سلام ، چند روز پيش مي خواستم مطلبي رو تو سايت بالاترين بذارم ولي به خاطر اينكه عضويت آن بسته شده بود نتونستم اين كارو بكنم به فكر اين كار افتادم.
شما مي توانيد پيام هاي خود را مستقيما با استفاده از ايميل بر روي اين وبلاگ بگذاريد . روش كار خيلي ساده است ،پيام هاي خود را به اين آدرس alirezairf.social@blogger.com ميل كنيد.
فقط به مباني اخلاقي خود و ديگران احترام بگذاريد



۱۳۸۹ دی ۲۲, چهارشنبه

News from VOA in Persian

مهم ترين خبرها

دولت لبنان سقوط کرد

دولت لبنان در حالی که اعضای حزب الله و متحدان آن اعلام کردند از کابینه استعفا می دهند، سقوط کرده است.
۱۱ عضو کابینه ۳۰ نفری روز چهارشنبه در اعتراض به تحقیقات سازمان ملل متحد درباره ترور رفیق حریری نخست وزیر سابق، از کابینه خارج شدند.
استعفاها در حالی صورت گرفت که سعد حریری نخست وزیر لبنان درباره بحران جاری با باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا سرگرم بحث بود.
رسانه ها گزارش داده اند که دادگاه سازمان ملل متحد احتمالا اعضای حزب الله را تحت پیگرد قرار خواهد داد.
حزب الله، که ۱۰ پست از ۳۰ پست کابینه را در اختیار دارد، هرگونه درگیری در ترور رفیق حریری را تکذیب می کند و از دولت خواسته است تحقیقات را رد کند.
«جبران باسیل» قانونگزار اوپوزیسیون روز چهارشنبه در یک کنفرانس خبری تحقیقات سازمان ملل متحد را بعنوان یک «پروژه اسراییلی» محکوم کرد.
پیشتر حزب الله و متحدانش از سعد حریری خواستند جلسه کابینه را برای بحث درباره دادگاه تشکیل دهد.
اسوشیتد پرس بنقل از یک دستیار حریری می گوید نخست وزیر با جلسه مخالف نبود اما تعهداتی در خارج از لبنان داشت. حریری از روز جمعه در آمریکا بوده است و درباره بن بست با رهبران جهان و مقامات سازمان ملل متحد بحث می کند.
یک مقام ارشد دولت آمریکا می گوید هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه با مقاماتی از مصر، عربستان سعودی و فرانسه درباره تشکیل یک همفکری جهانی برای حمایت از لبنان و دادگاه سازمان ملل متحد گفت و گو کرده است.

شرکت پرزیدنت اوباما در مراسم یادبود قربانیان آریزونا

باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا در مراسم ادای احترام به قربانیان حادثه تیراندازی در آریزونا شرکت می کند. در این حادثه شش نفر کشته شدند و یک نماینده دمکرات مجلس نمایندگان به شدت آسیب دید. آقای اوباما، و همسرش میشل، برای حضور در مراسم یادبود در دانشگاه آریزونا به شهر توسان می روند.

جیرد لافنر ضارب ۲۲ ساله، این حادثه را که گابریل گیفورد، نماینده دمکرات مجلس نمایندگان آمریکا را مجروح کرد و شش کشته بر جای گذاشت، متهم شده است. حمله ای که در آن یک قاضی فدرال و یک دختر ۹ ساله نیز کشته شدند.

نتانياهو ارزيابی رئيس سابق موساد از توان اتمی ايران را رد کرد

جروزالم پست زير عنوان "نخست وزيربا اين تخمين که ايران تا سال ۲۰۱۵ نمی تواند بمب اتمی داشته باشد مخالف است" می نويسد بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل روز سه شنبه ارزيابی مئير داگان رئيس کنار رفته موساد را مبنی بر اين که ايران تا اواسط دهه جاری به تسليحات اتمی دسترسی پيدا نمی کند رد کرد و گفت "من فکر می کنم ارزيابی های اطلاعاتی فقط تخمين هائی است که احتمالات را از بهترين تا بدترين شکل ارائه می دهند و بهمين جهت جارا برای نظرهائی متفاوت بازمی گذارند.

نتانياهو که در کنفرانس خبری سالانه با وسائل ارتباط جمعی خارجی صحبت می کرد روشن ساخت که به اعتقاد او از شدت خطر ايران بهيچ وجه کم نشده است، و بارديگر بر آنچه که دو ماه پيش در نيواورلئان مطرح ساخته بود، و علنا توسط رابرت گيتس وزير دفاع آمريکا رد شد، تاکيد گذاشت که تحريم ها را بايد از پشتوانه يک گزينه عملی و جدی نظامی برخوردارساخت.

نخست وزير اسرائيل گفت هدف از تحريم های تحت رهبری آمريکا عليه ايران عوض کردن قصد ايران از دسترسی به تسليحات اتمی بود، که هنوز عملی نشده است، و افزود که به اعتقاد او بايد ضمن اجرای دقيق تر اين تحريم ها کاربرد جنبه های مالی آن ها را قوی تر ساخت.
نتانياهو گفت تنها راه عملی شدن هدف های متصوراز تحريم ها در آن است که ايران درک کند اگر تحريم ها به هدف های خود نرسند، با يک گزينه نظامی عملی پيگيری می شوند.

نتانياهو که آشکارا معلوم بود از نظريه برخورداری جهان از فرصتی بيشتر برای مقابله با تهران خشنود نيست گفت تنها باری که آنها برنامه اتمی خود را طی پانزده سال اخير معلق ساختند درسال ۲۰۰۳ پس از حمله آمريکا به عراق بود، که از اقدام نظامی آمريکا ترسيدند.

نتانياهو گفت اگر برنامه اتمی ايران متوقف نشود، روند ديپلماتيک با فلسطينيان متوقف می شود و منافع حياتی تقريبا تمامی دولت های عرب در منطقه به خطر می افتد.

ایرانیان واقعا چه فکر می کنند؟

مجله نشنال اینترست در شماره اخیر خود مقاله ای دارد ازدکترعباس میلانی با عنوان «ایرانیان واقعا چه فکر می کنند؟» در این مقاله آقای میلانی با نگاهی انتقادی به آمارگیری های اخیر آمریکاییان از افکار عمومی ایرانیان، به سوء درک و تعبیرهای غربیان و بویژه آمریکایی ها از مردم ایران در زمینه ای تاریخی اشاره می کند و شیوه های تبدیل انسان ها و افراد را به ارقام و آماری کلی گویانه که از طریق سوال های ازپیش تعیین شده پرسش نامه ای و بی رابطه با موقعیت و فردیت انحصاری پاسخ دهندگان و بی توجه به پشتوانه تاریخی و فرهنگی و سیاسی آنان تهیه می شود، به نقد می کشد.

