسلامی تمایلی به یکدست شدن قدرت توسط جریان محمود احمدی نژاد و حتی نظامی ها و امنیتی ها ندارد. و سوم اینکه آیت الله خامنه ای نگران آنست که تداوم این منازعه به انسجام حاکمیت و جریان حاکم بیش از پیش لطمه بزند. هرکدام از این تحلیل ها درست باشد، فرقی در ماهیت تصمیم آیت الله خامنه ای برای مسکوت گذاشتن این دعوای چند ساله نمی کند.


 
سياسی

احمدی‌نژاد تأثیر تحریم‌ها را در کند شدن برنامه هسته‌ای ایران رد کرد احمدی‌نژاد تأثیر تحریم‌ها را در کند شدن برنامه هسته‌ای ایران رد کرد
محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت دهم، در اظهاراتی به ظاهر متناقض با ارزیابی معاونش در سازمان انرژی اتمی، گفته است که تحریم‌های وضع شده توسط «قدرت‌های خودکامه» نمی‌تواند موجب کند شدن برنامه اتمی ایران شود. ادامه

محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت دهم، در اظهاراتی به ظاهر متناقض با ارزیابی معاونش در سازمان انرژی اتمی، گفته است که تحریم‌های وضع شده توسط «قدرت‌های خودکامه» نمی‌تواند موجب کند شدن برنامه اتمی ایران شود. بیشتر بخوانید: صالحی: تحریم‌ها می‌تواند در کند شدن روند برنامه اتمی مؤثر باشد موسوی: ورق پاره خواندن قطعنامه مشکل مردم و کشور را حل نمی‌کند علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، روز گذشته برای نخستین بار اذعان کرده بود که گرچه تحریم‌ها نمی‌تواند برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را متوقف کند، اما نمی‌توان گفت که تحریم‌ها اثری ندارد و ممکن است این تحریم‌ها بر کند شدن روند برنامه اتمی ایران اثرگذار باشد.ایران در هفته‌های اخیر با دور تازه‌ای از تحریم‌های بین‌المللی مصوب سازمان ملل روبه‌رو شد که از جمله برخی از شرکت‌های مرتبط با برنامه اتمی تهران را هدف قرار داده بود.علاوه بر این اتحادیه اروپا و ایالات متحده نیز که تا کنون روش‌های مختلفی را از مذاکره تا تحریم در برابر ایران آزموده‌اند، تحریم‌های مضاعفی را وضع کردند که عمدتاً حوزه‌های انرژی را در بر می‌گرفت، با این هدف که مقام‌های ایرانی از تعقیب برنامه غنی‌سازی خود که می‌تواند کاربردی نظامی داشته باشد، صرف‌نظر کنند.به زعم آمریکا، این تحریم‌ها، مهم‌ترین تحریم‌هایی هستند که ایران تاکنون با آن مواجه بوده و از ظرفیت واقعی برای فشار بر ایران برخوردار است.با این حال محمود احمدی‌نژاد، در دیدار با گروه‌های مذهبی و مدنی در نیجریه گفته است که «به شما اطمینان می‌دهیم، اگر آنها همه کاغذهای دنیا را تبدیل به قطعنامه‌هایی بر علیه ایران کنند، کوچکترین تغییری در برنامه هسته‌ای ما به وجود نخواهد آمد».رئیس دولت دهم پیشتر نیز برای توصیف قطعنامه‌های شورای امنیت از تعبیر «ورق‌پاره» و «دستمال مصرف‌شده‌ای که باید به زباله‌دان انداخته شود» استفاده کرده بود.امری که با انتقاد میرحسین موسوی رقیب اصلی محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ روبه‌رو شد و این رهبر مخالفان دولت در یادداشتی در موضوع تحریم‌های اخیر متذکر شد که «اینکه بگوییم این قطعنامه چون دستمال استفاده شده است، مصائب ناشی از سیاست‌های پرهیاهو و عوام‌فریبانه را تخفیف نخواهد داد» و هشدار داد که «ورق‌پاره خواندن قطعنامه‌ها مشکل مردم و کشور را حل نمی‌کند».محمود احمدی‌نژاد در بخش دیگری از این دیدار تأکید کرده است که ایران نیازی به بمب اتمی ندارد و برای مقابله با قدرت‌های خودکامه محتاج بمب اتم نیست.این نخستین بار نیست که ایران ادعای کشورهای غربی در مورد تلاش برای دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای را رد می‌کند.پیش از این آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نیز در پیامی که به کنفرانس خلع سلاح هسته‌ای تهران ارسال کرده بود، یادآور شده بود که از نظر جمهوری اسلامی، استفاده از سلاح‌های اتمی حرام است.غرب در سال‌های اخیر همواره ایران را به دلیل تعقیب برنامه غنی‌سازی که می‌تواند کاربردی دوگانه در مصارف نظامی و غیرنظامی داشته باشد، متهم به تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی در پوشش برنامه هسته‌ای‌اش کرده است و توسل به تحریم‌ها را ابزاری برای متقاعد کردن ایران به صرف نظر از این برنامه می‌داند.ایران اما همواره با رد این اتهام، اهداف برنامه اتمی خود را صلح‌آمیز و در چارچوب تأمین برق و مصارف پزشکی توصیف کرده است.


 
هشدار لاریجانی در مورد حذف «انقلابیون اصیل» به دست فرصت‌طلبان هشدار لاریجانی در مورد حذف «انقلابیون اصیل» به دست فرصت‌طلبان
علی لاریجانی، رئیس مجلس هشتم، در سخنانی انتقادی نسبت به حذف کسانی که او آنها را «انقلابیون اصیل» نامید، به دست «فرصت‌طلبان» هشدار داد و همچنین از «برخی سیاسیون» به دلیل عدم اجرای قانون انتقاد کرد. ادامه

