سلام ، چند روز پيش مي خواستم مطلبي رو تو سايت بالاترين بذارم ولي به خاطر اينكه عضويت آن بسته شده بود نتونستم اين كارو بكنم به فكر اين كار افتادم.
شما مي توانيد پيام هاي خود را مستقيما با استفاده از ايميل بر روي اين وبلاگ بگذاريد . روش كار خيلي ساده است ،پيام هاي خود را به اين آدرس alirezairf.social@blogger.com ميل كنيد.
فقط به مباني اخلاقي خود و ديگران احترام بگذاريد



۱۳۸۹ بهمن ۱۸, دوشنبه

News from VOA in Persian

مهم ترين خبرها

سفیر سوییس اجازه حضور در جلسه دادگاه کوهنوردان آمریکایی را نیافت

یک دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی ایران که روز یکشنبه برای رسیدگی به پرونده سه شهروند آمریکایی در پشت درهای بسته آغاز شده بود بدون نتيجه پایان یافت و جلسه دادرسی به تاریخ اعلام نشده دیگری موکول گردید.

جلسه دادگاه انقلاب تهران برای رسیدگی به پرونده اتهامات سه کوهنورد آمریکایی شین بانُر، جاش فتال و سارا شورد با حضور وکیل مدافع آنها، آقای مسعود شفیعی، انجام گرفت، ولی دادگاه انقلاب تهران به سفیر سوئیس، که حافظ منافع آمریکا در ایران است، اجازه حضور در دادگاه را نداد.

سارا شورد، یکی از سه کوهنورد آمریکایی مهرماه گذشته به قید پانصد هزار دلار وثیقه از طریق کشور عمان که با دولت ایران و غرب روابط نزدیک دارد آزاد شد و ایران را ترک کرد.  وی در جلسه دادرسی یکشنبه حضور نداشت. ولی جاش فتال و شین بانُر، که همچنان در بازداشت دستگاه قضایی تهران باقی هستند، در دادگاه حضور داشتند.

به گزارش تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی در این جلسه بیانیه وکیل دادستان وهمچنین بیانیه وکیل مدافع سه آمریکایی مبنی بر بیگناهی آنها قرانُت شد. قرار است دادگاه رسیدگی به این پرونده ها ادامه یابد ولی تاریخی برای جلسه آینده دادرسی اعلام نشد.

هفته پیش جمهوری اسلامی رسما خواهان بازگشت سارا شورد برای حضور در دادگاه شد.

آقای مسعود شفیعی وکیل مدافع کوهنوردان آمریکایی روز یکشنبه در مصاحبه با صدای آمریکا گفت، هرچند پیش از دادگاه با موکلینش ملاقات نداشت، ولی در جلسه دادرسی یکشنبه در کنار آنها بود.

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، که مستقیماً توسط رهبران مذهبی اداره میشود، ظاهراً تقاضای تجدید نظر احمدی نژاد و ارفاق در این مورد را رد کرده است.

سارا شورد چند روز پس از آزادی خود با رییس جمهوری اسلامی ایران که برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک بسر می برد ملاقات کرد وخواهان دخالت در پرونده برای آزادی شین بانُرو جاش فتال شد.

احمدی نژاد پس از آن دریک مصاحبه با آسوشیتد پرس گفت از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی خواهد خواست در رسیدگی به پرونده سرعت وحداکثرارفاق نشان داده شود. احمدی نژاد همچنین از این پرونده بمنظور جلب توجه نسبت به ایرانیهایی که در ایالات متحده در بازداشت بسر میبرند استفاده کرد.

هلند سفیر خود را از تهران فراخواند

به دنبال اعدام زهرا بهرامی، شهروند هلندی ایرانی تبار در ایران، هلند سفیر خود را از تهران فراخواند.

مقامات هلندی ایران را به بی حترامی به خانواده بهرامی متهم کرده اند. جسد زهرا بهرامی بدون اجازه و حضور خانواده اش در سمنان به خاک سپرده شده است.

مقامات وزارت خارجه هلند در لاهه می گویند سفیر ایران در هلند را نیز برای توضیح درباره شیوه دفن زهرا بهرامی احضار کرده اند.

زهرا بهرامی، روز ۲۹ ژانویه در تهران به دار آویخته شد. او به قاچاق کوکائین به ایران متهم بود اما در ابتدای امر در یک تظاهرات ضد حکومتی در جریان حوادث پس از انتخابات ۱۳۸۸ در تهران بازداشت شده بود.

در پی اعدام خانم بهرامی، هلند تمامی روابط دیپلماتیک خود با ایران را متوقف کرد و رفتار تهران با این شهروند هلندی –ایرانی را «وحشیانه» خواند.

گزارش ها حاکی است که خانواده بهرامی می گویند اتهام قاچاق مواد مخدر علیه زهرا بهرامی زمانی مطرح شد که او در یکی از تظاهرات ضد دولتی مردم علیه حاکمیت بازداشت شد.

تحلیل رسانه ها از واکنش ایران به قیام مردم مصر

در شرایطی که اعتراض های مردم مصر برای سرنگونی دولت حسنی مبارک و گذار به دموکراسی چهاردهمین روز خود را پشت سر می گذارد، رسانه های جهان تحلیل های متفاوتی از واکنش مقامات جمهوری اسلامی نسبت به قیام مردم مصر و بحران سیاسی در این کشور ارائه کرده اند.

روزنامه کانادایی نشنال پست در مقاله تحلیلی روز یکشنبه (٦ فوریه) خود به اظهارات علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی اشاره میکند و می نویسد رهبر ایران در حالی اعتراض های مردم مصر را مشروع و کاملاً توجیه پذیر خوانده است که هجده ماه پیش جمهوری اسلامی جدی ترین بحران مشروعیت خود را پشت سر گذاشت و اعتراض های گسترده مردم ایران پایه های قدرت روحانیون این کشور را لرزاند.