از آقای میلانی، که تازه ترین کتابش از سری زندگی نامه های با ارزش او، با نام شاه، به تازگی توسط انتشارات پالگریو در آمریکا منتشر شده است، پیشتر چند زندگی نامه مهم دیگر خوانده ایم. داستان های دوشهر، خاطراتی ایرانی، که زندگی نامه خود اوست، ابوالهول ایرانی: امیرعباس هویدا یا معمای انقلاب ایران که زندگی نامه امیرعباس هویدا، نخست وزیر مهم دوران شاه است، و کتاب دوجلدی برجستگان ایران. می توان گفت که آقای میلانی در همه این زندگی نامه ها ردپای انقلاب ایران را جست و جو می کند و می کوشد از ریشه ها و علل و دلایل آن پرده بردارد.

عباس میلانی در مقاله «ایرانیان واقعا چه فکر می کنند؟» در آغاز به بدفهمی بریتانیا و آمریکا از سقوط شاه در سال ۱۳۵۷ اشاره می کند و ناتوانی و شکست این دو دستگاه عظیم اطلاعاتی جهان را در پیش بینی این واقعه مهم تاریخی یکی از بزرگ ترین شکست های دستگاه های اطلاعاتی در قرن بیستم می شمارد. به نوشته آقای میلانی، در پی این شکست چشمگیر، دولت بریتانیا هیئتی را مامور بازبینی و سنجش خطاهایی کرد که در قبال ایران وقوع یافته بود. این هیئت سه خطای اصلی را در سیاست های بریتانیا تشخیص داد: نادیده گرفتن خشونت و قساوت ساواک، کمبود آگاهی از فساد نخبه گان حاکم، وعدم توجه به زندگی روشنفکری در ایران .
به نوشته عباس میلانی:« امروز، سی سال پس از آن نتیجه گیری، شیوه مسلط سیاست آمریکا در قبال ایران دقیقا به همان سه بیماری مبتلا است» و پیش بینی می کند که «با ادامه بن بست اتمی تهران، اکثریت جدید سیاست گذاران در مجلس نمایندگان آمریکا احتمالا دولت اوباما را برای اتخاذ سختگیری های بیشتر بر حکومت مذهبی ایران تحت فشار می گذارد و احتمالا دامنه ی بحث درباره ثبات و قدرت مخالفان رژیم ایران و این که آمریکا باید چه سیاستی در قبال ایران درپیش گیرد، گسترش خواهد یافت.»

آقای میلانی می نویسد: «در هفته های پیش از اجرای برنامه حذف یارانه های دولتی از غذا و نفت، بسیاری از سران امنیتی و نظامی ایران، مردم را تهدید کردند که هرنوع مخالفتی با برنامه اقتصادی جدید دولت را به شدیدترین نحو کیفر خواهند داد. برای آن که مبادا کسی این پیام را نشنود یا تهدید مجازات زندان برای رهبران مخالفان را فراموش کند، نمایش قدرت عظیمی به راه انداختند تا این «مانور امنیتی»، سرنوشتی را که در صورت بروز کمترین مخالفت با وضعیت دشوار اقتصادی جدید در انتظارشان خواهد بود، جلوی چشمشان بیاورد. در روزهای پس از اجرای طرح یارانه ها، بنا به گزارش ها، هر شب محمود احمدی نژاد تا دیرگاه برای حل و فصل مشکلات، جلسات ویژه ای با اعضای کابینه اش برگزار می کند. جمهوری اسلامی آشکارا نگران است که کوچک ترین حرکت انگیزه ای شود که توده های مردم دوباره به خیابان ها بریزند.

در برابر بحران وسیع اقتصادیِ هفته های اخیر، حکومت ایران بر شدت حمله هایش به مخالفان درون ایران افزوده است. رهبران مخالفان را به صراحت تهدید به بازداشت کرده است، جعفر پناهی را به شش سال زندان محکوم کرده به جرم آن که طرح ساختن فیلمی درباره تظاهرات در سر داشته است، عماد باقی، فعال حقوق بشر به خاطر مصاحبه با آیت الله منتظری به شش سال زندان محکوم شده، نسرین ستوده یازده سال زندان گرفته و چندین تن از فعالان مخالف اعدام شده اند. و این ها تنها چند نمونه اند.»

به نوشته آقای میلانی «کسانی که انتظار دارند ایرانیان این خطرها در نظرنگیرند و بیدرنگ به خیابان بریزند از مهم ترین رموز تاریخ طولانی بقای این کشور غافلند.»

او می نویسد: «ایرانیان از مقوله سگان نیستند که براحتی دست آموز و رام شوند. به روباه می مانند. مکار، عاقل و دیر باور. پارس کردن شان برای دل ما نیست برای منافع خودشان است. بیش از یک صد سال است که ایرانیان برای دمکراسی می جنگند و هنوز هیچ اثری از این که حکومت شان آنها را در مبارزه برای دست یافتن به این آرزو رام و دست آموز کرده باشد، وجود ندارد.»

آقای میلانی بر آن است که در آمریکا مسئله ثبات رژیم مذهبی ایران و قدرت و تداوم جنبش دمکراتیک مخالف آن را دست کم سه منبع مختلف زیر سوال برده اند. می نویسد: «یکی از این گروه ها که جنبش اخیر ایران را رد می کنند یا در آن به دیده تردید می نگرند، همان حامیان پیشین اما بی صبر همین جنبش اند. آنها انتظار داشتند که سیاست های اقتصادی جدید حکومت، بویژه آنجا که به افزایش شدید قیمت بسیاری از کالاهای اساسی منجر شد، به تظاهرات توده ای و شورش های گسترده منجر شود. وقتی که این تظاهرات به واقعیت نپیوست این حامیان بی شکیب از سگ ایرانی که پارس نمی کند نوشتند.» (اشاره مولف به مقاله ایست با همین عنوان که در مجله نشنال اینترست به قلم پل پیلار چاپ شده است و در آن، نویسنده نریختن مردم به خیابان ها را شاهدی بر آن گرفته که جامعه ایران نه تنها در مرحله پیش از انقلاب نیست بلکه در مرحله پیش– از- انقلابِ نرم یا رنگین نیز نیست).