علی لاریجانی، رئیس مجلس هشتم، در سخنانی انتقادی نسبت به حذف کسانی که او آنها را «انقلابیون اصیل» نامید، به دست «فرصت‌طلبان» هشدار داد و همچنین از «برخی سیاسیون» به دلیل عدم اجرای قانون انتقاد کرد. بیشتر بخوانید: فشار جمهوری اسلامی بر خانواده هاى پنج تن از شخصيت های اصلى انقلاب ایران انتقاد حسن خمینی از «حذف یاران» بنیانگذار جمهوری اسلامی آقای لاریجانی که اظهاراتش در خبرگزاری مهر انعکاس یافته، گفته است که هر گاه انقلابی صورت می‌گیرد، عده‌ای فرصت‌طلب دعوی ارث می‌کنند و افزوده است که «در این زمان‌ها کسانی که هیچ سابقه‌ای نداشتند، چنان انقلابی می‌شوند تا افراد صدر انقلاب را از میدان به در کنند که این حرکت فرصت‌طلبانه است».آقای لاریجانی به روشنی منظور خود را از «حذف نیروهای صدر انقلاب» به دست فرصت‌طلبان اعلام نکرده است اما این سخنان در حالی است که طیف وسیعی از نیروهای اصلاح‌طلب و منتقد دولت که در مبارزات منجر به پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ نقش داشتند و در دولت‌های پس از انقلاب به ایفای نقش پرداختند، پس از انتخاباتی که محمود احمدی‌نژاد برنده آن اعلام شده، دستگیر و روانه زندان شدند.این افراد که از سوی دستگاه امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی، به دلیل تلاش برای تغییر دولت از طریق انتخابات به براندازی نرم متهم شده‌اند، اکثراً به حبس‌های طویل‌المدت محکوم شده‌اند.همچنین برخی از سران پیشین جمهوری اسلامی، از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، رؤسای جمهور پیشین ایران، میرحسین موسوی، آخرین نخست‌وزیر ایران در دوره جنگ هشت ساله و مهدی کروبی، رئیس دو دوره مجلس شورای اسلامی، اکنون متهم به عدم همراهی با دولت کنونی جمهوری اسلامی هستند و از سوی حامیان دولت مورد حملات مداوم قرار می‌گیرند.در میان اصولگرایان راهیافته به مجلس شورای اسلامی نیز برخی چون علی مطهری، فرزند آیت‌الله مرتضی مطهری از بنیانگذاران انقلاب اسلامی، به دلیل نگاه مستقل از جریان حامی دولت مورد شماتت این گروه قرار می‌گیرند و دستگاه قضایی حتی در سال گذشته دو اقدام به بازداشت علیرضا بهشتی، مشاور میرحسین موسوی، کرد که فرزند نخستین رئیس این دستگاه پس از پیروزی انقلاب است.علاوه بر اینها جمهوری اسلامی، هیچگاه در دو دهه گذشته انتقادهای صریح آیت‌الله منتظری، از رهبران مبارزات منجر به پیروزی انقلاب و قائم مقام پیشین آیت‌الله خمینی را برنتافت و همواره وی را از مراجع تقلید مسلم قم بود در تضییع قرار داد.با این اوصاف علی لاریجانی، به نقل از آیت‌الله مرتضی مطهری گفته است که مراقبت باشید فرصت‌طلبان در انقلاب رخنه نکنند و این نکته را این گونه توضیح داده است که «برخلاف آنکه می‌گویند انقلاب فرزندان خود را می‌خورد اما شهید مطهری معتقد بود انقلاب فرزندخور نیست. این فرصت طلبان هستند که کار را برای انقلابیون  ضیق می کنند [در حالی که] این مجاهدین فی‌سبیل‌الله هستند که پای انقلاب می‌ایستند».آقای لاریجانی همچنین در بخش دیگری از این سخنان افزوده است که امر به معروف و نهی از منکر فقط برای مسائل اخلاقی نیست و به این معناست که همه باید مراقب باشند که مبادا افرادی که شعار می‌دهند ما ضد ظلم هستیم، دنبال ایجاد عدالت نباشند.رئیس مجلس هشتم ادامه داده است که «متأسفانه امروز شواهد زیادی است که شعار عدالت می‌دهند اما راجع به افرادی که دست به بیت‌المال دارند تا می‌خواهند حرفی بزنند، جیغ عده‌ای بلند می‌شود».آقای لاریجانی یادآور شده است که «اگر ما می‌خواهیم جامعه سلامت پیدا کند، امر به معروف و نهی از منکر باید از بالا تا پایین درست اجرا شود و جامعه با رشد عقلی در مقابل ظلم ایستادگی کند و مچ کسانی که حرف می‌زنند اما عمل نمی‌کنند را باز کند».رئیس مجلس در ادامه اضافه کرده است که آنچه باید بیش از هر چیز به آن توجه شود، وضعیت اقتصادی کشور است چرا که به گفته وی «آبادانی کشور به این نیست که انسان روی زری نشسته باشد و مرتب از کیسه و سرمایه‌اش بخورد [بلکه] باید این سرمایه تبدیل به تولید شود».وی دولت را متهم کرده است که «تأکید رهبری» در مورد جداسازی بودجه جاری از نفت و گاز را اجرا نکرده است و دولتی کارآمد است که سرمایه‌اش را به تولید تبدیل کند، نه اینکه از سرمایه بخورد و اگر نفت و گاز می‌فروشد، باید ثروت امروز نفت و گاز را به تولید تبدیل کند.علی لاریجانی در ادامه عدالت را مسابقه در دارایی و نه در فقر توصیف کرده است و با انتقاد از زیاده‌روی در واردات، باید به دنبال خودکفایی در محصولات استراتژیک باشیم و واردات باید در حدی باشد که نسبت به آن کمبود داریم  اما متأسفانه در این زمینه زیاده‌روی شده و تولیدکنندگان دچار مشکل شده‌اند.گردنکشی و ظلم به مردمبخش پایانی سخنان علی لاریجانی اما به موضوع اختلاف اخیر دولت و مجلس بر سر اجرای قانون مربوط می‌شود.آقای لاریجانی که پیشتر نیز انتقادات صریحی در مورد عدم اجرای قوانین مصوب توسط دولت بر زبان رانده بود، اکنون نیز تصریح کرده است که «این حسن نیست که به قانون کم‌توجهی کنیم».رئیس مجلس هشتم ادامه داده است که «اگر کسی بگوید قانون را اجرا نمی‌کنم یعنی اهل برنامه نیست و این ظلم به مردم است.آقای لاریجانی تخلف از قانون را تقبیح کرده است و تصریح کرده است که «اجازه نمی‌دهیم کسی از قانون تخلف کند این یک گردنکشی است و بی‌توجهی به قانون افتخار نیست بلکه عمل زشتی است».رئیس مجلس در این بخش از سخنانش نیز از اشاره مستقیم به فرد یا افرادی از عمل به قانون عدول می‌کنند نکرده است اما تعبیر «گردنکشی» برای عدم اجرای قانون، همان تعبیری است که چند روز پیش احمد توکلی نماینده اصولگرای مجلس با استفاده از آن، به شدت از محمود احمدی‌نژاد انتقاد کرد.آقای توکلی با انتقاد از رویکرد محمود احمدی‌نژاد، رئيس جمهور ايران، در اجرا نکردن قوانین گفته است که این اقدام وی «درس گردنکشی در برابر قانون را به ديگران می‌آموزد».وی رویکرد محمود احمدی‌نژاد را زمینه‌ساز تضعیف قانون و قوه مقننه ارزیابی کرده بود.اکنون نیز علی لاریجانی گفته است که «اگر باب بی‌قانونی در کشور باز شود، باعث می‌شود نظم در امور از بین برود و بی‌عدالتی حاکم شود». وی افزوده است: «همه در چشم قانون باید یکسان باشند و نمی‌توانیم بگوییم روستائیان قانون را اجرا کنند اما برخی سیاسیون ما قانون را اجرا نکنند». رئیس مجلس هشتم اضافه کرده است که «اگر می‌خواهیم کشورمان حرکت قابل پیش‌بینی داشته باشد، همه باید پایبند به قانون بوده و با برنامه حرکت کنیم» و همچنین هشدار داده است که مجلس در مقابل کسی که بخواهد نسبت به حقوق ملت تجاوز کند یا با تساهل برخورد کند چه در مقوله فرهنگ و چه در مقوله اقتصاد، موضع‌گیری می‌کند.


 
ایران و مقابله به مثل در صورت بازرسی کشتی‌های تجاری ایران و مقابله به مثل در صورت بازرسی کشتی‌های تجاری
محمد اسماعیل کوثری، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، با بی‌اثر خواندن قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران می‌گوید که جمهوری اسلامی راهکارها و تدابیری اندیشیده است تا کمترین صدمه‌ای به شرکت‌های و سازمان‌های مشمول تحریم وارد نشود. ادامه