این روزنامه نوشته است رهبران و رسانه های دولتی ایران در حالی از اعتراض های مردمی در مصر استقبال می کنند و این قیام را به عنوان بخشی از احیای اسلام در منطقه تعبیر می کنند که مقامات امنیتی جمهوری اسلامی، با سرکوب شدید معترضان ایرانی، آن ها را مورد ضرب و شتم قرار دادند و به ضرب گلوله کشتند.

نشنال پست همچنین درباره واکنش میرحسین موسوی، از رهبران اپوزیسیون ایران به اعتراض های مردمی در مصر می گوید موضع گیری موسوی که قیام مردم مصر را الهام گرفته از جنبش سبز ایرانیان خوانده است از شکاف عمیق عقیدتی و سیاسی بین دولتمردان تهران و مخالفان دولت حکایت می کند.

از سویی دیگر روزنامه دویچه وله نیز در یادداشت تحلیلی در مورد موضع گیری ایران در قبال اعتراض های مردم مصر می نویسد با وجودی که مقامات جمهوری اسلامی از تغییر در مصر حمایت می کنند، اما از قیام و شورش مردمی در ایران هراس دارند.

نویسنده این مقاله می نویسد در حالی که منافع راهبردی و جغرافیایی استقرار یک حکومت دوستانه تر و جدید در مصر سبب شده است ایران از معترضان ضد دولتی در آن کشور حمایت کند، اما احتمال به راه افتادن موج ناآرامی و قیام مردم در ایران، موجبات نگرانی مقامات این کشور را برانگیخته است.

نویسنده دویچه وله خاطرنشان می کند با وجودی که بسیاری از رهبران جهان در موضع گیری های خود به دولت حسنی مبارک و حمایت از قیام مردم مصر جوانب احتیاط را رعایت می کنند اما ایران به عنوان تنها کشور منطقه که با قاهره مناسبات دیپلماتیک ندارد، آشکارا از معترضان مصری حمایت کرد.

این روزنامه ضمن اشاره به بیانیه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی که قیام مردم مصر را «رنسانس اسلامی در خاورمیانه» خوانده است، می افزاید مواضع چند دهه گذشته حکومت حسنی مبارک علیه جمهوری اسلامی، به ویژه مخالفت قاهره با برنامه اتمی ایران و تصمیم مبارک برای امضای معاهده صلح با اسراییل و تلاش آشکار مصر برای کنترل و ممانعت قاچاق سلاح های ایران از مرزهای کشور و ارسال آن ها به ستیزه جویان حماس در غزه، موضع خصمانه تهران در قبال دولت مبارک و حمایت رهبر جمهوری اسلامی از معترضان ضد دولتی مصر را کاملاً توجیه می کند.

دویچه وله می نویسد با وجودی که برای ادعاهای موجود درباره نقش ایران در ناآرامی های اخیر در مصر شواهد محکمی وجود ندارد، اما اسناد دیپلماتیک سال ٢٠٠٩ سفارت ایالات متحده که از طریق تارنمای ویکی لیکس منتشر شد، حاکی از آن است که مبارک معتقد است ایران از طریق حزب الله و اخوان المسلمین در صدد بی ثبات کردن حکومت وی بوده است.

تحلیل گران معتقدند بی ثباتی در مصر و سقوط حکومت غیردینی و طرفدار غرب مبارک از نظر راهبردی و جغرافیای منطقه به سود ایران خواهد بود و تهران امیدوار است پس از سرنگونی دولت مبارک، یک حکومت اسلامی و تندروتر به قدرت برسد که مناسبات دوستانه تری با جمهوری اسلامی داشته باشد.

دکتر والتر پاش، کارشناس امور ایران در موسسه امور امنیتی و بین المللی در آلمان به نویسنده این روزنامه گفته است: «امید ایران به شکل گیری یک جبهه متحد اسلامی با دولت جدید مصر، غیرواقع بینانه است و حتی اگر اسلام گرایانه در مصر به قدرت برسند، به تلاش ایران برای ایفای نقش راهبردی در منطقه توجهی نخواهند کرد. در نهایت، کشورهای قدرتمند منطقه همچون ترکیه که اسلام گرا هستند، به رقیبی برای تهران تبدیل می شوند و حتی اگر بر فرض محال اخوان المسلمین در مصر به قدرت برسند، تهران به هدف خود برای اعمال سلطه بر اسلام گرایان منطقه دست نخواهد یافت.»

این روزنامه همچنین می افزاید ایران امیدوار است که رهبری جدید مصر نه تنها کمتر به ایالات متحده متکی باشد، بلکه به پیروی از دیدگاه های عقیدتی اسلامی تمایل بیشتری نشان بدهد.

نویسنده این مقاله تحلیلی در پایان به موضع رهبران مخالف جمهوری اسلامی و حمایت آن ها از جنبش های مردمی در منطقه اشاره می کند و به نقل از دکتر پاش می نویسد: «اعتراض های مردم تونس و مصر شباهت های بسیاری با جنبش مردمی ایرانیان در سال ٢٠٠٩ دارد که اقشار طبقه متوسط خواستار استقرار جامعه مدنی و حاکمیت قانون و رعایت حقوق بشر بودند.»

ون مالتزان، تحلیل گر دیگری به دویچه وله گفته است: «مرور تاریخ و فرهنگ اعتراض های مردمی در ایران نشان می دهد تصور قیام های مشابه (مصر و تونس) تحت حاکمیت جمهوری اسلامی غیرممکن است، زیرا اقشار طبقه متوسط جامعه ایران که در سال ٢٠٠٩ به خیابان ها ریختند، تجربه و خاطرات بسیار تلخ و ماندگاری از سرکوب دولتی دارند که ریشه آن به انقلاب سال ١٣٥٧ نیز بازمی گردد و به همین دلیل احتمال اعتراض های مردمی مشابه برای سرنگونی حکومت ایران، بسیار دور از ذهن به نظر می رسد.»