عباس میلانی سپس به توجیه کنندگان حکومت اسلامی ایران اشاره می کند که «در توجیه های خود تداوم و مقاومت اپوزیسیون را نادیده می گیرند. آنها می گویند آنچه امروز آمریکا در ایران لازم دارد تکرار سیاست نیکسون در قبال چین است. به گفته آنان نظام مذهبی ایران، مانند چینِ مائو، برقرار و ماندگار است و اوپوزیسیون تنها ساخته ذهن مشتی ایرانی تبعیدی خوش خیال و حتی خیال باف یا در بهترین حالت جریانی انحرافی و گذرا است که در هرحال آمریکا نباید آن را به حساب آورد و در تعیین سیاست هایش در قبال ایران وزنی برایش قائل شود.» در اینجا آقای میلانی این «به اصطلاح واقع گرایی را بیشتر از نوع سیاست امتیازدهی چمبرلین می داند تا مصلحت گرایی نیکسونی». ( آرتور چمبرلین نخست وزیر بریتانیا در سال های ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۰ است. عمده شهرتش به خاطر امضای پیمان مونیخ در سال ۱۹۳۸ بود که به موجب آن منطقه مرزی سودتنلند از خاک چکسلوواکی برای راضی کردن خواست های توسعه طلبانه آدولف هیتلر به آلمان نازی واگذار شد. با این حال هیتلر به سیاست تجاوزکارانه اش ادامه داد. لهستان را تصرف کرد و در پی آن بود که فرانسه و بریتانیا به آلمان اعلان جنگ دادند و جنگ جهانی دوم آغاز شد.)

پس از سیاست چینی کردن، آقای میلانی سومین خطر بر سر راه سیاست گذاری آمریکا در قبال ایران را «کوبایی کردن» ایران می داند. که در این حال «عده ای از محافظه کاران آمریکایی و تبعیدیان ایرانی با هرگونه سیاست ملزم کردن ایران مخالفت و عناد می ورزند و آن را مصالحه تلقی می کنند.»

به نظر او: «اگر توجیه گران حکومت اسلامی درمورد ثبات قدرت سه گانه خامنه ای، احمدی نژاد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مبالغه می کنند، این گروه برعکس درباره قدرت مخالفان یا اوپوزیسیون و ضعف و شکنندگی رژیم ایران راه اغراق می روند.»

آقای میلانی سپس به نتایج نظرسنجی اخیری اشاره می کند که به نظر او بیش از همه موارد بالا نشان از بی خبری از فرهنگ و تاریخ ایران دارد. این نظرسنجی را موسسه تحقیقات و صلح بین المللی چارنی انجام داده و به نوشته آقای میلانی، «بازنشر آن بر وب سایتِ مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی احتمالا بر سیاست های آمریکا، با عنایت به چهره ای که در این نظرسنجی از ایران ترسیم شده است، تاثیر می گذارد. این نظر سنجی مدعی کشف گرایش های فکری تازه ای در ایران شده است . گرایش هایی که ادعاهای حکومت جمهوری اسلامی و توجیه گران آن را تایید می کند و اپوزیسیون ایران را ضعیف و حاشیه ای می شناسد.»

آقای میلانی می نویسد: «نظر سنجی در ایران، حتی در بهترین شرایط، کاری خطرناک است. در این مورد می توان از سرنوشت عباس عبدی عبرت گرفت. آقای عبدی که خود از رهبران دانشجویان پیرو خط امام و تسخیرکنندگان سفارت آمریکا در سال ۱۹۷۹ است، دو سال از عمرش را در سال ۲۰۰۲ در زندان گذراند. زیرا خواسته بود به موسسه گالوپ آمریکا در تهیه نظرسنجی ای جدی و دقیق از افکار عمومی در ایران کمک کند. برخی از همکارانش نیز که در این «جرم» شریک بودند ماه ها زندانی شدند یا ناگزیر از جلای وطن گردیدند. و این مجازات های سنگین، تازه در دوران محمد خاتمی رئیس جمهوریِ اصلاح طلب تعیین شده بود و نیاز به گفتن ندارد که انجام چنین نظرسنجی در ایرانِ امروز ،که یکی از تاریک ترین دوره های تاریخ خود را می گذراند، با حکومتی که به شدیدترین نوع پارانویا درمورد توهم «جنگ نرم» آمریکا، بیشتر کشورهای اروپایی، و اسرائیل علیه خود مبتلاست تاچه حد دشوار است.»

به نوشته عباس میلانی:« نظر سنجی چارنی کوشیده است واقعیت خشن حساسیت شدید حاکمان جمهوری اسلامی را به برگزاری هرگونه نظرسنجی مستقلی دور بزند و برای این کار یک «بانک تلفن» در استانبول به راه انداخته است. از ۳۰ ماه اوت تا ۷ سپتامبر ۲۰۱۰ به مدت یک هفته ، این بانک به ۷۰۲ ایرانی تلفن زده و مخاطبان را مطمئن می کنند که این بررسی معرف نمونه واری از کل کشور است. این گزارش می نویسد: «برخی از سوال ها فقط از نیمی از این نمونه ها پرسیده شده است. البته گزارش نمی گوید که این پرسشها که از نیمی از این جمعیت نمونه وار پرسیده نشده اند، کدام ها بوده اند و این جمعیت نمونه چگونه دست چین شده، و چرا نیمی از پرسش ها از نیمی از پاسخ دهندگان پرسیده شده و چند تن از پرسش شوندگان از شرکت در نظرسنجی خودداری کرده اند.»

او ادامه می دهد:« به جای این اطلاعات مهم، خیال ما را راحت می کنند که: «نظرسنجی تلفنی از گروه های مختلف نتایج تقریبا یک دستی را نشان می دهد که حاکی از آن است که چنین آمارگیری هایی می تواند بینش های باارزشی به بار آورد.» باید دانست که اگر چندین گروه مختلف سرشان را به دیوار بکوبند و همه دردشان بیاید ، یک دستی درد در همه آنها نشانه اعتبار این روش نیست، بلکه فقط نشان می دهد که اگر سرمان را به دیوار بکوبیم، درد مان می گیرد. برای هرکسی که با واقعیت های امروز در ایران آشناست حتی تصور این که ایرانیان صادقانه نظرهایشان را درباره موضوع های مهم سیاسی با یک بانک تلفن در استانبول در میان بگذارند، ناممکن است.»

اقای میلانی معتقد است که «در هر نظرخواهی و در هر تلاشی که ادعا می کند با پرسیدن چند سوال از چند صدنفر می تواند نقشه طرز فکر کل جمعیت یک کشور را ترسیم کند، عامل عجب و غرور نقش مهمی دارد.» اما علاوه بر این او معتقد است که: «نظرسنجی در ایرانی که چهل تکه ایست از هویت های قومی، چالش های خاصی را اقتضا می کند. یک چهارم جمعیت ایران به زبان ترکی حرف می زنند، و ده درصد از جمعیت این کشور کرد هستند. دست کم دومیلیون عرب زبان در این کشور سکونت دارند. از نظر اعتقاد مذهبی نیز مردم ایران تفاوت های زیادی دارند. (شیعه، سنی، بهایی، یهودی، مسیحی، زردشتی، و ادیان و آیین های دیگر) و این تفاوت ها در مورد محل زندگی شان هم صدق می کند. شهرهای بزرگ یا کوچک، روستاها، و ایلات و عشایر. گزارش چارنی، براساس آنچه تاکنون از آن منتشر شده ، در باره این که در این آمار گیری کدام یک از این عوامل در نظر گرفته شده اند چیزی نمی گوید. ما نمی دانیم مصاحبه ها به چه زبان هایی بوده اند، و نمی دانیم پرسش کنندگان زن بوده اند یا مرد.»