محمد اسماعیل کوثری، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، با بی‌اثر خواندن قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران می‌گوید که جمهوری اسلامی راهکارها و تدابیری اندیشیده است تا کمترین صدمه‌ای به شرکت‌های و سازمان‌های مشمول تحریم وارد نشود.کوثری درباره احتمال بازرسی از کشتی‌های ایران نیز گفته است که اگر کشتی‌های جمهوری اسلامی مورد بازرسی قرار گیرند، ایران مقابله به مثل خواهد کرد. نکته‌ای که پیش از این هم مورد اشاره برخی دیگر از مقام‌های جمهوری اسلامی از جمله علی لاریجانی، رئیس مجلس هشتم، قرار گرفته بود.آخرین و چهارمین قطعنامه سازمان ملل علیه ایران، قطعنامه ۱۹۲۹، که ۱۹ خرداد به تصویب شورای امنیت رسید اعمال یک رشته تحریم‌ها  تازه در کنار اقدامات لازم برای اجرای آنها را تصریح می‌کند، از جمله بازرسی کشتی‌های جمهوری اسلامی در دریاهای آزاد.بر اساس ماده ۱۵ قطعنامه ۱۹۲۹، کشورهای عضو سازمان ملل  در راستای قوانین بین‌المللی، به ویژه قوانین دریایی، می‌توانند در دریای آزاد از کشتی‌های مظنون به حمل کالاهایی که تأمین، فروش و صدور آنها  برای ایران ممنوع  اعلام شده است، بازرسی کنند، البته با توافق کشورهایی که کشتی‌ها تحت پرچم آنها دریانوردی می‌کنند.همین قطعنامه در ماده ۱۸ از کشورهای عضو می‌خواهد که از ارائه خدمات به کشتی‌های مظنون به حمل کالاهای ممنوعه به ایران توسط اتباع و نهادهای تحت حاکمیت خود جلوگیری کنند.علاوه بر این، ماده ۲۰ همین قطعنامه از کشورهای عضو سازمان ملل می‌خواهد که هر نوع اطلاعات در مورد فعالیت‌های مظنون توسط بخش حمل بار شرکت هواپیمایی ایران و کشتی‌های متعلق یا در اختیار شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی را به کمتیه نظارت بر اجرای قطعنامه ارائه دهند.ایران  به خاطر موقعیت جغرافیایی خود و به سبب محصور شدن از شمال و جنوب به خلیج فارس و دریای عمان و دریای خزر و افزایش فزاینده حجم مبادلات  تجاری با سایر کشورهای جهان، نیاز حیاتی به کشتی‌های تجاری دارد. شرکت کشتیرانی آریا که پس از انقلاب ۱۳۵۷، نام کشتیرانی جمهوری اسلامی را به خود گرفت ، جزو ۲۰ شرکت بزرگ کشتیرانی دنیا است.این شرکت با ظرفیت ۵.۵ میلیون تن کالا، ۱۶۱ کشتی دارد که ۹۵ فروند آن اقیانوس‌پیما است. علاوه بر این کشتیرانی جمهوری اسلامی ۱۲ شرکت فرعی در داخل و چهار شرکت فرعی در خارج دارد و شمار دفاتر نمایندگی آن در دنیا به ۱۸۰ دفتر می‌رسد.با توجه به اهمیت حیاتی این ناوگان تجاری برای ایران، شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه خود، کشتی‌های این شرکت را نشانه گرفته است.تهران که اعمال تحریم علیه این شرکت را پیش‌بینی می‌کرد، اقداماتی را در چند ماه گذشته به عمل آورد تا کار شناسایی کشتی‌ها را مشکل کند و از تحریم‌ها طفره رود، از جمله ثبت شماری از کشتی‌ها در کشورهای خارجی و جزایر کوچک و استفاده از پرچم آنها، تعییر نام کشتی‌ها و تغییر شرکت‌های فرعی اداره‌کننده کشتی‌ها.پس از صدور قطعنامه ۱۹۲۹، بسیاری از مقام‌های جمهوری اسلامی تحریم‌های جدید را بی‌اثر خواندند ولی شواهد نشان می‌دهد که شورای امنیت از جمله امریکا عزم خود را جزم کرده‌اند تا از نقض مفاد این قطعنامه جلوگیری کنند.در واکنش به این قطعنامه، علی لاریجانی، رئیس مجلس، ضمن هشدار به آمریکا و دیگر کشورهای غربی گفت که «در صورتی که وسوسه بازرسی محمولات هواپیما و کشتی‌های ایرانی را در سر داشته باشند، مطمئن باشند که در خلیج فارس و دریای عمان به خدمت کشتی‌های آنها خواهیم رسید و این مقابله بخشی از دفاع از منافع ملی ما است».همگام با این اظهارات، علی فدوی، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران، گفت که در صورتی که آمریکا و هم‌پیمانان آن اقدام به بازرسی کشتی‌های ایرانی در آب‌های آزاد و بین‌المللی کنند با «واکنش خاص و متناسب» نیروی دریایی سپاه در تنگه هرمز و خلیج فارس روبه‌رو خواهند شد.وزیر دفاع ایران، احمد وحیدی، هم با اظهاراتی مشابه با بر حذر داشتن  کشورهای عرب جنوب خلیج فارس از همکاری احتمالی با آمریکا و دیگر کشورهای غربی برای بازرسی کشتی‌های تجاری ایران، گفت: «در خصوص بازرسی کشتی‌ها یکی دو کشور دنبال این موضوع هستند، اما کسانی که چنین بحث‌هایی را مطرح می‌کنند توجهی به مسائل امنیت منطقه ندارند».در تضاد با مفاد قطعنامه ۱۹۲۹ در مورد  بازرسی از کشتی‌های ایران  در همه آب‌های آزاد دنیا، اظهارات مقام‌های جمهوری اسلامی نشان از آن دارد که بازرسی از این کشتی‌ها تنها از طرف آمریکا و اسرائیل امکان‌پذیر است، در حالی که  قطعنامه به همه کشورهای عضو سازمان ملل اجازه داده است که به چنین کاری دست زنند و با توجه به موضع کشورهای اتحادیه اروپا و کانادا و استرالیا نسبت به ایران، انتظار می‌رود که این کشورها همگام با آمریکا مفاد قطعنامه را بی‌کم و کاست اجرا کنند.در این صورت، امکان اینکه ایران بتواند واکنش مؤثری نشان دهد، ناچیزاست. اقدامات کشتیرانی جمهوری اسلامی برای تغییرمالکیت شماری از کشتی‌های خود و تغییر پرچم آنها، ممکن است کار کشورهای غربی برای شناسایی این شناورها را برای مدت کوتاهی دشوار کند، ولی در دراز مدت تأثیر چندانی نخواهد داشت.مقام‌های جمهوری اسلامی ایران می‌گویند که که در صورت بازرسی کشتی‌های ایران، در تنگه هرمز و خلیج فارس مقابله به مثل خواهند کرد. به عبارت دیگر شماری از کشتی‌های عازم بنادر کشورهای جنوب خلیج فارس را بازرسی خواهند کرد که این کار بی‌شک تنش بین ایران وهمسایگان عرب آن را افزایش خواهد داد و واکنش آنها را به دنبال خواهد داشت.از نقطه نظر عملی، نیروی دریایی ارتش و تا حدی نیروی دریایی سپاه توانایی بازرسی از کشتی‌های خارجی را دارند ولی این نیروها، بر خلاف ادعای جمهوری اسلامی، از برتری لازم در دریا برخوردار نیستند و پیش‌بینی می‌شود که در صورت اختلال در تردد کشتی‌های عازم خلیج فارس، یکان‌های ناوگان پنچم آمریکا و هم‌پیمانان این کشور که در منطقه حضور دارند، وارد عمل شوند و این کار می‌تواند به درگیری نظامی منجر شود.


 
اثرات امنیتی و اقتصادی چهارمین قطع‌نامه، نگرانی‌ها و راه‌حل‌های موسوی اثرات امنیتی و اقتصادی چهارمین قطع‌نامه، نگرانی‌ها و راه‌حل‌های موسوی