این تحلیل گر درعین حال یادآوری کرده است با این وجود احتمال وقوع شورش های مردمی در تهران وجود دارد و همین امر دولتمردان تهران را به شدت نگران کرده است.  

پلیس اندونزی درباره حمله به یک فرقه اسلامی تحقیق می کند

در پی حمله خشونت بار یک گروه هزار نفری به یک فرقه اقلیت اسلامی که سه کشته و دستکم هشت زخمی برجای گذاشت ، پلیس اندونزی تحقیقات در این ارتباط را آغاز کرد.

نمایندگان مجلس اندونزی روز دوشنبه خواستار رسیدگی کامل در خصوص این واقعه شدند. یک نوار ویدیویی منتشر شده در وب سایت های اندونزیایی نشان می دهد که حدود ۳۰ افسر پلیس هنگام حمله این گروه مسلح به سلاح های سرد به خانه ای در غرب جاوه در روز یکشنبه از آن منطقه عقب نشستند.

این گروه به خانه رهبر فرقه احمدیه حمله کردند و بیست و یک تن از ساکنان آن را بیرحمانه مورد ضرب و شتم قرار دادند. حال چند تن از مجروحان وخیم گزارش شده است. رسانه های محلی می گویند، اعضای این فرقه اسلامی از این خانه محافظت می کردند زیرا صاحب این خانه به اتهام تبلیغ برای گرویدن مردم به فرقه اش، توسط پلیس بازداشت شده بود.

اندونزی، پرجمعیت ترین کشور مسلمان جهان، به داشتن مدارای دینی در جهان شهرت دارد. اما جناح های تندرو در این کشور به سرعت درحال رشد هستند. این گروه ها هم هب مسیحیان و هم به گروه های اسلامی اقلیت حمله می کنند.

افزایش روابط بازرگانی ایران و ترکیه تا ۳۰ میلیارد دلار

ایران و ترکیه روز دوشنبه از توافق دو طرف برای ارتقاء حجم سالانه تجارت طرفین به میزان سه برابر، یعنی ۳۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۱۵ میلادی خبر دادند.

مقامات ایران و ترکیه طی بیست و دومین دور مذاکرات اقتصادی خود در روز یکشنبه به این توافق دست یافتند.

رسانه های خبری به نقل از علی اکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران اعلام کردند که توافق اخیر نشان می دهد ترکیه به گسترش روابط با ایران، متعهد است. آقای صالحی همچنین با استناد به میزان تجارت سالانه ۱۱ میلیارد دلاری دو کشور، دستیابی به چنین هدفی را در پنج سال آینده آسان توصیف کرد.

سودت ییلماز، وزیر مشاور دولت ترکیه اعلام کرد که روابط بازرگانی میان آنکارا و تهران، در ده سال گذشته از یک میلیارد به بیش از ده و نیم میلیارد دلار رسیده است که بیشتر آن مربوط به انتقال گاز طبیعی از ایران به ترکیه است. ترکیه نیز اغلب تخصص ها و مواد ساختمانی به ایران می دهد.

همکاری مشترک در برنامه های مختلف از جمله حمل و نقل، صنایع و انرژی، از دیگر محورهای مذاکرات میان نمایندگان دو کشور همسایه ایران و ترکیه بود.

در ماه های گذشته روابط ایران با دو کشور ترکیه و برزیل گرم شده است. این گرمی روابط اقتصادی پس از ارائه پیشنهاد انتقال سوخت اتمی به ایران در ماه مه گذشته رخ داده است.
در پاییز گذشته، ایران و ترکیه توافقنامه ای را درباره امور بازرگانی، کشاورزی، آموزش، بانکداری و نظام گمرکی امضا کردند.

ترکیه همچنین خواستار رویکرد سیاسی و دیپلماتیک در حل برنامه اتمی ایران شده است. این کشور میزبان آخرین مذاکرات بین المللی درباره برنامه اتمی ایران با شرکت کشورهای موسوم به ۱+۵ بود.

مدیر کل دفتر بودجه مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی: بودجه ریزی در ایران در سخت ترین مرحله قرار دارد

محمد قاسمی، مدیر کل دفتر بودجه مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، در تازه ترین گفت گوی خود با سایت خبری تحلیلی فردا نیوز، با تاکید بر این که بودجه ریزی در ایران به مرحله خیلی سخت خود رسیده است اظهار کرد: «بودجه ریزی همواره امری دشوار است؛ به این معنا که منابع محدود را باید بین مصارف نامحدود توزیع کرد و انتخاب‌های دشواری انجام داد.» 

مدیر کل دفتر بودجه مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، معتقد است تنها با یک محاسبه سر انگشتی می توان انتظار داشت که منابع در سال آینده کم تر از مصارف است.

مدیر کل دفتر بودجه مرکز پژوهش های مجلس تاکید می کند، «اگر آثار هدفمند کردن یارانه ها هم به کل نادیده گرفته شود، باز هم در سال آینده هزینه ها به طور طبیعی با رشدی مواجه خواهند شد.»

هم زمان تازه ترین گزارش واحد اطلاعات اکونومیست نیز حکایت از آن دارد، که ذخایر ایران به جز طلا در سال جاری کاهش بیش از شش میلیارد دلاری خواهد داشت.