آقای میلانی که خود در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در سال ۱۹۸۶ روش تحقیق درس می داده است، می نویسد: «همه ی کسانی که در ایران به تحقیقات میدانی دست زده اند، می دانند که هریک از این عوامل می تواند بر نتیجه یک آمارگیری تاثیر بگذارد. تجربه نشان می دهد که ایرانیان عموما به آمارگیران و یا به هرآن کس که به نظر برسد کارگزاری دولتی است، اعتمادی ندارند. مجموعه تاریخی استبداد حکومتی و مذهبی شیعه در ایران سبب شده است که ایرانیان رفتارهای استدلالی پیچیده ای در پیش گیرند، همان که تفاوت ظاهر و باطن خوانده می شود. سخن به احتیاط گفتن در رژیم های استبدادی و به کار بردن روش غیرمستقیمی که برای این احتیاط کاری ها لازم است، نه فقط به آنچه ایرانیان می گویند شکل می دهد، بلکه بر چگونه گفتن آن نیز تاثیر می گذارد.»

آقای میلانی می نویسد: «حدود شصت سال پیش چسلاو میلوش در کتاب اساسی خود به نام ذهن مقهور، در جدال با توهم ها و هذیان های استالینیست ها در غرب مفهوم «کتمان» را از دیپلماتی فرانسوی که در ایران خدمت کرده بود و گله داشت که در این کشور «هیچکس جرات ابراز نظر واقعی خود را ندارد»، به وام گرفت.

میلوش می نویسد در هر جامعه استبدادی – چه از نوع استالینیستی آن در غرب و چه در شکل اسلامیستی اش در شرق- «نه تنها شخص باید عقیده واقعی خود را پنهان کند، بلکه جایز است از هیچ ریاکاری برای فریفتن حریف فروگذار نکند.»

این جوازی که میلوش به آن رجوع می دهد همانا مفهوم تقیه است، مفهومی که برخی از امامان شیعه آن را جزو ارکان دین دانسته اند که به مومنان اجازه می دهد برای نجات جان و مال خود درباره دین و ایمان شان هم دروغ بگویند. آنچه صدو پنجاه سال پیش در ایرانِ ارباب - رعیتی صدق می کرد، همین امروز نیز در ایران تحت حکومت شبه توتالیتر و مجهز به کنترل الکترونیکی صادق است. حکومت ایران لاف از توانایی خود در شنود همه گفت و گوهای تلفنی و خواندن همه ایمیل ها می زند. دستگاه های امنیتی لاف ازآن می زنند که حتی بالاترین دولت مردان نظام، کسانی چون اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی و خانواده های آنان، از این کنترل ها ایمن نبوده اند. بنا بر گزارش ها حکومت ایران بیش از شش صد میلیون دلار برای خرید تکنولوژی ای که کل جمعیت ایران را زیر نظر بگیرد به شرکت زیمنس - نوکیا پول پرداخته است.

حکومت ایران برای این کار لشکری چند هزار نفری را برای آنچه جهاد سایبری می خواند به کار گرفته است. به عده ای از آن حدود چهارهزار نفری که در پی تظاهرات اعتراضی به نتیجه انتخابات بازداشت شدند- تظاهراتی که بیش از سه میلیون نفر درآن شرکت داشتند- نقشه های الکترونیکی تلفن های همراه شان را نشان داده بودند که دقیقا نشان می داد به هنگام تظاهرات کجا بوده اند. امروز هر ایرانی می داند که تلفن همراهش حرف هایش را جاسوسی می کند، و ایمیل هایش خوانده می شود. ساده لوحی ست که فکر کنیم ایرانیان به هرتلفن کننده ی ناشناسی که از ترکیه درباره عقاید سیاسی شان بپرسد، صادقانه جواب می دهند.»

آقای میلانی معتقد است گذشته از این مسائل روش شناختی، نمونه های متعددی از نایکدستی در این یافته های اطلاعاتی وجود دارد. او می گوید حتی در بهترین آمارها گاه پاسخ هایی وجود دارد که حکایت از نایک دستی و یا رفتار ناعقلانی پاسخ دهندگان دارد. اما در مورد نظرسنجی چارنی، به نوشته او:« این نایکدستی ها گویی به قصد هستند و حکایت از آن دارند که پاسخ دهندگان با فرض آن که حرف هایشان را حکومت می شنود پاسخ داده اند. تنها ۴۴ درصد از آنان که پذیرفته اند در آمارگیری شرکت کنند و در نتیجه همه خطرها را به جان خریده اند، گفته اند که خود را در بیان عقایدشان آزاد می یابند. به عبارت دیگر ۵۶ درصد کسانی که جرات پاسخ دادن به سوال های موسسه نظرسنجی چارنی را داشته اند، گفته اند که در ابراز عقایدشان احساس آزادی نمی کنند. »

او می افزاید:« اما آنچه بر مشکوک بودن نتایج این آمارگیری می افزاید آن است که بنا بر نتیجه نظرسنجی چارنی، تنها ۱۹ درصد از جمعیت ایران فکر می کند که حکومت در سرکوب مردم "زیادروی" کرده است. حال آن که بنا بر این نظرسنجی، ۵۹ در صد از مردم ایران اقدام های حکومت را– که ده ها نفر را کشت و شکنجه کرد و حدود دویست نفر را در درگیری های خیابانی از پا در آورد- درست و موجه می دانند... تنها ۲۳ درصد از مردم فکر می کنند که مملکت به " دمکراسی بیشترو آزادی و حکومت قانون بیشتر نیاز دارد. همچنین، در حالی که بنا به اعلام مقام های رسمی، میرحسین موسوی، نماینده مخالفان احمدی نژاد در انتخابات، بیش از ۴۴ درصد آرا را دریافت کرده است، اما بنا بر این نظر سنجی، پس از یک سال، تنها ۲۶ درصد مردم از جنبش سبز او حمایت می کنند.