ميرحسين موسوی، از رهبران مخالفان دولت در ايران، در یادداشتی از سياست‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی انتقاد و نگرانی خود را از پیامدهای امنیتی و اقتصادی که تازه‌ترین قطع‌نامه علیه ایران، همراه خواهد داشت، بیان کرده است. علیرضا حقیقی، تحلیلگر سیاسی می‌گوید: موسوی در بیانیه‌اش در چند محور آقای احمدی نژاد را نقد کرده، سعی کرده تبعات قطعنامه را نشان دهد... ادامه

ميرحسين موسوی، از رهبران مخالفان دولت در ايران، در یادداشتی با انتقاد از سياست‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی گفته است: قطعنامه ۱۹۲۹ عليه ايران را ورق پاره خواندن « مشکل مردم و کشور را حل نمی کند.» وی در این یادداشت  که پس از صدور چهارمین قطع‌نامه تحریمی علیه ایران نوشته، آورده است «برای اينجانب مانند روز روشن است که اين قطعنامه بر امنيت و اقتصاد کشور ما اثر خواهد گذاشت. توليد ناخالص را پایين خواهد آورد، بيکاری را بيشتر خواهد کرد، مردم را در تنگنای مشکلات بيشتر معيشتی و اجتماعی قرار خواهد داد، فاصله ما را ازکشورهای در حال رشد جهان بويژه کشورهای همسايه رقيب بيشتر خواهد ساخت و آخرين ميخ را بر تابوت چشم‌انداز بيست ساله خواهد کوبيد. کدام عقل سليم است که نداند کشور ما امروز پس از صدور قطعنامه آسيب‌پذيرتر و منزوی‌تر از گذشته شده است؟»در جای دیگری از یادداشت خود نیز به این موضوع اشاره می‌کند که ««قصد از تحريم‌ها صرف به زانو درآوردن دولت نيست. تجربه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنوشت تلخ عراق و افغانستان در زمان معاصر پيشاروی ماست و هشياری مضاعف آنکه چه بسا بخشی از دولتيان شانس بقای خود را در ادامه اين بحران و تشديد مخاصمات و حتی تشويق دشمنان برای تعرض نظامی ببينند.»علیرضا حقیقی، تحلیل گر سیاسی در مورد این یادداشت به رادیو فردا می گوید: با توجه به این که بسیاری از افرادی که در ارتباط با مسائل سیاسی بودند، توصیه شان این بود که آقای موسوی بایستی مثل دولت سایه عمل کند و در مورد مسائل حیاتی که مطرح می شود، راه حل های خودش را ارائه دهد، یکی از موضوعات استراتژیکی که آقای موسوی بعد از جریانات انتخاباتی نظری نداده، مسئله هسته ای است. به هرحال این اقدام آقای موسوی در مسئله قطعنامه جدید شورای امنیت بخشی معطوف به این قضیه است که سعی کرده به این موضوع نگاه کند. نکته دوم این است که قطعنامه در مقایسه با قطعنامه های دیگر اثرات امنیتی و اقتصادی استراتژیکی بر موقعیت ایران دارد و آقای موسوی نمی تواند این مسئله را نادیده بگیرد. آقای حقیقی، آقای موسوی شرایط پس از صدور قطعنامه چهارم تحریم ها علیه ایران را بحرانی می داند. در این یادداشت هم اشاره کرده که اولین و ضروری ترین راه حل، اطلاع رسانی صادقانه به ملت است. هدف آقای موسوی به نظر من نشان دهنده اینست که قطعنامه خیلی جدی است، دولت ناتوان است از حل تبعات این قطعنامه و دیگر اینکه تبعات امنیتی و اقتصادی آن دامن همه ملت را خواهد گرفت.آقای موسوی در بیانیه اش در هفت هشت محور آقای احمدی نژاد را نقد کرده، سعی کرده تبعات قطعنامه را نشان دهد، راه حل هایی را ارائه دهد و توصیه هایی هم به جنبش سبز داشته باشد. در مورد راه حل هایی که ارائه داده، یکی مسئله اطلاع رسانی بوده، یکی مسئله استفاده از مشاوران با تجربه بوده است. مسئله اینست که دولت بتواند از ظرفیت های مدیریتی استفاده کند و ایشان اسامی افرادی را آورده از جمله آقای لاریجانی، که این نشان می دهد که سعی کرده به تئوری مصالحه نزدیک شود و در عین حال راه حل دیگری که مطرح کرده، مسئله رفراندم و پیدا کردن راه از طریق مجلس است. در مجموع، راه حل ها یک مقداری دارای ابهام است. انسجام لازم را ندارد. ولی نقد اساسی اش نقد هایی است که به دولت آقای احمدی نژاد کرده و بخشی از آن بر می گردد به زبان آقای احمدی نژاد که [میرحسین موسوی] معتقد است رجز خوانی و بذله گویی که روش آقای احمدی نژاد در مورد این مسائل است، مسائل را حل نمی کند، بلکه بدتر هم می کند. دوم اینکه نشان می دهد دولت درک درستی از روابط بین المللی و منافع ملی ندارد و سوم اینکه مسئله دولت حفظ منافع جناحی است. به خاطر همین یا می رود به سمت سازش با قدرت های بزرگ و دادن امتیازها (که مثال ژنو و قرارداد ژنو را نمونه داده) یا می رود به سمت اینکه فضا را تند کند که بکشد به درگیری نظامی برای اینکه بتواند حضور خود را در قدرت حفظ کند. در کنار انتقاد به دولت احمدی نژاد، آقای موسوی در این یادداشت بحث سپاه را هم به میان کشیده و سپاه را درگیر مسائل سئوال برانگیزی دانسته است. بله. تعجب آور است، برای اینکه بحث سپاه ربطی به بیانیه نداشت. انسجام بیانیه در مورد شورای امنیت است. اگر بخواهیم بحث کنیم، اینست که چون آقای موسوی معتقد است که سپاه در امنیت کشور نقش اساسی دارد، حرفش اینست که اگر سپاه خودش را درگیر منابع مالی و کارهای اقتصادی کند، به کارهای اصلی اش که امنیت کشور است نمی رسد و در عین حال اگر بخواهد خودش را برای دفاع از دولت آقای احمدی نژاد درگیر کند با جامعه و به سرکوب دست بزند، آن اعتمادسازی را که لازم است نمی تواند انجام دهد و اگر زمانی درگیری پیش بیاید، سپاه نمی تواند بسیج لازم را در میان اقشار اجتماعی انجام دهد. روشی که آقای موسوی درپیش گرفته اند، مثل همین یادداشت نویسی درباره قطعنامه تازه تحریم ها و بیانیه های پی در پی، تا چه اندازه می تواند با بدنه جنبش اجتماعی پیوند برقرار کند و تا چه اندازه در سطوح بالای نظام این حرف ها شنیدنی است و می تواند موثر باشد؟به هر حال آقای موسوی... با توجه به محدودیت هایی که دارد، تنها راه حلی که دارد اینست که نظراتش را مطرح کند. هرچه نظرات روشن تر و صریح تر باشد -هرچند ممکن است در نیروهای حامی جنبش سبز ریزش صورت بگیرد- در عین حال این نظرات روشن در جریان درون حاکمیت هم هوادارانی خواهد داشت. هدف آقای موسوی به نظر من نشان دهنده اینست که قطعنامه خیلی جدی است، دولت ناتوان است از حل تبعات این قطعنامه و دیگر اینکه تبعات امنیتی و اقتصادی آن دامن همه ملت را خواهد گرفت. هم جنبش سبز باید فعالیت خودش را بکند و هم نهادهای قدرت از جمله مجلس و دیگر نهادهای تصمیم گیرنده، فکر استراتژیکی کنند، برای این که چگونه با تبعات این قطعنامه برخورد کنند. به نظر می رسد که اگر این روند تداوم پیدا کند، اصول گرایان هم می روند به سمت اینکه در دولت احمدی نژاد تعدیلی انجام دهند. یا این دولت را استیضاح کنند یا دولت را وادار کنند که در یک حوزه هایی نیروهای مجرب تری به کار بگیرد.