در حالی که جهان نیوز متعلق به علیرضا زاکانی، نماینده اصول گرای مجلس شورای اسلامی، و دبيرکل جمعيت رهپويان انقلاب اسلامی، به تازگی در گزارشی «به رسوخ بی انظباطی مالی در بدنه اقتصاد ایران» پرداخته، و از «افزایش ۳۳ درصدی تخلفات دولت در اجرای بودجه» خبر داده و این موضوع را ناشی از قانونی می داند که مقامات بالاتر دستور می دهند.

جبار کوچکی نژاد، عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی، از طیف اصول گرای مجلس، در تازه ترین گفت و گوی خود با پارلمان نیوز، سايت متعلق به اقلیت اصلاح طلب مجلس، با اشاره به حساب ذخیره ارزی اظهار داشت، «دولت می بایست مبلغ ۶ هزار میلیارد تومان از بودجه سال ۸۸ را به حساب ذخیره ارزی واریز می کرد که جمع این تخلفات ۲۱هزار میلیارد تومان کسری بودجه را برای دولت ایجاد کرده است.»

در همین حال احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، در تازه ترین گفت و گو خود با خبرگزاری فارس، ضمن تشریح فرایند زمانی تصویب بودجه در مجلس، گفت، «هر چند تصویب دو دوازدهم بودجه در سال جاری عواقب سیاسی و اقتصادی منفی را به دنبال خواهد داشت ولی برای اولین بار در ۲۰ سال اخیر مجبور به این کاریم.»



یادداشتی برای بازدید کنندگان سایت صدای آمریکا

روی سخن این یادداشت با بازدید کنندگانی است که با مهر گه گاه در بخش اظهار نظرهای برخی از گزارش ها و مقالات ما کلامی می نویسند و از روی علاقه، خشم، بی اعتنائی، منطق و تعصب نظر خود را به اطلاع دیگر بازدید کنندگان از وبسایت صدای آمریکا در میان می گذارند. نمی دانیم از چه رو است که برخی از نظر دهند گان به در خواست ما که در پائین صفحه به این شرح آمده است توجه نمیکنند و بسیاری را از نظرهای خود که گاه بسیار گرانبها است محروم می کنند. این است آنچه که در پائین بخش نظرها نوشته شده است.

«با ارسال نظرتان شما قبول می کنید که نظرات ارسالی پیش از انتشار در سایت بخش فارسی صدای آمریکا از زیر نظر سردبیران بگذرد. صدای آمریکا مجاز است تا نظرات شما را بهر شکلی که صلاح بداند با حذف بخشی که کلمات نامناسب در آن بکار رفته است منتشر کند. چون خط لاتین مشترکی برای زبان فارسی وجود ندارد از فرستادن نظر به خط لاتین خود داری کنید و دکمه ارسال را فقط یکبار فشار دهید».

مشکلی که با آن روبرو هستیم استفاده از خط لاتین است و نبودن معیار مشترکی برای استفاده از آن برای فارسی نویسی. بعنوان مثال حرف «شین» را گاه به این sch صورت، گاه به صورت ch و زمانی نیز به صورت sh می نویسند. این را می دانیم که احتمالا همه از بهره برداری از الفبای فارسی در کامپیوتر خود خبر ندارند و یا روش بکار بردن آن را نمی دانند. بهر حال در کامپیوترهای جدید و از زمان ببازار آمدن ویندوز ۲۰۰۰ و کامپیوتر اپل زبان های مختلف و از جمله فارسی در آنها برنامه ریزی شده و قابل استفاده است. با همه این احوال لینک زیر را در اینجا می گذاریم تا آنانی که مایلند از آن استفاده کنند.

 http://www.lexilogos.com/keyboard/persian.htm

فشار دادن دکمه ارسال هم مقوله دیگری است. بعضی از بازدید کنندگان پس از نوشتن نظر خود دکمه یا جعبه «بفرستید» را چندین بار فشار می دهند و ظاهراً علت آن اینست که نوشته خود را بلافاصله در بخش مورد نظرشان نمی بینند. تا کنون ما شاهد انعکاس نظری تا بیش از ۲۰ بار پی در پی بوده ایم. لطفاً بیاد داشته باشید که همه نظر ها قبل از انتشار مطالعه می شوند و در صورت لزوم اصلاح شده و پس از آن منتشر میشوند و یا در برخی از موارد نادر حذف میشوند چون کلمات بکار رفته نه در شان نویسنده آن است و نه در خور انتشار و بیحرمتی به دیگران. از توجه شما سپاسگزاریم و امیدواریم که این درخواست کوچک ما را قبول و رعایت کنید.

دوگانگی در برخورد مقامات آمريکا با قيام دموکراسی خواهانه مردم مصر

نيويورک تايمز قيام مردم مصر عليه حسنی مبارک را تهديدی برای استراتژی آمريکا در خاورميانه قلمداد کرده است. در مقاله ای به قلم ديويد سنگر آمده است که دوازده روز پس از آغاز تظاهرات دموکراسی خواهانه در مصر، دولت پرزيدنت اوباما هنوز مردد است که آيا با حفظ حکومت حسنی مبارک، يک انقلاب دموکراتيک در مصر می تواند به موفقيت بيانجامد؟ به نوشته اين روزنامه، از سويی فرستاده پرزيدنت اوباما به مصر، ادامه رهبری رييس جمهوری ۸۲ ساله مصر را برای آن کشور تعيين کننده خوانده است؛ و از سوی ديگرهيلاری کلينتون، وزير خارجه آمريکا، در کنفرانس مونيخ گفته است حسنی مبارک بايد از سر راه کنار برود تا معاون وی عمر سليمان بتواند با رهبران مخالفان بر سر خواسته های دموکراتيک آنها گفت و گو کند. نيويورک تايمز اين پيام های ضد و نقيض را نشانه غافلگير شدن واشنگتن در مورد مصر می خواند؛ و به نقل از يک مقام آمريکايی می نويسد در دوسال گذشته نشست های بی شماری در مورد خاورميانه برپا شد؛ اما در هيچيک از آنها امکان سقوط مصر از ثبات به دامن آشوب، در نظر گرفته نشده بود. آمريکا روز يکشنبه اعلام کرد که مواضع فرستاده ويژه آمريکا به مصر در مورد حفظ دولت حسنی مبارک نظر شخصی وی است. روزنامه گاردين نيز می نويسد «واقعگرايان» هشدار می دهند که خيزش مردم مصر ممکن است نه به دموکراسی، بلکه به يک ديکتاتوری به سبک رژيم جمهوری اسلامی منتهی شود؛ حکومتی که نه تنها برای مردم آن کشور، بلکه برای غرب نيز بدتر خواهد بود. اما ارزش ها و منافع درازمدت غرب ايجاب می کند که از تلاش های جاری در خاورميانه برای رسيدن به دموکراسی، پشتيبانی کنيم.