سرانجام آن که حدود ۷۱ درصد از پاسخ دهندگان گفته اند که خواستار داشتن بمب اتمی هستند. به نوشته آقای میلانی: «این با آمارگیری ای که در ماه می ۲۰۰۹ در مرکز افکار عمومی و بنیاد آمریکای نو تهیه شده در تضادی چشمگیر است. نتایج آن آمار گیری حاکی بود که ۵۲ در صد از جمعیت با توسعه برنامه های تسلیحات اتمی برای ایران مخالفند.» و این در حالی بود که به نوشته او:«در آن روزها حکومت ایران و توجیه کنندگانش در آمریکا آنی از تکرار این که برنامه اتمی بخشی از غرور ملی ایران و مورد حمایت فرد فرد مردم ایران است، خسته نمی شدند. و حالا به ما می گویند که اکثریت ملت ایران خواستار دست یابی به سلاح اتمی است. این خواست تازه یافته دست رسی به زرادخانه اتمی در تضاد کامل با دو پاسخ دیگر است: ۶۷ درصد پاسخ دهندگان می خواهند دولت بیشتر بر امور داخلی متمرکز شود؛ و ۶۸ درصد نیز از کمک مالی حکومت ایران به حماس حمایت کرده اند.» به نوشته آقای میلانی حمایت از برنامه اتمی پرخرج و حمایت از کمک به حماس در تضادی آشکار با خواست مردم برای تمرکز بر مسائل داخلی است.

نویسنده مقاله «ایرانیان واقعا چه فکر می کنند»، ادامه می دهد: «این آمارگیری همچنین حکایت از آن دارد که ۶۰ درصد از مردم ایران به آینده کشور بسیار امیدوارند. با این همه ، سه پنجم جمعیت امروز کشور زیر سی سال است و بیکاری در میان این گروه سنی بیش از ۲۵ درصد، و نرخ طلاق به سرعت سیر صعودی می پوید. امروز ایران از نظر میزان فرار مغزها و تعداد معتادان در جهان رتبه اول جهان را دارد. امری که به دشواری می تواند با امید به آینده سازگاری داشته باشد.»

عباس میلانی می پرسد:« چه کسی درست می گوید؟ این موسسه آمارگیری مستقر در استانبول و آن «مخالف خوانان یاوه گو»ی دیگر که نیروی اپوزیسیون را در نظر نمی گیرند و گمان دارند که حکومت برقرار و ماندگار است؟ یا محققان، روزنامه نگاران، چهره های اپوزیسیون، هنرمندان، فعالان داخل و خارج ایران و سازمان های بین المللی چون عفو بین الملل و روزنامه نگاران بدون مرز که می گویند شکاف در طبقه حاکم ایران به حد خطرناکی رسیده است، که حکومت بشدت از مردم جدا افتاده و تنها بر سرکوب خشن متکی است ، که مردم خواهان دمکراسی اند؟» به نوشته عباس میلانی یا پاسخ دهندگان به نظر سنجی استانبول نظرگاه هایی یک دست و منطقی نداشتند و یا آن که پاسخ ها عقاید واقعی شان نبوده و تنها آنچه را که برادر بزرگ دوست داشته بشنود، منعکس کرده اند.»

آقای میلانی در پایان این مقاله نتیجه می گیرد که «اتکای روزافزون حکومت به واحدهای شبه فاشیستی- شبه نظامی بسیج برای ارعاب و هراساندن و کنترل هر محله و نهاد کشور و دخالت بلا منازع سپاه پاسداران در همه وجوه اقتصادی و سیاسی مملکت بندرت می تواند با تصویر جامعه ای که نظرسنجی چارنی به دست می دهد: یعنی تصویر اپوزیسیونی حاشیه ای و جدا افتاده، و مردمی خوش بین و پشتیبان وضع موجود، موافق باشد. واقعیت های انکار ناپذیر از هرچه آمار است قابل اتکا ترند.»

بمبگذاری انتحاری در افغانستان

مقام های افغان روز چهارشنبه از وقوع یک انفجار انتحاری در نزدیکی پارلمان در کابل خبر دادند.  وزیر کشور افغانستان در این باره گفته است بمبگذار که سوار موتورسیکلت بود بمب را در نزدیکی یک مینی بوس حامل نیروهای امنیتی منفجر کرد. طالبان مسئولیت حمله را که تاکنون ۳۰ مجروح بر جای گذاشته، برعهده گرفته است. حامد کرزی رییس جمهوری، مقام های ارشد ائتلاف و سفارت آمریکا در کابل این انفجار انتخاری را محکوم کردند.

در همین حال، مقام های ناتو گفته اند روز چهارشنبه پنج سرباز در حملات جداگانه کشته شده اند. در یک اطلاعیه نظامی گفته شده چهار نفر در حمله های جداگانه بمبگذاری در جنوب و شرق افغانستان جان سپرده اند. در حالی که پنجمین نفر در جریان نبرد با شورشیان از پای در آمد.

این در حالی است که در شرق افغانستان، یک بمب کنار جاده ای یک افسر ارشد اطلاعاتی و راننده او را کشته است.

جو بایدن: آمریکا به اسلام بی احترامی نمی کند

جو بایدن معاون رییس جمهوری آمریکا می گوید ایالات متحده و پاکستان «مشارکت ماندگاری» علیه «ایدئولوژی های افراطی»، که بر منافع مشترک استوار است، بوجود آورده اند.
بایدن این موضوع را روز چهارشنبه در اسلام آباد در پی گفت و گو با آصف علی زرداری رییس جمهوری و یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان عنوان کرد. او همچنین با ژنرال اشفق کیانی فرمانده ارتش به گفت و گو نشست.
بایدن در کنفرانس خبری مشترکی با گیلانی گفت او درباره مجموعه ای از مسائل دو جانبه و منطقه ای با رهبران پاکستان به بحث پرداخت، و وضعیت افغانستان را بررسی کرد.
بایدن، که پیشتر در کابل با حامد کرزی رییس جمهوری افغانستان ملاقات کرده بود، گفت تروریست های القاعده تهدیدی برای پاکستان و نیز آمریکا هستند و او یقین دارد که رهبری پاکستان در نبرد با تروریسم در مسیری درست حرکت می کند.
معاون رییس جمهوری آمریکا اظهار داشت او می خواهد به
«برداشت های نادرستی» که درباره نقش آمریکا در پاکستان وجود دارد بپردازد، و گفت این افراط گرایان هستند که حاکمیت پاکستان را نقض می کنند، نه آمریکا.
بایدن گفت آمریکا به اسلام بی احترامی نمی کند بلکه پیروان آنرا با آغوش باز می پذیرد، و افزود اسلام سریع الرشد ترین مذهب در آمریکا است.
او همچنین گفت سیاست های آمریکا نسبت به هند به زیان پاکستان نیست، و یک پاکستان نیرومند که با همسایگانش در صلح باشد به نفع جامعه جهانی است.
بایدن همچنین ترور سلمان تاثیر فرماندار پنجاب را محکوم کرد و گفت جوامعی که به چنین خشونت هایی دست می زنند، خودشان سرانجام گرفتار آن خواهند شد.
پیشتر در کابل در روز سه شنبه، جو بایدن در کنفرانس خبری مشترکی با حامد کرزی رییس جمهوری افغانستان، از آن کشور و نیز پاکستان خواست برای تقویت دستاوردهای ائتلاف بر فشار بر شورشیان طالبان در دو سوی مرز بیافزایند.