 
احمدى نژاد در گردهمایى بى‌رونق گروه دى-۸ احمدى نژاد در گردهمایى بى‌رونق گروه دى-۸
حضور در گردهمایى روز پنجشنبه سران گروه دى-۸ در نیجریه از نظر محمود احمدى نژاد فرصتى براى کم تاثیر جلوه دادن تحریم هاى تازه جامعه جهانى علیه ایران تلقى شده است. ادامه

حضور در گردهمایى روز پنجشنبه سران گروه دى-۸ در نیجریه از نظر محمود احمدى نژاد فرصتى براى کم تاثیر جلوه دادن تحریم هاى تازه جامعه جهانى علیه ایران تلقى شده است. برگزارى اجلاس سران گروه موسوم به دى-۸ در نیجریه، با حضور رئیس دولت ایران، به گونه اى تکرار گردهمایى تعدادى از سران کشورهاى در حال توسعه موسوم به گروه ۱۵ است که ماه گذشته تهران میزبان آن بود.موضوع تصویب قطعنامه تازه شوراى امنیت و همچنین اعمال تحریم هاى یکجانبه جامعه اروپا و آمریکا علیه ایران روز سه شنبه در سیزدهمین جلسه شوراى وزیران خارجه کشورهاى دى-۸ مطرح شد. شوراى یاد شده مسئولیت تدوین بیانیه پایانى هفتمین کنفرانس سران گروه دى-۸ را بر عهده دارد.گروه دى-۸ در ۱۵ ژوئن سال ۱۹۹۷ با پیشنهاد نجم الدین اربکان، نخست وزیر اسلامگراى وقت ترکیه، طى کنفرانسى در استانبول پا گرفت. در آن زمان اربکان با رویکردى تازه بسوى کشور هاى مسلمان در نظر داشت مناسبات ترکیه را با کشور هاى مسلمان توسعه دهد. اربکان در همان سال دیدارى نیز از تهران انجام داد که در حقیقت اولین سفر خارجى او در منصب نخست وزیرى ترکیه به حساب مى آمد. گروه دى-۸ مرکب از هشت کشور مسلمان در حال توسعه است.کنفرانس سران دى-۸ در ابوجا پایتخت نیجریه هفتمین اجلاس از این نوع محسوب می شود. کنفرانس پیشین در سال ۲۰۰۸ در مالزى برگزار شد. اعضاء گروه عبارتند از نیجریه، مصر، بنگلادش، اندونزى، ایران، مالزى، پاکستان و ترکیه.هدف ها و تفاوت هاگردهمایى هشت کشور در حال توسعه با هدف افزایش همکارى هاى اقتصادى و مالى بین این گروه از کشورهاى مسلمان پا گرفته است. اما به دلیل وجود تفاوت هاى آشکار بین طبیعت اقتصادى کشور هاى عضو و همچنین فواصل جغرافیایى آنها در سه قاره، توسعه همکارى هاى اقتصادى بین گروه دی-۸ تاکنون با کندى قابل ملاحظه اى روبه‌رو بوده است.هدف دیگر گروه یاد شده بهبود موقعیت اقتصادى کشور هاى عضو در اقتصاد جهانى اعلام شده است. اگرچه پاره اى از کشور هاى عضو گروه مانند ترکیه، اندونزى و نیجریه در این جهت به موفقیت هایى دست یافته اند، موقعیت اعضاء دیگر گروه نظیر ایران و بنگلادش در اقتصاد جهانى تضعیف شده است. اینک ترکیه و اندونزى در جمع ۲۰ اقتصاد بزرگ جهان قرار گرفته اند و نیجریه موقعیت خود را طى دو سال اخیر از مقام ۴۱ به مقام ۳۹ در رده بندى اقتصاد هاى جهان بهبود داده و از این لحاظ جایگاه قبلى مالزى را اشغال کرده است. حضور ایرانمطابق رویه اى که بخصوص طى دو سال اخیر از سوى دولت ایران در قبال حضور در تمامى گردهمایى هاى خارج از کشور در پیش گرفته شده، هیئت نمایندگى تهران در کنفرانس دى-۸ در ابوجا را علاوه بر مسئولین دولتى در بالاترین سطح ممکن، تعداد زیادى از مشاوران تجارى و همچنین نمایندگان شرکت هاى دولتى در کسوت بخش خصوصى نیز همراهى می کردند.به جز ایران، تنها از بنگلادش رئیس دولت و از ترکیه رئیس جمهوری آن کشور در این کنفرانس شرکت کرده اند. بقیه کشورها مقام‌های پایین رتبه تری را به نیجریه فرستاده اند.سایر کشور هاى شرکت کننده در کنفرانس به نسبت تعداد نمایندگان ایران هیئت بسیار کوچکترى را به نیجریه اعزام داشتند. این قاعده حتى در مورد ترکیه نیز حاکم بود حال آنکه دولت ترکیه بعد از یک فطرت ده ساله اینک تا حدودى علاقمند به تجدید حیات گروه دى-۸ بنظر می رسد. ترکیه مایل است که از راه توسعه مناسبات دوجانبه با بعضى از اعضای گروه امکان افزایش صادرات کالاهاى مصرفى و همچنین خرید مواد خام از آنها را فراهم سازد.عبدالله گل رئیس جمهوری ترکیه که در راس هیئت نمایندگى کشور خود به نیجریه سفر کرده، بعد از پایان اجلاس سران در روز پنجشنبه، دیدار رسمى از نیجریه به عمل خواهد آورد. نیجریه با ۱۵۵ میلیون جمعیت و قدرت خرید رو بروشد ناشى از افزایش تولید نفت، براى ترکیه بازار مصرف بسیار مطلوبى بنظر می رسد.تولید ناخالص ملى نیجریه طى سال گذشته به ۳۴۰ میلیون دلار رسید. انتظار می رود حرکت نیجریه به سمت ثبات اقتصادى و کاهش فقر در سال هاى آینده نیز ادامه یابد. در نیجریه ۷۰ در صد از جمعیت زیر خط فقر قرار دارند. منبع عمده درآمد نیجریه صادرات نفت است. مناسبات سیاسى نیجریه با آمریکا دوستانه و شرکت هاى نفتى آمریکا در آن کشور بسیار فعال اند. نیجریه مانند ترکیه عضو غیر دائمى شوراى امنیت است و نماینده آن کشور به قطعنامه ۱۹۲۹ شوراى امنیت علیه ایران راى مثبت داد. با این وجود آقاى احمدى نژاد با نادیده گرفتن رفتار سیاسى نیجریه، فرصت حضور در کنفرانس دى-۸ و سخنرانى در آن را از دست نداد.جاناتان گودلاک، رئیس جمهور نیجریه، تنها رئیس دولت غیر مسلمان در میان رهبران کشورهاى دى – ۸ بشمار می رود. نزدیک به نیمى از جمعیت نیجریه مسلمان و نیم دیگر مسیحى اند. نیجریه با وجود بیش از ۳۷۰ قبیله داراى فرهنگى فرا مذهبى است. حتى عضویت نیجریه در گروه دى-۸ نیز تاکنون بدفعات از سوى روشنفکران کشور مورد سئوال و انتقاد قرار گرفته است.کشورهاى دیگرریاست هیئت نمایندگى مالزى در کنفرانس ابوجا را محى الدین یاسین، معاون نخست وزیر آن کشور عهده دار بود. از سال ۲۰۰۸ تا روز پنجشنبه ۸ ژوئیه ، مالزى ریاست دوساله کنفرانس را بر عهده داشت. تا دو سال آینده ریاست گروه دى ۸ بر عهده نیجریه خواهد بود. در کنفرانس سال ۲۰۰۸ مالزى، کشور هاى عضو دى-۸ نقشه راهى را براى حرکت ده سال بعد کنفرانس تدوین کردند که طى دو سال گذشته پیشرفت چندانى در جهت تحقق هدف هاى آن صورت نگرفت. هفتمین اجلاس سران دى-۸ در کنفرانس ابوجا، مقابله با بیکارى و فقر را هدف قرار داده است.به جز احمدى نژاد، عبدالله گل تنها رئیس جمهور دیگرى است که به منظور شرکت در کنفرانس دى-۸ راهى نیجریه شده است. روساى جمهور پاکستان، مصر، اندونزى، پاکستان و بنگلادش در کنفرانس سران دی-۸ حضور ندارند.هیئت نمایندگى کوچک بنگلادش در کنفرانس دى-۸ را خانم شیخ حسینا، نخست وزیر آن کشور، رهبرى می کرد. بنگلادش بجز ایران تنها کشورى بود که رئیس دولت خود را به کنفرانس ابوجا اعزام داشته بود. در هیئت نمایندگى ترکیه عدم حضور وزیر خارجه آن کشور مشهود بود. نقش متکىمنوچهر متکى وزیر خارجه ایران دو روز قبل از رسیدن محمود احمدى نژاد به ابوجا راهى نیجریه شد.منوچهر متکى در سیزدهمین اجلاس وزیران خارجه کنفرانس و پیش از حضور احمدى نژاد در اجلاس سران اظهار داشت: «همکارى هاى جنوب با جنوب و عمق دادن به مناسبات دوجانبه در قالب گروه دى-۸ مدل تازه اى براى همکارى در محیط ناپایدار کنونى اقتصاد جهانى عرضه می کند». او همچنین یاد آور شد «کنفرانس سران دی-۸ فرصت ارزشمندى در جهت یافتن راه هاى همکارى و تقویت مناسبات بین کشور هاى عضو فراهم آورده است.» دیدار جارى آقاى احمدى نژاد از آفریقا در کمتر از سه ماه پس از دیدار قبلى او از زیمباوه و اوگاندا، نشانه اهمیت رو به گسترش توسعه مناسبات با دولت هاى این قاره و ادامه تلاش هاى جمهورى اسلامى براى جانشین ساختن کشور هاى تازه در مکان کشورهایى است که تدریجا سطح مناسبات خود را با ایران کاهش داده اند. مشکل عمده دولت آقاى احمدى نژاد در جهت توسعه مناسبات ایران با کشورهاى آفریقایى فقدان شرایط مکمل اقتصادى و تفاوت هاى عمده فرهنگى و بعد مسافت بین ایران و آنها است. به این دلیل تلاش هاى دولت کنونى براى توسعه نفوذ در کشورهاى آفریقایى، علیرغم هزینه هاى قابل ملاحظه تاکنون به نتیجه چشمگیرى دست نیافته است.