روزنامه نيويورک تايمز روز شنبه نوشت تظاهرات گسترده عليه دولت حسنی مبارک، نه تنها پيوند ميان واشنگتن با مهمترين هم پيمان عرب خود را متزلزل کرده است؛ بلکه پيوند عميق و شصت ساله ايالات متحده با اسراييل را نيز در مخاطره انداخته است. اين روزنامه با اشاره به گفتگوهای هر روزه و طولانی ميان مقامات دولت پرزيدنت اوباما با همتايان اسراييلی شان بر سر تحولات در همسايگی آن کشور بحران مصر را محکی برای آزمودن روابط ايالات متحده با اسراييل خوانده است؛ و نوشته است کاخ سفيد از سويی مصر را تشويق می کند که به سوی دموکراسی گام بردارد؛ و از سوی ديگر مايل نيست شاهد آن باشد که دولتی که جانشيــــــن حسنی مبارک خواهد شد از دوستی با اسراييل پرهيز کند. نيويورک تايمز رسيدن به چنين موازنه ای را چالش بزرگ دولت آمريکا در شرايط بحرانی کنونی می داند.

روزنامه استريلين با مقايسه حکومت روسيه با تونس و مصر نوشته است در هر سه اين کشورها، قدرت سياسی در دست يک گروه خاص است؛ سرانه توليد ناخالص ملی پايين است و محدوديت فرصت های اقتصادی، نقض حقوق بشر، فقدان رسانه های آزاد و انتخابات آزاد، فساد اداری و مالی، شکاف گسترده ميان طبقات اجتماعی؛ گوشه هايی از شباهت های دولت مسکو با تونس و مصر است. روس ها تا ابد سطح زندگی پايين و فساد دولتی را تحمل نمی کنند. ولی آيا می توان اميدوار بود که کرملين از قيام های مردمی در تونـس و مصر درس گيرد و به اصلاحات ريشه ای در روسيه بپردازد؟

اما در حالی که بحران مصر معادلات سياسی را در خاورميانه برهم زده است، برخی از تحليلگران بر اين باورند که سرنوشت منطقه را در نهايت نه مصر، بلکه لبنان رقم خواهد زد. لس آنجلس تايمز می نويسد هر چند اين روزها مصر در کانون توجه رسانه های جهان قرار گرفته است، سقوط دولت سعد حريری و روی کار آمدن دولتی تحت سلطه حزب الله در لبنان آينه تمام نمای پايه های لرزان دموکراسی در خاورميانه است. جان بولتون، سفير پيشين آمريکا در سازمان ملل متحد، در ادامه نوشته است بايد لبنان را از دست افراطگرايان وابسته به دولت ايران آزاد کرد تا دموکراسی بتواند در خاورميانه، رشد کند.

تحلیلگران درباره حال و آینده مصر چه می گویند؟ (بخش نخست)

هنوز جهان از بهت فرو پاشی حکومت زین العابدین بن علی رئیس جمهوری تونس به خود نیامده بود که شاهد رویدادهای مشابهی در مصر، اردن، الجزایر و یمن شد. اما در مصر بود که پس لرزه انفجار تونس ادامه یافت و خود به زلزله ای دیگر بدل شد.

در اواخر سال ۲۰۱۰ تونس با سلسله نا آرامی هایی در سراسر کشور روبرو شد که بر روی هم «انقلاب یاس» نام گرفت. ریشه این نا آرامی ها و شورش ها در وضعیت دشوار اقتصادی قرار داشت. بیکاری وسیع، فساد گسترده دولتی، شرایط وحشتناک زندگی، که با سرکوب هرگونه آزادی بیان همراه بود در کشور وضعیتی بحرانی ایجاد کرده بود که با خودسوزی جوانی به دلیل فقر به اعتراضی ضد حکومتی در سطح جامعه تبدیل شد و گسترش آن سرانجام به انحلال کابینه بن علی و خروج او از کشور و پیروزی معترضان انجامید.

با انقلاب تونس نوعی بی ثباتی در منطقه ایجاد شد. منطقه ای که تا چند روز پیش تر تصور می رفت که تحت سلطه رژیم های دیکتاتوری آن از ثباتی کامل برخوردارست، به ناگهان با باد رویدادهای تونس به لرزه افتاد و به ویژه کشورهای الجزیره، یمن، مصر و اردن را تکان داد. 