گیتس می گوید به بهبود مناسبات آمریکا با چین امیدوار است

رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا به دیدار چهار روزه از چین پایان داده است و می گوید او متوجه شد که رهبران کشوری و لشکری چین آماده هستند سطح مناسبات دو کشور را بالا ببرند.
گیتس روز چهارشنبه را به تماشای مرکز فرماندهی اتمی چین و دیوار بزرگ چین در شمال پکن گذراند و سپس رهسپار ژاپن شد. او روز جمعه به کره جنوبی خواهد رفت.
گیتس اظهار داشت از گفت و گوهای صریح با فرماندهان در ستاد جنگ اتمی چین، از جمله بحث درباره استراتژی اتمی کشور، لذت برد. او گفت فرمانده تاسیسات دعوت سفر به آمریکا و دیداری از ستاد فرماندهی استراتژیک آمریکا در ایالت نبراسکا را قبول کرد.
گیتس گفت از سفر به چین خوشنود است. تجدید تماس های مستقیم بین ارتش های دو کشور به منظور پرهیز از سوء تفاهم یا اشتباه محاسبه از جمله هدف های دیدار او بود. گیتس گفت بر این عقیده است که دیدارهایش  «صحنه را برای بالابردن سطح مناسبات دو ارتش آماده ساخت.»

مطبوعات بين المللی: استراتژی درست در قبال ايران چه بايد باشد؟

در آستانه نشست پنج بعلاوه يک با ايران که در ارتباط با برنامه اتمی جمهوری اسلامی برگزار می شود موضوع استراتژی درست در مورد جمهوری اسلامی ايران در کانون توجه مطبوعات بين المللی قرار گرفته است.

روزنامه گاردين چاپ لندن پشتيبانی بريتانيا و ايالات متحده از مجاهدين خلق را به لحاظ اخلاقی و استراتژيک نادرست خوانده است. در مقاله ای در ستون نظرات اين روزنامه بقلم متيو پارتريج آمده است، سختگيری در برابر جمهوری اسلامی نبايد با حمايت از گروهی همچون مجاهدين خلق از مسير صحيح ، منحرف شود. نويسنده با اشاره به ارتباط آن سازمان با صدام حسين ديکتاتور پيشين عراق می نويسد سازمانی که خواسته های دموکراتيکش با عملکرد آن يک دنيا فاصله دارد؛ قابل اعتماد و حمايت نيست. و به جای آن بايد از جنبش اصيل و دموکراسی خواهانه در داخل ايران، پشتيبانی کرد.

ايلان برمن رييس شورای سياست خارجی آمريکا نيز در ستون نظرات وال استريت جورنال با نگاهی دوباره به وضعيت دموکراسی خواهان در ايران نوشته است هرچند برخی از تحليلگران بر اين باورند که جنبش دموکراسی خواهی ايران خاموش شده و به تاريخ پيوسته است اما شديدتر شدن حملات سران و مقامات قضايی جمهوری اسلامی به رهبران جنبش سبز نشان از وحشت دولت تهران از گسترش مطالبات دموکراتيک مردم ايران دارد. روز سه شنبه وزارت امور خارجه آمريکا نسبت به حکم صادره از سوی دستگاه قضائی ايران برای نسرين ستوده وکيل مدافع واکنش شديد نشان داد.

در همين حال واشنگتن پست چاپ آمريکا می نويسد هيلاری کلينتون وزير امور خارجه آمريکا در سفر به خاورميانه بار ديگر به کشورهای نفت خيز خليج فارس هشدار داده است که هسته ای شدن جمهوری اسلامی منطقه را وارد رقابت هسته ای بسيار خطرناکی می کند و از همسايگان عرب ايران خواسته است تا همسو با غرب، حلقه فشار و تحريم اقتصادی را بر دولت تهران تنگتر کنند.

اما منابع اروپايی در ترکيه از سفر کاترين اشتون مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا به آن کشور در روز پنجشنبه برای تدارک دور آتی مذاکرات بر سر برنامه هسته ای ايران خبر دادند. دفتر خانم اشتون تاريخ احتمالی مذاکرات گروه موسوم به پنج بعلاوه يک را با نمايندگان جمهوری اسلامی را روز بيستم ژانويه اعلام کرده است در حاليکه احمد داوود اغلو وزير امور خارجه ترکيه اعلام کرد دور دوم گفتگوها بر سر برنامه هسته ای ايران در روزهای بيست و يکم و بيست و دوم ژانويه در استانبول برگزار خواهد شد. جلسه اول و دوم بهمن ماه دومين نشست گروه با ايران در پانزده ماه گذشته خواهد بود و در استانبول برگزار خواهد شد.

اما روسيه روز سه شنبه در نخستين واکنش به دعوت تهران از برخی از کشورهای عربی و غرب برای ديدار از تاسيسات هسته ای ايران گفت پيشنهاد تهران را مورد بررسی قرار می دهد هرچند برای پذيرش احتمالی دعوت ايران، پرسش هايی مطرح است که تهران هنوز بايد به آن پاسخ بدهد. سرگئی ريابکُف معاون وزير امور خارجه روسيه جزئياتی در اين زمينه ارائه نکرد اما دعوت ايران از کشورهای عربی و غرب برای بازديد از تاسيسات هسته ای را گامی مثبت و نشانه آمادگی تهران برای رويکرد تازه ای در گفتگوهای هسته ای خواند. تحليلگران و حتی برخی مقامات غربی معتقدند اين دعوت حربه ای ديگر در آستين دولت ج.ا. برای ايجاد شکاف ميان کشورهای مذاکره کننده است. کاترين اشتون جمعه گذشته در رد دعوت ايران گفته بود بازديد از تأسيسات هسته ای وظيفهء آژانس است. واشنگتن به اين تور دعوت نشد اما آنرا يک تدبير تبليغاتی توصيف کرد. رامين مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه ايران گفته است دعوت از سفرای کشورهای شورای حکام آژانس بين المللی انرژی اتمی برای اين سفر ارتباطی با جلسه اول بهمن ماه در استانبول ندارد.

نتيجه جلسه ژنو که يک ماه پيش برگزار شد دو گانه بود. تنها نتيجه ملموس تعيين نشست استانبول و ديگر بگفته يک مقام ارشد غربی نزديک به جلسات، اتحاد هرچه بيشتر گروه پنج بعلاوه يک که بايد برای ايران آشکار شده باشد. اين مقام اظهار داشته بود از ابتدا انتظار چندانی از جلسه ژنو نداشت و همانطور هم شد. عليرغم اصرار ايران که مسأله هسته ای بحث نخواهد شد گفته ميشود ۷۵ درصد مذاکرات بر محور برنامه اتمی ايران بوده است.