 
اقتصاد ایران

چرا احمدی نژاد دشمن سرمایه‌داری است؟ چرا احمدی نژاد دشمن سرمایه‌داری است؟
مهم ترین درس سیاست گذاری اقتصادی در تاریخ معاصر جهان را می توان در این جمله بسیار بدیهی و حتی پیش پا افتاده خلاصه کرد: در عرصه اقتصاد، با یک سیاست درست می توان به نتایج مطلوب دست یافت، حال آنکه سیاست نادرست، نتایج نامطلوب و حتی فاجعه آمیز به بار می آورد. ادامه

مهم ترین درس سیاست گذاری اقتصادی در تاریخ معاصر جهان را می توان در این جمله بسیار بدیهی و حتی پیش پا افتاده خلاصه کرد: در عرصه اقتصاد، با یک سیاست درست می توان به نتایج مطلوب دست یافت، حال آنکه سیاست نادرست، نتایج نامطلوب و حتی فاجعه آمیز به بار می آورد.بد تر از زلزله و وبااین جمله «بدیهی و حتی پیش پا افتاده» به آن معنا است که وضعیت اقتصادی یک کشور بیش از همه حاصل سیاست رهبران آن است که اگر درست باشد، بر همه موانع ناشی از تاریخ، سنن فرهنگی و حتی سختی های برخاسته از جغرافیای نامساعد، غلبه می کند. تشخیص سیاست های اقتصادی «درست» از «نادرست»، بر خلاف آنچه به نظر می رسد، کار دشواری نیست. اگر تنها به دوران شصت و پنج ساله پس از جنگ جهانی دوم بسنده کنیم، کوهی از تجربه می تواند ما را به در پیش گرفتن کوتاه ترین راه برای تامین رفاه نسل های آتی کشورمان کمک کند. کافی است به کارنامه سیاست های اقتصادی، که در اینجا و آنجا به اجرا گذاشته شده، بپردازیم و «درست» و «نادرست» را بشناسیم. آنچه در اقتصاد ملاک قضاوت قرار می گیرد، دست‌آورد های ملموس است، نه شعار و سخن‌سرایی.پی بردن به این که نظام اقتصاد آزاد در آمریکا و اروپای غربی و ژاپن به نتایجی بسیار درخشان تر از سوسیالیسم اروپای شرقی دست یافت، کار دشواری نبود. برای درک برتری مطلق نظام اقتصادی کره جنوبی بر کره شمالی، به داشتن دکترای اقتصاد نیازی نیست. چین مائوییست با در پیش گرفتن برنامه ریزی های جنایتکارانه ده ها میلیون نفر از مردمان این کشور را به کام مرگ فرستاد، ولی تنگ هسیائو پینگ بعد از ۱۹۷۹ با پذیرفتن ابتکار آزاد و مالکیت خصوصی، گشودن دروازه های چین بر سرمایه گذاری های خارجی و مشارکت در بازرگانی بین المللی، صد ها میلیون نفر از هموطنان خود را از فقر سیاه بیرون کشید. هند در سال های پس از استقلال به یک اقتصاد نسبتا بسته و دیوانسالارانه روی آورد و طعم بسیار تلخ آنرا کشید، پیش از آنکه در سال ۱۹۹۱ راه را بر آزاد سازی اقتصادی بگشاید و زمینه عروج طبقه متوسط را فراهم آورد. بسیاری از رهبران جهان سوم، از پول پوت گرفته تا موگابه، با سیاست های اقتصادی خود بلایایی سخت تر از زلزله های مخوف و یا طاعون و وبا را بر هموطنان نگون‌بخت خود نازل کردند. نظام اقتصاد آزاد، که معاندانش از سر تحقیر آنرا «سرمایه داری» نامیده اند، بی عیب و نقص نیست و به ویژه، طی دو قرن گذشته، بحران های بسیاری را پشت سر گذاشته است. ولی نظریه پردازان و انقلابیونی که برای رهایی از بحران به نابودی بنیان های اقتصاد آزاد کمر بستند، جز فاجعه چیزی به بار نیاوردند. در پی به اثبات رسیدن شکست اقتصاد های دولتی بود که کشور های گوناگون جهان، از پایان دهه ۱۹۷۰ میلادی، یکی پس از دیگری به لیبرالیسم اقتصادی روی آوردند. برای نخستین بار نظام اقتصاد آزاد ابعاد جهانی به خود گرفت و صد میلیون نفر از ساکنان آسیا و آمریکای لاتین را در بر گرفت. در پی فرو ریزی دیوار برلن، بخش خاوری اروپا نیز به این فرایند پیوست. انحرافایران، با انقلاب اسلامی، به راهی مغایر با این تحول جهانی گام نهاد. بی انصافی خواهد بود اگر گناه این انحراف بزرگ را تنها به پایه گذاران انقلاب اسلامی نسبت دهیم. بخش بسیار بزرگی از نیرو های سیاسی که در دهه ۱۳۵۰ در صحنه سیاست ایران بالنده می شدند و بعد ها در انقلاب ضد سلطنتی فعالانه شرکت کردند، به ضدیت قاطعانه با «سرمایه داری» روی آوردند و در دفاع از «سوسیالیسم» سر از پا نمی شناختند. حتی کیش «برائت از سرمایه داری» عمدتا از همین نیرو ها به مذهبیون سرایت کرد و بعد ها در قالب بعضی از اصول قانون اساسی (از جمله اصل چهل و چهار و اصل هشتاد و یک) جمهوری اسلامی، به زیر بنای یک اقتصاد دولتی بدل شد. اقتصاد یکی از مهم ترین عرصه های شکست نظام جمهوری اسلامی است. تجربه سی سال گذشته نشان می دهد که گزینش های نادرست در عرصه اقتصادی می تواند کشوری برخوردار از برگ های برنده (شخصیت تاریخی، منابع سرشار زیر زمینی، موقعیت ممتاز جغرافیایی...) را به روز سیاه بنشاند.در پی استحکام نظام جمهوری اسلامی، حکام مذهبی بقای اقتصاد دولتی را برای تداوم سلطه سیاسی خود بر کشور ضروری تشخیص دادند و با هرگونه تغییری که بتواند ماهیت چنین اقتصادی را به خطر بیندازد، به مخالفت برخاستند. در پی جنگ ایران و عراق، نخستین تلاش های «کارگزاران تعدیل اقتصادی» در راه اصلاح اقتصاد دولتی، با مخالفت سرسختانه آیت الله خامنه ای روبه‌رو شد. «اقتصاد اسلامی» جمهوری ولایت فقیه از همان آغاز به «سوسیالیزم خاور میانه ای» شباهت یافت که روایت های گوناگون آن را در مصر جمال عبدالناصر، سوریه و عراق بعثی، لیبی معمر قذافی و الجزایر جبهه ازادی بخش ملی دیده ایم یا هنوز می بینیم. سخنان سخت کین توزانه محمود احمدی نژاد علیه «سرمایه داری»، که به گفته های فیدل کاسترو و هوگو چاوز شباهت فراوان دارد، وابستگی بنیادی هسته مرکزی جمهوری اسلامی به «اقتصاد دولتی» را به نمایش می گذارد. «اقتصاد دولتی»، به ویژه اگر بر نفت تکیه داشته باشد، به پایگاهی محکم برای دیکتاتوری بدل می شود. هرگونه شکافی در این پایگاه، خود کامگی را متزلزل می کند. حملات تند محمود احمدی نژاد علیه «سرمایه داری» از همین دیدگاه قابل بررسی است.در اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ محمود احمدی نژاد گفت: «به فضل الهی امروز نظام سرمایه‌داری به بن بست رسیده است و ما نیز باید از بحران اقتصادی درس بگیریم، ریشه‌های بحران را پیدا کنیم و با طراحی درست، اقتصاد کشورها را بازسازی کنیم.» رئیس جمهوری اسلامی بعد ها آرزو کرد که آخرین میخ بر تابوت سرمایه داری کوبیده شود. مخالفتی چنین بنیادی با «سرمایه داری»، که طبعا از پشتیبانی فعالانه ولی فقیه برخوردار است، به صرف هزینه های کلان برای بسیج «اندیشمندان» در راه یافتن «الگوی جانشین» منجر می شود. در همایشی زیر عنوان «الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت »، که دوم خرداد ماه گذشته در تهران برگزار شد، رضا غلامی، رئیس شورای سیاستگذاری این همایش، با اعلام عدم مشروعیت تئوری های غربی توسعه، «کاخ شیشه ای لیبرال سرمایه داری» را ترک خورده توصیف کرد و گفت : « مردم انقلاب نكرده‌اند كه ايران كره جنوبی يا مالزی شود يا جوانان ما شهيد نشده‌اند كه مقصد توسعه ما كشورهای فاسد غربی باشد.» مسئله در آنجا است که مهاجرت به سوی «جهنم سرمایه داری» به رویای بخش بسیار بزرگی از جوانان ایرانی بدل شده و اگر الگوی کره جنوبی یا مالزی به ایران نیآید، جوانان ایرانی از سر ناچاری به سوی این الگو ها بال و پر می کشند.اقتصاد یکی از مهم ترین عرصه های شکست نظام جمهوری اسلامی است. تجربه سی سال گذشته نشان می دهد که گزینش های نادرست در عرصه اقتصادی می تواند کشوری برخوردار از برگ های برنده (شخصیت تاریخی، منابع سرشار زیر زمینی، موقعیت ممتاز جغرافیایی...) را به روز سیاه بنشاند. روزنامه فرانسوی «لوموند» در شماره نهم ژوییه خود به نقل از یک صاحب‌نظر می نویسد که اقتصاد ایران بیش از آنکه از مجازات های بین المللی آسیب ببیند، قربانی ندانم کاری های رهبران این کشور است. در تفسیر این سخن می توان گفت که مجازات های بین المللی نیز محصول مستقیم ندانم کاری رهبرانی است که کمر به نابودی کشور خود بسته اند.


 
جهان

ترکیه در دو راهی انتخاب میان غرب و اسلامگرایان افراطی ترکیه در دو راهی انتخاب میان غرب و اسلامگرایان افراطی
سیاست‌ها و گام‌های عملی ترکیه در هفته‌های اخیر در حمایت از بیانیه سه جانبه اتمی تهران و دخالت در ماجرای فرستادن کشتی ترکیه‌ای ماوی مرمره به سوی بندر محصور غزه، و رفتن ترکیه تا آستانه قطع مناسباتش با اسرائیل در همان حال که محبوبیت ترکیه را در میان مسلمانان منطقه و دنیای عرب و اسلامی تقویت کرده، اما شک و تردید جدی ناتو و غرب، و به ویژه آمریکا در مورد نقش ترکیه را در پی آورده است. ادامه