در مصر، جوانان مصری با الهام از آنچه در تونس روی داد، تحرک یافتند و پیشنهاد کردند که از فرصت «روز ملی پلیس» که در مصر در ۲۵ ماه ژانویه برگزار می شود، استفاده کنند و در اعتراض به فساد به تظاهراتی گسترده دست بزنند. با این حال دلایل عمده این اقدام را باید در شیوه اداره کشور و وضعیت مردم جست و جو کرد. رژیم مصر اساسا به صورت دیکتاتوری اداره می شد. «وضعیت اضطراری» که از سال ۱۹۶۷ به دلیل جنگ شش روزه اعراب و اسراییل در مصر اعلام شد تنها به مدت هجده ماه در سال ۱۹۸۰ برداشته شد و پس از ترور انور سادات، رئیس جمهوری پیشین مصر از سال ۱۹۸۱ بار دیگر برقرار شد و تا امروز ادامه یافته است. در دوران وضعیت اضطراری نیروهای پلیس گسسترش می یابد، حقوق و قوانین اساسی به حالت تعلیق در می آید و سانسور مجاز و مشروع می گردد. فعالیت سازمان ها و احزاب سیاسی و تجمع های خیابانی ممنوع می شود و هرگونه معامله و امر مالی و اقتصادی باید تحت نظر دولت انجام شود و در نهایت زمینه برای دیکتاتوری هموار می شود.

در مصر وضعیت اضطراری هیچگاه برداشته نشد. علاوه بر خشونت و شدت عمل پلیس مصر و فقر و فساد گسترده، دیکتاتوری طولانی مبارک نیز از دلایل عمده نارضایتی مردم بود. منابع حقوق بشری مصر، تعداد زندانیان سیاسی در مصر را حدود ۳۰ هزار نفر اعلام کرده اند  که ۱۷ هزار تن از آنان از اعضای  اخوان المسلمین بودند. در سپتامبر سال ۲۰۰۵ پس از انجام انتخاباتی که به نوشته الاهرام نتیجه آن اجتناب ناپذیر بود و با تصویب متمم اصل ۷۶ قانون اساسی مصر از طریق رفراندوم، که به گفته رهبر جنبش «کفایت»، جامه ای بود که بر قامت مبارک و سپس پسر او دوخته شده بود، مسئله انتخابات مصر به یکی از مسائل محوری مخالفان تبدیل شد.

حتی آمریکا هم که در راه ایجاد دموکراسی برای خاورمیانه بزرگ پیش می رفت، ناخرسندی خود را از وضعیت مصر نشان داده بود. یک ماه پیش از انتخابات سال ۲۰۰۵ کاندالیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا در سخنانی که در دانشگاه آمریکایی قاهره ایراد کرد خواستار برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه با مشارکت همه نیروهای مخالف و برخورداری آنان از امکان دسترسی به رسانه ها گردید. او با اشاره به این که آمریکا از خواست های دموکراتیک همه مردم جهان حمایت می کند گفت «فکر می کنم دوستان مصری ما این را درک می کنند و این مسئولیت را جدی می گیرند. چشم مردم جهان به این انتخابات دوخته شده، زیرا مصر برای منطقه، منطقه ای که به سرعت رو به تغییر می رود، کشور مهمی است.» پیش از این سخنرانی، خانم رایس در گفت و گو با مبارک برای او روشن کرده بود که مصر باید به سوی دموکراسی پیش برود که مسیر آن از انتخابات سپتامبر آغاز می شود.

 جنبش تازه پای «کفایت» پیش از انتخابات سال ۲۰۰۵ برای اولین بار توانسته بود تظاهرات ضد مبارک برگزار کند و به نوشته الاهرام «تابوی مبارک» را بشکند. این جنبش توانست به ویژه در شهرهای دیگر مصر چند راه پیمایی و تجمع به راه اندازد که با سرکوب شدید پلیس روبرو شد. با این حال جنبش «کفایت» با شعار «نه ریاست جمهوری مادام العمر، نه حکومت سلسله ای» به ویژه در میان جوانان مصری گسترش یافت که در غیاب برخورداری از حقوق و امکانات شهروندی برای گرد هم آیی، از طریق رسانه های اجتماعی با یکدیگر مرتبط می شدند.

این ها، همه جامعه مصر را به دیگ بخاری  بدل کرده بود که انرژی متراکم و گدازان آن منتظر ضربه ای برای انفجار بود. انقلاب در تونس، این انرژی متراکم را منفجر کرد و به خیابان ها کشاند. تظاهرات مسالمت آمیز مردم با سرکوب شدید پلیس و نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها روبرو شد. اما با مقاومت مردم در شهرهای مختلف مصر گسترش یافت تا در قاهره متمرکز شد و به اوج خود رسید.

حکومت مصر برای جلوگیری از تماس های مردم برای سازمان دهی و تجمع از طریق توییتر و فیس بوک، دست یابی به این دو رسانه اجتماعی و سپس به کل اینترنت را مسدود و حکومت نظامی و منع آمد و شد اعلام کرد. مردم بی توجه به این مقررات خیابان ها را ترک نکردند. فراخوانی برای «راه پیمایی یک میلیونی» و تجمع در میدان آزادی قاهره دادند. شعارها رفتن مبارک و پایان حکومت او بود. مبارک وعده کناره گیری از قدرت و تدارک برگزاری انتخاباتی سالم و آزاد در ماه سپتامبر داد. ارتش در این میان برخلاف پلیس جانب مردم را گرفته بود. مردم همچنان در خیابان ماندند و خواستار رفتن فوری مبارک شدند. نیروهای هوادار حکومت با اسب و شتر و چماق و سنگ به مردم یورش بردند و درگیری ها خشن و خونین شد. در این میان آمریکا از مهم ترین متحد خود در منطقه خواست که به دیکتاتوری پایان دهد و به خواست مردم گوش دهد. وزیر خارجه آمریکا نیز هشدار داد که حکومت از اعمال خشونت با تجمع کنندگان خودداری کند.