لباسهای ساخته شده از مواد بازيافتی در برزيل به نمايشگاه مُد راه يافتند

يک گروه ۱۵ نفره از زنان ساکن در بخش های زاغه نشين ريو دِژنيرو در برزيل با استفاده از مواد بازيافتی به طراحی لباس و اشياء زينتی پرداخته اند.

گفتنی است خلاقيت سليقه و ذوق اين زنان محصولات آنها را در سطح مُدسازان مطرح شهر، قرار داده است.

شماری از زنان ساکن محله های محروم در حاشيه شهر ريو دژنيرور در برزيل با تلاش خود توانسته اند محصولات دست ساز خود را در ميان طراحان مُد مطرح کنند.

اين گروه پانزده نفره زنان، يک سازمان غيردولتی راه اندازی کرده اند که عنوان آن «آس چاراموساس» يا «زنان جذاب» نام دارد. در ده سال گذشته اين سازمان کوچک بسيار تلاش کرده بود تا نام خود را بوسيله رسانه های گروهی در ميان مردم و طرفداران مُد جا بيندازد اما در اين زمينه موفقيتی کسب نکرده بود.

اما سر انجام در ماه نوامبر سال گذشته و باعمليات گسترده نيروهای پليس برای دستگيری اعضای باندهای قاچاق مواد مخدر در محله ای که اين زنان ساکن آن هستند توجه رسانه های خبری به اين گروه جلب شد. با پاکسازی اين محله از قاچاقچيان مواد مخدر اميد زيادی در ميان ساکنان آن پديدار شده و با بازگشت امنيت کسب و کار هم رونق تازه ای گرفته است.

در پی اين تحول، سازمان غيردولتی زنان جذاب، اين فرصت را يافت تا توليدات خود را در يکی از غرفه های «محصولات سبز» در نمايشگاه مُد شهر به نمايش بگذارد.

اِلاندرا فيدليز ميگويد شرکت در اين نمايشگاه فرصت های شغلی فراوانی را برای اين گروه فراهم آورده است و اضافه می کند: « گروه ما ريشه در فرهنگ شهری دارد و با هيپاپ شعار نويسی و نقاشی رو ديوارهای شهر و رقص های خيابانی آشناست. کار ما معرف فرهنگ و هويت شهری است. ما در طراحی مدهايمان از سامبا هم الهام می گيريم.»

بسياری از فرآورده های اين گروه از سنگهای زينتی و باقيمانده پارچه های اضافی که اصطلاحا به آن «فاکسيکو» می گويند ساخته می شود. کيفهای فاکسيکو گردن بندها و زيورآلات ديگر اين گروه در نمايشگاه مُد برزيل که يک هفته بطول می انجامد به نمايش گذاشته شده است.

فيدليز ميگويد اجرای اين طرح صرفاً به منظور آموزش به ساکنان محله برای استفاده از مواد بازيافتی نيست بلکه هدف اصلی آن بالا بردن حس اعتماد به نفس در ميان ساکنان محروم اين محله هاست.

ماری فونسيکای ۴۶ ساله که در بنيان گذاری اين سازمان نقش داشته ميگويد اين تعاونی وضعيت زندگی اعضای آن را به گونه ای مثبت تغيير داده است. فونسيکای می گويد : "زندگی انسانها در اين سازمان متحول ميشود. شعار ما ايجاد تغيير است. اجرای طرح هايمان در زندگی بسياری از انسانها تغيير ايجاد می کند. ميتوان شادی را در صورتهای آنها ديد.»

نمايشگاه مُد برزيل روز دوشنبه دهم ژانويه آغاز بکار کرد. اين رويداد فرصتهای شغلی و تجاری قابل توجهی در اختيار اين سازمان کوچک قرار داده است. پيش بينی شده است که نمايشگاه مُد برزيل بيش از ۹ و نيم ميليون دلار فروش خواهد داشت.

سازمان غير دولتی «زنان جذاب» اميدوار است با شرکت خود در اين نمايشگاه موجب شود تا شمار بيشتری از زنان را در آينده استخدام کند.

الويسا سيامو مدير برگزاری نمايشگاه اميدوار است اين سازمان غير دولتی بتواند قراردادهای تازه ای را با طراحان مطرح در ريو دژنيرو منعقد کند.

در اين هفته فيلديز و ساير اعضای سازمان تلاش خواهند کرد در اين نمايشگاه روابط خود را با ساير شرکتها تعميق بخشند.

گزارش: موزه هنری نِيدِر که در زلزله هائيتی ويران شده بود بازسازی می شود

روز سه شنبه دوازدهمِ ماهِ ژانويه سالروز زلزله مهيب هائيتی بود.

يکسال پيش اين زلزله ويرانگر موجب مرگ صدها هزار نفر شد و فرهنگ و سنن ملی کشور را زير آوار مدفون ساخت.

موزهء هنر نِيدِر که مرکز مجموعه آثار منحصر به فرد دنيای هنر هائيتی بود با خاک يکسان شد اما بيشتر گنجينه آن بازيافت شده و اکنون با زحمت فراواندر دست ترميم است.

موزه هنر نِيدِر در حومه پورت اُو پرنس دستاورد يک عمر کار وزحمت جورج نِيدر و خانواده اش بود.

اقای نِيدِر در سال ۱۹۶۶ به جمع آوری کارهای هنری هائيتی پرداخت و مجموعه بزرگی از نقاشی و مجسمه که تاريخچه و فرهنگ پر جنب و جوش هائيتی را به تصوير می کشيد، تأسيس کرد.

اما در روز دوازدهمِ ژانويه سال ۲۰۱۰ زلزله ای به شدت ۷ ريشتر کلِ پورت او پرنس پايتخت هائيتی را با خاک يکسان کرد.

موزهء هنر نيدر کاملاً ويران شد و ترس از اين بود که تمام گنجينه آن نيز از بين رفته باشد تا اينکه جورج نِيدِرِ تصميم گرفت در اين باره تحقيق کند.

جورج نِيدِر جونيور پسر بنيانگذار موزه و صاحب کنونی آن، می گويد «ما نمی توانستيم اجازه ديم که اين گنجينه زير آوار دفن شود. به خاطر همين با ۳۰ نفر به محل موزه رفتيم و شروع به حفاری کرديم. متوجه شدم که احتمال پيدا کردن تابلوهايی که خراب نشدند امکان پذير است. حدود سه ماه کار کرديم و در نهايت از ۱۵ هزار تابلوی نقاشی ۱۴ هزار تای آنها را پيدا کرديم.

بسياری از اين نقاشی ها در مرکز حفظ و نگهداری تحت ترميم هستند. اين مرکز با همکاری انيستيتوی اسميتسونيين در پورت او پرنس بر پاشده است که در آن متخصصين موزه های آمريکا در کار تعمير آثار هنری و آموزشِ هنرمندان در حفظ و ترميم آنها کمک می کنند.