سیاست‌ها و گام‌های عملی ترکیه در هفته‌های اخیر در حمایت از بیانیه سه جانبه اتمی تهران و دخالت در ماجرای فرستادن کشتی ترکیه‌ای ماوی مرمره به سوی بندر محصور غزه، و رفتن ترکیه تا آستانه قطع مناسباتش با اسرائیل در همان حال که محبوبیت ترکیه را در میان مسلمانان منطقه و دنیای عرب و اسلامی تقویت کرده، اما شک و تردید جدی ناتو و غرب، و به ویژه آمریکا در مورد نقش ترکیه را در پی آورده است.این روزها اگر سیل جهانگردان اسلامی و کشورهای عربی برای نوعی قدردانی از ترکیه جایگزین صدها هزار گردشگر پیشین اسرائیلی در هتل‌های تفریحی ترکیه شده است و پرچم‌های قرمز رنگ ترکیه بر فراز هر خانه‌ای در باریکه غزه در اهتزاز است و پوسترهای رجب طیب اردوغان، نخست‌وزیر اسلامگرای ترکیه، بیش از عکس هر شخصیت فلسطینی بر در و دیوار محل‌های کسب و کار فلسطینی‌های غزه آویزان است، اما در دفاتر کار سیاستمداران درغرب و در مراکز تصمیم‌گیری ناتو، اعتماد به ادامه همکاری‌ها و تماس‌ها با ترکیه با جدیت بیشتری بررسی می‌شود.تازه‌ترین سخنانی که نشانه خدشه‌دار شدن جدی ومحسوس در اعتماد پیشین غرب و آمریکا به ترکیه است، از سوی باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا بیان شده است که در مصاحبه‌ای با روزنامه ایتالیایی کوریره دلاسرا، که پنجشنبه منتشرشده، نسبت به افتادن بیشتر ترکیه به دامان اسلام‌گرایی افراطی در منطقه هشدار تلویحی داده است.آقای اوباما حتی صریحاً حمایت ترکیه از برنامه هسته‌ای ایران را امری تأسف‌بار خوانده، ولی از دید خود به توجیه این دخالت «تأسف‌بار» ترکیه نیز پرداخته و افزوده است که شاید اراده ترکیه برای آرامش در راستای مرز طولانی‌اش با ایران، آنکارا را به صرافت میانجی‌گری در معضل اتمی ایران با جهان کشانده باشد.در این مصاحبه، رئیس‌جمهور آمریکا از سویی از اتحادیه اروپا خواسته است که با پذیرش ترکیه در آغوش خود مانع از آن شود که ترکیه در جستجوی متحدان دیگری برآید و امری «طبیعی» دانسته که مردم ترکیه در حالی که احساس می‌کنند که اتحادیه اروپا آنها را از خود می‌راند، به سوی متحدان منطقه‌ای دیگر برآیند اما از سوی دیگر تلویحاً گفته که می‌تواند دلایل شک و تردید اتحادیه اروپا را که چندان با آغوش باز از ترکیه استقبال نمی‌کند، درک کند.اوباما که خود پرورش‌یافته چند فرهنگی و چند مذهبی است، در مصاحبه با کوریره دلاسرا توصیه‌هایی را نیز بیان کرده که «ترکیه که یک مردمسالاری بزرگ اسلامی است» اگر بیشتر به حقوق بشر احترام بگذارد و از دخالت دادن اسلام در دولت خودداری کند، آمریکا ازهم‌پیمانی با ترکیه دفاع خواهد کرد و این اتحاد می‌تواند اثرات مثبتی بر جهان اسلام نیز داشته باشد.اوباما در روزهای اخیر در حاشیه نشست «جی بیست» در کانادا دیداری با رجب طیب اردوغان، نخست‌وزیر اسلامگرای ترکیه داشت، که روایت برخی جزئیات مطرح شده در این دیدار را نه کاخ سفید یا دفتر نخست‌وزیری ترکیه، که روزنامه الحیات لندن منتشرکرد؛ جزئیاتی که آمریکا و ترکیه در برابر آن سکوت کردند.الحیات نوشته بود که اوباما به اردوغان گفت که برای برپایی کمیسیون تحقیق بین‌المللی که غائله کشتی ترکیه‌ای ماوی مرمره و برخورد تکاوران دریایی اسرائیل با سرنشینان کشتی را بررسی کند، اصرار نکنید زیرا نتایج این تحقیقات می‌تواند به زیان ترکیه باشد و آن کشور را متهم معرفی کند.همه گزارش‌های دیگر در منطقه نیزنشان می‌داد که در پی دیداراوباما با اردوغان بود که ترکیه اواسط هفته گذشته وزیرخارجه خود را با هواپیمایی محرمانه به اروپا فرستاد تا با وزیرصنایع و بازرگانی اسرائیل دیدار کند.پیش از آنکه باراک اوباما در مصاحبه با کوریره دلاسرا ترکیه را از افتادن به دامان اسلامگرایان منطقه بر حذر دارد، چند مقام دیگرآمریکایی در اظهاراتی (هرچند محتاطانه اما به گونه‌ای که سران آنکارا مفهوم آن را درک کنند) تأکید کردند که پیام‌های تحسینی که حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله و خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس برای دولت ترکیه می‌فرستند، تنها دغدغه خاطر آمریکا و ناتو در مورد ادامه همکاری با ترکیه را بیشتر می‌کند.رابرت گیتس، وزیردفاع آمریکا، ماه گذشته گفته بود که ترکیه باید ازدست زدن به گام‌هایی که به تعمیق بحران مناسباتش با اسرائیل منجر شود و از این رهگذر، منافع آمریکا وغرب در منطقه لطمه بیند، دوری کند.اما فاش‌گویی فیلیپ گوردون، ارشدترین دیپلمات وزارت خارجه آمریکا در امور اروپا، بیش از وزیر دفاع کشورش بود. آقای گوردون سه هفته پیش در مصاحبه با آسوشیتدپرس گفت که نقش ترکیه در بحران‌های اخیر منطقه (حمایت از ایران در قطعنامه ۱۹۲۹ و ایستادگی درمقابل غرب و ماجرای کشتی ترکیه‌ای ماوی مرمره) مثبت نیست و اگر ترکیه خواهان ادامه همکاری خود با ناتو است، باید تعهد را به غرب دوباره ثابت کند.اکثریت چشمگیر اعضای کنگره آمریکا نیز ماه ژوئن از دولت اوباما خواسته بودند که در غائله کشتی ماوی مرمره، از حق دفاع اسرائیل از خود، صراحتاً حمایت کند و کم نبودند سناتورهای بارز آمریکایی که گفتند که باید «ترکیه را سر جای خود نشاند»، وسران آنکارا را به برداشتن گام‌های عملی از سوی آمریکا علیه منافع ترکیه تهدید تلویحی کردند.ترکیه هرچند به عضویت ناتو در آمد اما تلاش دیرینه این کشور برای پیوستن به اتحادیه اروپا پاسخ رد پی در پی به سینه‌اش گرفته است؛ رفتاری که از سوی بسیاری از مردم ترکیه به عنوان توهینی به فرهنگ و تاریخ و ملت ترکیه تلقی شده است.سیاستمداران ترکیه سال‌ها صبر کرده بودند که این دست رد را به دستی گرم که پذیرای آن کشور در اتحادیه اروپا باشد، تبدیل کنند. در همین حال علیرغم حدود یک قرن پس از تلاش‌های کمال آتاتورک برای دور کردن اسلام از امور دولتی و تقویت حکومت سکولاریسم، احساسات اسلام‌گرایی در ترکیه از اواسط دهه هشتاد میلادی تقویت شده است.این تصور در غرب نیز که وجود جمعیت کثیری از مردم ترکیه در آلمان و دیگر نقاط اروپا و تأثیر آنها بر جامعه ترکیه، موجب دور شدن مردم ترکیه از اسلام سیاسی شود، اشتباه از آب درآمده بود.اما ترکیه همزمان با با ایفای نقش خردمندانه که آن کشور را پل پیوند فرهنگ‌های شرق و غرب به تصویر بکشد، موجب شکوفایی اقتصادی برای سرزمینی شد که منابع چندانی ندارد و حتی آن کشور را به عنوان میانجی‌گر مذاکرات اسرائیل- سوریه به تصویر کشید؛ میانجی‌گری که هم از توبره می‌خورد هم از آخور.ترکیه علیرغم بحران‌هایی در مناسباتش با جمهوری اسلامی ایران که گاه تا به اخراج نمایندگانی از دو کشور و رد و بدل شدن اتهامات بسیار منجر شد، در سال‌های اخیر از یکسو به ایران نزدیک شد و قرارداد ۲۴ میلیارد دلاری واردات گاز (با قیمت پایین‌تر از بهای معمول) را با ایران امضا کرد و نزدیکی به کشورهای اسلامی دیگر را تقویت کرد و از دیگر سو همکاری با اسرائیل، اروپا و غرب را گسترش داد و حتی تا حدی اختلافات دیرینه خود با ارمنستان را فرونشاند.به گونه‌ای که سال گذشته که باراک اوباما می‌خواست نطق مهم خود به مسلمانان واعراب را ایراد کند، حتی این احتمال ابتدا بررسی شد که او از استانبول ندای آشتی‌جویانه آمریکا را به گوش مسلمانان برساند هر چند که بعداً «جامعه الازهر» دانشگاه بزرگ و دیرپای اسلامی قاهره برای محل رساندن این پیام انتخاب شد.رفتار ترکیه با کردهای کشور خود همچنان یکی از معضلات اصلی در راه پیوستن آن کشور به اتحادیه اروپاست ( تنها در ماه مه ۱۳۰ کرد ترکیه به دست ارتش آن کشور کشته شده‌اند)، وهمزمان واکنش‌های خشمگینانه‌ای که ترکیه هر بار به مطرح شدن موضوع قتل عام ارامنه در دوران امپراطوری عثمانی نشان می‌دهد (و ازسوی غرب رفتاری احساسی و هیجانی تلقی می‌شود) در جلوگیری از عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا نقش دارد، حتی اگر ترکیه با ارمنستان به پیمان حل اختلافات و عادی‌سازی مناسبات دست یافته باشد.دستگیری شماری از نظامیان پیشین ترکیه به اتهام «توطئه» علیه دولت اسلامگرای آنکارا، همزمان با جابه‌جایی‌های فرماندهان ارتش ترکیه و به کار گماشتن نظامیانی همسو با دولت ترکیه، و همچنین منصوب کردن فردی که حامی نزدیکی به ایران بوده به مقام ریاست «میت» (سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه) و نقش او در ورود ترکیه به دخالت در بیانیه سه جانبه اتمی تهران، پرسش‌هایی را در میان کشورهای غرب و ناتو در مورد ادامه نزدیکی با ترکیه برانگیخته است.نشست و برخاست‌های اخیر اردوغان با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، و محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران، و خالد مشعل، رئیس دفترسیاسی حماس، و درخواست اردوغان از اسرائیل که حماس را به عنوان دولت نماینده واقعی فلسطینی‌ها قبول کند نه تنها اسرائیل و کمیته چهارگانه حامی صلح خاورمیانه را خشنود نکرد بلکه تشکیلات خودگردان فلسطینی و رئیس آن، ابومازن، محمود عباس، را چندان بی‌خیال باقی نگذاشت، حتی اگر ترکیه مناسبات صمیمانه با محمود عباس را حفظ کرده باشد و برای آشتی بین فتح و حماس بکوشد.با وجود این، رفتارهای اخیر ترکیه علیه اسرائیل بیشترین سهم را در ایجاد تردیدهای اخیر غرب علیه نیات واقعی ترکیه داشته است. برخوردهای یک سال و نیم اخیر ترکیه علیه اسرائیل آشکارا دیگر مایه خشنودی غرب نیست.سخنان اوباما در مصاحبه پنجشنبه با کوریره دلاسرا در مورد ترکیه ممکن است به این مفهوم باشد که غرب به ترکیه می‌گوید که زمان انتخاب فرارسیده اسـت.ناظران می‌گویند که ترکیه خود نیز می‌داند که منافع آن کشور در ادامه نزدیکی به غرب است زیرا محبوبیت ترکیه در میان توده‌های اسلامی جایگزین حتی بخش اندکی از کالاها و محصولات پیشرفته و سرمایه غربی برای ترکیه نخواهد شد و نیز کم نیستند مخالفان داخلی در ترکیه نیز که سیاست‌های دولت خود را به زیان منافع میان مدت و درازمدت آن کشور می‌دانند، حتی اگر فراخوانی‌های اوپوزیسیون ترکیه برای برپایی کمیسیون تحقیقی که رفتارهای آقای اردوغان را بررسی کند و یا دعوت سیاستمداران مخالف اردوغان از برخی از دولتمردان و نمایندگان احزاب اسرائیلی برای دیدار و حتی مخالفت‌های شدید برخی از رسانه‌ها و احزاب ترکیه در بررسی نقش دولت ترکیه در ماجرای کشتی ماوی مرمره، در هیاهوی اخیر گم شده باشد. برخی از تحلیلگران حامی سکولاریسم در ترکیه در انتقاد از اقدامات اخیر دولت آنکارا علیه اسرائیل به نظرسنجی‌هایی اشاره داشتند که نشان می‌داد جایگاه حزب اسلامگرای عدالت و توسعه در میان مردم ترکیه علیرغم حمله‌ای که رجب طیب اردوغان در کنفرانس داوس به شیمون پرز رئیس‌جمهور اسرائیل کرده بود، با روندی نزولی روبه‌رو شد، که به گفته این تحلیلگران، این کاهش محبوبیت، اردوغان را به سوی برداشتن گام‌هایی تازه علیه اسرائیل کشاند.در چنین وضعیتی، اتفاقاً اظهارات روزهای اخیر رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل نیز حتی ممکن است دوباره به یاری ترکیه بیآید که این هفته در نشست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی کنست گفت که علیرغم همه تنش‌های بین دولت‌های اسرائیل و ترکیه، وی و رئیس ستاد ارتش ترکیه مناسبات نزدیک بین دو ارتش را حفظ کرده‌اند و هیئت‌های امنیتی و صنایع نظامی اسرائیلی نیز در روزهای آینده به سر کارخود در ترکیه باز می‌گردند.بحران جدی سیاسی مناسبات ترکیه و اسرائیل، شاید دلخوشی زودهنگام برای آن گروه از اسلامگرایان منطقه باشد که فکر کنند دفتر نزدیکی این دو کشور برای همیشه بسته شده است؛ ترکیه که نخستین کشورمسلمانی بود که سال ۱۹۴۹ اسرائیل را به رسمیت شناخت، همچنان به اسرائیل و سوریه چراغ سبز نشان می‌دهد که ممکن است دوباره به میانجی‌گری بین آن دو روی آورد به‌ویژه آنکه بحران ترکیه- اسرائیل حتی موجب نگرانی بشاراسد شده که او نیز در روزهای اخیر از احتمال جنگ در منطقه در نتیجه این بحران ابراز نگرانی کرد و خواهان رفع آن شده است.ساده ترین مثال برای هزار و یک تردیدی که ترکیه در رفتنش به سوی اسلامگرایان افراطی منطقه و خودداری از ترجیح دادن آنها به مناسبات سرشارش با غرب و اسرائیل نشان می‌دهد شاید در همین درخواست ترکیه از سوریه جلوه‌گر شده باشد که خواسته است که پوسترهای مشترک احمدی‌نژاد، اردوغان، بشاراسد و حسن نصرالله دیگر چاپ نشوند.