نظر تحلیل گران آمریکایی

مصر مهم ترین کشور جهان عرب، مهم ترین کشور متحد آمریکا در جهان عرب و خاورمیانه و تنها کشور خاورمیانه است که معاهده صلح با اسراییل را امضا کرده است. تحولات مصر، نه تنها برای آینده مردم مصر، که از نظر موازنه ها  و محاسبه های سیاسی برای منطقه و جهان نیز اهمیت بسیار دارد. با وجود استقبال غربی ها و به ویژه آمریکا از رویدادهای مصر، حضور گروه «اخوان المسلمین» در میان معترضان یکی از دلایل نگرانی آن هاست. به طوری که مسئله مصر به نوعی معضل و دوراهی در برابر کشورهای غربی و به ویژه آمریکا تبدیل شده است.

جیمز روبین، معاون پیشین وزارت خارجه آمریکا در گفت و گویی تلویزیونی با تلویزیون بلومبرگ در روز ۳۱ ماه ژانویه از دو ترس وزارت خارجه آمریکا درباره مصر سخن گفت. به گفته او، وزارت خارجه آمریکا بر سر دو راهی قرار دارد یا  به گفته او «دو بیم دارد». یک سو مهم ترین متحد آمریکا ایستاده است که حمایت از او بر آمریکا شرط است و در سوی دیگر آینده مصر و رابطه این کشور با آمریکاست و این که اگر آمریکا در حمایت از جنبش مردم تعلل ورزد و اعتراض های مسالمت آمیز به خشونت کشیده شود، خطر رادیکالیزه شدن کشور و افتادن آن به دامن گروه های افراطی و به ویژه اسلام گرایان افراطی در کمین مصر باشد و احساسات خصمانه ضد آمریکایی بالا بگیرد. امری که نظیرش در انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران روی داد و به گفته منتقدانِ جیمی کارتر، «وقتی تهران در آتش می سوخت او وقت می گذراند.» (استیون پروترو، تحلیل گر سی ان ان). به نوشته او «کارتر، رسیدن انقلاب را نمی دید و وقتی که آن را دید با بی عملی اش آتش احساسات ضد آمریکایی را شعله ورتر کرد. با رفتن شاه دیگر کاری برای کارتر نمانده بود جز آن که گروگان هایش را بازگرداند.»

این روزها بسیاری از ناظران، رویدادهای مصر را با آنچه در ایران ۱۳۵۷ گذشت مقایسه می کنند و شباهت هایی ناگزیر در آن می یابند یا می بینند. امری که سبب نگرانی و حتی وحشت سیاست مداران از تداوم نا آرامی های اعتراضی مصر می شود. آنان وجود و حضور اخوان المسلمین را در جناح مخالف حکومت به ویژه با جریان اسلامی در ایران و رهبر آن آیت الله خمینی مقایسه می کنند و نگران هستند که آینده ای چون ایران برای مصر به بار آید و ثبات سیاسی منطقه و حتی جهان را برهم زند. از آن سو نیز تحلیل گرانی هستند که این دو رویداد را به کلی متفاوت می دانند و دلایل مختلفی برای آن ارائه می دهند. استیون پروترو، عمده ترین این تفاوت ها را در تفاوت میان نگرش تشیع و تسنن به سیاست و رهبری (امامت)، تفاوت میان البرادعی و خمینی، تفاوت میان نوار ضبط صوت و شبکه اینترنت و تفاوت میان واکنش کارتر و اوباما تشخیص می دهد.

باراک اوباما با درس گرفتن از تاریخ و با استفاده از نظر مشاوران، به جای وقت گذرانی، آشکارا وارد صحنه شد و حمایت خود را از معترضان و مخالفت خود را با ادامه حکومت حسنی مبارک که تدارک انتقال آن را  به پسرش فراهم کرده بود، اعلام کرد.

مایکل روبین، پژوهشگر موسسه امریکن اینترپرایز که در سال ۲۰۰۶ برای شرکت در کنوانسیون حزب دموکراتیک ملی (حزب حاکم) به قاهره رفته بود در مقاله ای از فقر شدید مردم و فاصله زیاد میان فقیران و پابرهنه ها و زاغه نشین ها در کنار ثروتمندانی که همه از نزدیکان رئیس جمهوری بودند  یاد می کند. به نوشته او اگرچه فاصله ثروتمندان و فقیران در کشورهای خاورمیانه امری عادی است، اما تراکم جمعیت در مصر که تقریبا همه جمعیت هشتاد میلیونی آن در دره تنگ نیل سکنی داشتند این وضعیت را چشمگیر تر می کرد و ثروتمندان نمی توانستند خود را از چشم ها پنهان کنند. زباله گردهایی که غذای خود را در تل زباله ها می جستند از همان جا می توانستند باندهای فرودگاه های اختصاصی ساکنان قصرهای اشرافی دوستان رئیس جمهور را نظاره کنند. مرسدس های مجلل آخرین مدل ناچار بودند از کنار فاضل آب های روباز و مردمی که در گورستان ها زندگی می کردند عبور کنند. به نوشته او پس از آن که به رغم مخالفت ژنرال ها، مبارک پسرش را به جانشینی اش گماشت نه فقط مردم مصر بلکه ارتش نیز از رفتن او غمگین نخواهد شد. او می نویسد: «مبارک نه تنها به مداوای اقتصاد بیمار مصر برنیامد، بلکه حتی به حرف کسی گوش نمی داد». او می نویسد اختناق چنان حکم فرما بود که وقتی نمایندگان مجلس مصر خواستند در آن جلسه شکایات شان را درباره نرخ بالای بیکاری، نداشتن مسکن، و فقدان زیربناهای اصلی و عمده  به گوش برسانند مقام های بالای مصری میکروفن شان را قطع می کردند.