آقای نِيدِر پيش بينی ميکند که ترميم آثار اين موزه تا بيست سال طول بکشد و می گويد :«از ۱۴ هزار تابلو ۳ هزار عدد صدمه ديده اند. وقتی می گويم صدمه يعنی بد جور صدمه ديده اند. مهمترين نقاشی ها از ديوار آويزان بودند و وقتی همه چيز فروريخت ديوارهای بتونی روی نقاشی ها افتادند و صدمه وارد کردند.»

متأسفانه برخی از تابلو ها قابل ترميم نيستند.

بعضی از آنها کاملاً نابود شدند و بعضی نيز بعد از اوضاعِ پر هرج و مرجِ پس از زلزله به سرقت رفتند.

يونسکو به اميد يافتنِ اين آثار کُد قرمز اعلام کرده است. آقای نِيدر معتقد است شايد در بازار سياه می چرخند.

جورج نِيدر از امداد بين المللی بعد از زلزله قدردانی ميکند ولی می گويد بايد کمک های بيشتری برای حفظِ هنرِ هائيتی بشود. آقای نيدر می گويد: «اگر غذا به شما بدهند می خوری و تمام می شود اما حفظِ فرهنگ۱۰۰ ها سال برای فرزندان و نوادگانم برجای خواهد ماند. اين چيزهای خوب هائيتی است که ما احياء می کنيم.»

بيش از ۱۰ هزار نقاشی به طور موقت در انباری يکی ديگر از گالری های نِيدر در «پِتی يو ويل» در خارج از پورت او پرنس نگهداری می شوند.

ارزش هر تابلو نقاشی از چند صد دلار تا ده ها هزار دلار آمريکاست يعنی کل مجموعه حدوداً چند ميليون دلار ارزش دارد.

اما آقای نِيدر ميگويد می خواهد برخی از مهمترين آثار را برای ملت خود ترميم کند و آنها را در موزهء ملی جديد قرار دهد.

پخش زنده برنامه های بخش فارسی صدای آمريکا از آيفون

**********

هنرمندان، ورزشکاران و شخصیتهای ایرانی به سئوالهای شما پاسخ می دهند. سئوالهای خود را از جيمی دلشاد (شهردار بورلی هيلز) با عنوان "سئوال هفتهبه ايميل آدرس: q10@voanews.com ارسال کنيد.

پاسخهای شاهين نجفی به پرسشها را از اينجا ببينيد.

**********

شبکه خبری فارسی صدای آمريکا آخرين خبرها و ويديوهای روز را روی تلفن موبايل، يا هر وسيله اينترنتی دستی ديگر، بطور رايگان عرضه می کند. لطفأ به آدرس سايت جديد موبايل صدای آمريکا توجه کنيد:

pnn.voa.mobi

DIT - پراکسی

Ultrareach - نرم افزار اولترا ريچ را از اينجا دانلود کنيد

UltraVOAPersian96

PSIPHON - نرم افزار

http://bit.ly/9XBTr

https://3241257.net/a.php?token=
cb57eb84c442fc36aa0af64235bdc17f

نرم افزار فيلترشکن

www.voanews.com/persian
/parvaaz.cfm

وبلاگ ها

راهروهای کنگره
http://voacapitol.blogspot.com

نوشته ها و خوانده ها
http://pnnketab.blogspot.com

روی خط
http://rooyekhat.blogspot.com

زنگ ورزش
http://zangevarzesh.blogspot.com

پيچ در پيچ
http://peechdarpeech.blogspot.com

روزنگار
http://sigarchi.net/roznegar

ماهواره های صدای آمريکا

لطفاً توجه داشته باشید که صدای آمریکا از مشکلاتی که بر سر راه دریافت برنامه های شبکه خبری فارسی صدای آمریکا از طریق ماهواره ها قرار دارد، آگاه است، و با استفاده از همه امکانات خود در تلاش است که دسترسی به برنامه های تلویزیونی خود را با استفاده از تکنولوژی و مراجعه به تشکیلات و سازمانهای حقوقی و قانونی امکان پذیر سازد.
متاسفانه آنگونه که برخی از تماشاگران برنامه های تلویزیونی ما تصور میکنند برداشتن موانعی که بر سر این راه قرار دارد به آسانی میسر نیست، چرا که مشکلات فنی و پخش پارازیت بر روی ماهواره هائی که برنامه های ما را به شما میرساند از سوی جمهوری اسلامی ایران ایجاد میشود و مرکز ایجاد اختلال در ایران قرار دارد. همانگونه که بسیاری اطلاع دارند این مشکل برای بی  بی  سی و صدای آلمان نیز وجود دارد، و آنها نیز به اتفاق صدای آمریکا در رفع این مشکل تلاش می کنند.

Arabsat/Eurobird 8 (25.5 Deg East)

Downlink Frequency: 11,585 MHz

FEC: 3/4

Symbol Rate: 27.500 MSym/s

Polarization: V

VC/Service ID: 175

Eutelsat W3A (7 Deg East)

Downlink Frequency: 10,720.75 MHz

FEC: 1/2

Symbol Rate: 22.0 MSym/s

Polarization: H

VC/Service ID: 6

Asiasat - 3 (105.5 Deg E)

Downlink Frequency: 4,040 MHz

FEC: 1/2

Symbol Rate: 26.5 MSym/s

Polarization: H

VC/Service ID: 415

Telstar 12 (15 Deg W)

Downlink Frequency: 11,566.63 MHz

FEC: 2/3

Symbol Rate: 2.22 MSym/s

Polarization: V

VC/Service ID: 1

Telstar 12 (15 Deg W)

Downlink Frequency: 12,608 MHz

FEC: 2/3

Symbol Rate: 19.279 MSym/s

Polarization: H

VC/Service ID: 6

Nilesat (AB4) - (7 Deg W)

Downlink Frequency: 11,355 MHz

FEC: 3/4

Rate: 27.5 MSym/s

Polarization: V

VC/Service ID: 1004

 

در اين ايميل

خبرها
ايران
آمريکا
آمريکای لاتين
اروپا
خاورميانه
آسيا
آفريقا
مناطق ديگر
هنر و فرهنگ
حوادث و بلايا
اقتصادي
آموزش
محيط زيست
بهداشت
حقوق بشر
نيروی کار
سياست
مذهب
علم و فن آوری
مسايل اجتماعی
ورزش
زنان

فسخ آبونمان

اگرنمی خواهيد اين ايميل را دريافت کنيد فسخ آبونمان

کمک می خواهيد؟

اگر در مورد اين ايميل پرسشی داريد به ankbut@voanews.com اطلاع دهيد.

صفحه نخست سايت از نو طراحی شده است تا دسترسی به اخبار و اطلاعات، ويديو، و برنامه های صدای آمريکا را تسهيل کند.

فسخ آبونمان | خبرهای بيشتر