 
دانش و فناوری

بال در بال خورشید؛ پرواز ۲۴ ساعته با سولار ایمپولس بال در بال خورشید؛ پرواز ۲۴ ساعته با سولار ایمپولس
یک هواپیمای خورشیدی اولین پرواز آزمایشی ۲۴ ساعته خود را روز پنجشنبه با موفقیت به پایان رساند. این آزمایش نشان داد که این هواپیما در طول روز به حد کافی انرژی خورشیدی جمع‌آوری می‌کند که برای تمام ساعات پرواز آن در طول شب کافی است. ادامه

یک هواپیمای خورشیدی اولین پرواز آزمایشی ۲۴ ساعته خود را روز پنجشنبه با موفقیت به پایان رساند. این آزمایش نشان داد که این هواپیما در طول روز به حد کافی انرژی خورشیدی جمع‌آوری می‌کند که برای تمام ساعات پرواز آن در طول شب کافی است.این پروژه متعلق به کشور سوئیس است و در صورت تکمیل نهایی هواپیماهایی تولید خواهد کرد که فقط با استفاده از انرژی خورشیدی می‌توانند دور تا دور کره زمین به پرواز درآیند.ساعت ۹ صبح روز پنجشنبه به وقت محلی، این هواپیما که سولار ایمپولس نام گرفته است در پایگاه هوایی پابرنه واقع در ۵۰ کیلومتری جنوب غربی برن پایتخت سوئیس به زمین نشست. واحدهای کمکی برای جلوگیری از هرگونه آسیبی به این هواپیما که طول بال‌های آن به ۶۳ متر می‌رسد به هنگام فرود به کمک شتافتند.آندره بورشبرگ خلبان هواپیما گفت: «ما به بیشتر از آنچه که انتظارش را داشتیم دست یافتیم و همه از این بابت خوشحال هستند.» در ماه‌ها و هفته‌های گذشته نیز این هواپیما چند پرواز آزمایشی انجام داده بود ولی پرواز روز پنجشنبه یک نقطه عطف مهم در تکمیل این پروژه هفت ساله است.مسئولان این پروژه می‌گویند که اکنون ثابت شد این هواپیمای تک‌سرنشین می‌تواند مدت زمان نامحدودی پرواز کند. باطری‌های این هواپیما در طول پرواز انرژی خورشید را که جذب می‌شود، ذخیره کرده و برای پرواز در شب انرژی لازم را تأمین می‌کند.با وجودی که این آزمایش امکان‌پذیر بودن پرواز بدون استفاده از سوخت فسیلی و آلودگی‌های ناشی از آن را به اثبات رساند، ولی خود مسئولان این پروژه هم قبول دارند که این نوع هواپیماها نمی‌توانند در آینده نزدیک جایگزین نوع فعلی پرواز شوند.به همین خاطر هدف اصلی این پروژه کار روی فناوری‌هایی است که از نظر انرژی با صرفه و مفید هستند. برتراند پیکارد، مؤسس این پروژه در مورد انتقادها و ناباوری به این طرح می‌گوید:«معمولاً انتقاد و ناباوری افکار عمومی پس از اثبات طرح برطرف می‌شود. این آزمایش نشان داد که انرژی قابل بازیافت می‌تواند بشر را به پرواز درآورده و در آسمان حمل کند. در عین حال نشان داد که جوامع بشری واقعاً می‌توانند اتکای مطلق خود به سوخت فسیلی را تغییر دهند».این گروه در آینده کار روی ساختن یک هواپیمای خورشیدی بزرگتر با بهره‌وری بهتر را آغاز خواهد کرد. این هواپیما قرار است تا سال ۲۰۱۳ برای پروازهای بین‌المللی آماده شود.پرواز هواپیمای خورشیدی به دور زمین که حدود ۲۴ ساعت طول کشید، ساعت هفت بامداد روز چهارشنبه آغاز شد. این هواپیما که بدنه خیلی نازکی دارد و بال‌های آن از نوع بال بوئینگ ۷۷۷ است، توانست به ارتفاع ۸۵۰۰ متری صعود کرده و سرعت آن به بالای ۱۲۰ کیلومتر در ساعت رسید.آندره بورشبرگ خلبان این هواپیما گفت: «در طول ساعات شب هوا کمی سرد است و مسلماً آدم در این ساعات طولانی برای نور و گرما دلتنگ می‌شود. بنابراین دیدن اولین اشعه‌های خورشید در سحر یک لحظه جادویی بود».بروشبرگ که ۵۷ ساله و خلبان سابق نیروی هوایی سوئیس است، گفت که در طول ساعات شب برای گرما و تداوم گردش خون تمرینات یوگا انجام می‌داده و چون این هواپیما به سیستم کنترل اتوماتیک مجهز نیست، ناگزیر بوده برای بیدار نگاه داشتن خود با اسپری آب صورت خود را بشوید.راجرز ای اسمیت خلبان ارشد سابق ناسا که مدیریت امور پرواز در پروژه هواپیمای خورشیدی را برعهده دارد استقامت خلبان و موفقیت این طرح را ستود. وی افزود: «ما حتی به نسبت خوشبینانه‌ترین پیش‌بینی‌های خود توانستیم ۲۰ درصد بیشتر انرژی خورشیدی به دست بیاوریم».برتراند پیکارد، مؤسس این پروژه نیز گفت: «ما وارد دوران جدیدی شده‌ایم؛ دورانی که مردم خواهند فهمید که با انرژی‌های قابل بازیافت می‌توان کارهای فوق‌العاده‌ای انجام داد».کل بودجه این طرح حدود ۹۵ میلیون دلار است و برتراند پیکارد پس از موفقیت پرواز ۲۴ ساعته این هواپیمای خورشیدی امیدوار است که بتواند ۲۰ میلیون کاستی در بودجه این طرح را از طریق جلب حمایت‌های مالی بخش خصوصی تأمین کند.


 

این خبرنامه به شکل خودکار ارسال می‌شود. لطفاً به ایمیلی که از طریق آن خبرنامه را دریافت می‌کنید، پاسخ ندهید.
تماس با وب‌سایت رادیو فردا webmaster@radiofarda.com .
تمام حقوق بر اساس قانون کپی‌رایت برای رادیو فردا محفوظ است.

اشتراک شما در خبرنامه وب‌سایت رادیو فردا پذیرفته شد. خبرنامه به آدرس ایمیل شما alirezairf.social@blogger.com فرستاده می‌شود.
آدرس ایمیل ما listmanager@list.rferl.org را به فهرست آدرس‌های خود اضافه کنید تا به «سطل اسپم» اضافه نشود.