مایکل روبین همچنین معتقد است که مبارک حتی متحد خوبی برای آمریکا نیز نبوده است. به نوشته او مصر در سازمان ملل بسیار کمتر از برمه و کوبا، سومالی و ویتنام و زیمبابوه در کنار آمریکا رای داده است. او به مقاومت مبارک در قبال آزادسازی کویت و عدم حمایت مصر از حکومت عراق پس از سال ۲۰۰۳ اشاره می کند. او همچنین میدان را برای پیروزی اسلام گرا ها و اخوان المسلمین هم مناسب نمی بیند و معتقد است که مردم مصر همچنان خشونت های آنان  را در دهه ۹۰ به یاد دارند. هرچند که به هرحال آینده را چندان مطمئن نمی یابد. او بدترین آینده برای مصر را افتادن قدرت به دست اخوان المسلمین می داند که به نظر او جلوی دموکراسی را سد خواهد کرد. وی معتقد است که برای اجتناب از به وجود آمدن ایرانی دیگر، آمریکا باید یک قدم جلوتر از اخوان المسلمین حرکت کند. یعنی انتخابات ماه سپتامبر را تضمین کند و تنها به گروه های مسالمت جو و موافق قانون اساسی مشروعیت بخشد.

رامی خوری، سردبیر دیلی استار و مدیر موسسه سیاست گذاری و امور بین الملل در دانشگاه آمریکایی بیروت، در مقاله ای با عنوان «حماسه آزادی اعراب» به رویدادهای مصر با نگاهی دیگر می نگرد.

او در این مقاله از رسانه های آمریکایی انتقاد می کند که مرکز توجه خود را به امور فرعی دوخته و از مسئله اصلی غفلت می کنند. به نظر او این که نقش فیس بوک در این رویداد چه بوده و یا اگر اخوان المسلمین نقشی در آینده مصر برعهده گیرد چه خواهد شد، حکایت از کوته فکری دارد. او جهان عرب را به عروسی تشبیه می کند که در روز عروسی از هماهنگی کیف و کفشش بگویند حال آن که مسئله اصلی زیبایی و شادی خود اوست. خوری در این مقاله سقوط حاکمان تونس و مصر را که به نظر وی به زودی به کشورهای دیگر منطقه هم منتقل خواهد شد، بر زمینه ای تاریخی بررسی می کند و آن را ادامه و در واقع سومین مرحله از باز شدن کلاف نظم دوران پس از استعمار می داند که در سال های دهه های بیست و سی قرن بیستم توسط انگلیس و فرانسه بر جهان عرب تحمیل شد و در دهه هفتاد با کمک آمریکا و شوروی، حدود نیم قرن ادامه یافت: در دهه بیست و سی، با تأسیس دولت های مدرن عربی به دست نیروهای در حال عقب نشینی استعماری اروپا، دولت هایی که بیشتر آنها به نوشته وی لنگ زنان وارد قرن بیست و یکم شده اند و در دهه هفتاد، وقتی این کشورها به مجموعه ای از دولت های پلیسی و امنیتی تبدیل شدند که با شهروندان خود چون بردگانی عاری از هرگونه حق بشری رفتار می کردند و پشت شان در حفظ نظم عربیِ ازهم گسیخته و پریشان شان به حمایت دو دولت خارجی امریکا و شوروی گرم بود.

به نوشته خوری، اکنون سومین و مهم ترین تحول جهان عرب در حال وقوع است. او این تحول را رویدادی خود انگیخته و برانگیخته از دل میلیون ها مردم عادی عرب می داند که سرانجام می خواهند از انسانیت خود دفاع کنند، حقوق خود را مطالبه کنند و در تعیین سرنوشت و وضعیت کشور خود مشارکت داشته باشند. خوری می نویسد که جهانیان اکنون شاهد لحظه حماسی و تاریخی زایش مفاهیمی هستند که برای مدت های بسیار طولانی از مردم عرب دریغ شده بود. مفاهیمی چون حق تعیین و اداره سرنوشت خود، حفظ ارزش های ملی، شکل دادن به نظام مدیریتی کشور، رابطه مسئولانه با یکدیگر و با جهان به عنوان انسان هایی آزاد  و برخوردار از حقوقی سلب ناپذیر.  

تحلیلگران درباره حال و آینده مصر چه می گویند؟ (بخش دوم - مصاحبه با عباس میلانی)

تحلیل گران ایرانی

اما چه شد که مردم مصر به خیابان ها ریختند و در حالی که تنها یک هفته پیش تر وزیر خارجه آمریکا مصر را حکومتی با ثبات و حسنی مبارک را دوست و متحد آمریکا اعلام کرده بود؟ چه شد که همه معادله ها و محاسبه ها به هم ریخت و کار به درخواست رفتن مبارک کشید؟ انگیزه ها و خواست های مردم مصر از این اقدام چیست؟ آینده مصر به کدام سو می رود؟ به سوی دموکراسی و گسترش جامعه مدنی و حقوق بشر و زنان  گام بر می دارد یا راه خشونت و افراط گرایی وسرکوب اسلامی را، از نوع آنچه در طالبان یا در ایران می بینیم، می پیماید؟ با تغییر سرنوشت مصر، سرنوشت خاورمیانه به چه سویی می رود؟ سرنوشت دیگر حکومت های خاورمیانه ای چه خواهد بود؟ سوریه و عربستان، دو دیکتاتوری با دو نظام حکومتی متفاوت چه سرنوشتی خواهند داشت و اسراییل در این میان چه خواهد کرد؟

در نظر خواهی از چند پژوهشگر و تحلیل گر برجسته مسائل ایران و جهان این سؤال ها را با ایشان در میان گذاشتم. برخی از آنان پاسخ ها را به صورت مقاله نوشتند (ایرج گرگین). برخی به سوال ها در گفت و گویی تلفنی پاسخ دادند (عباس میلانی) و برخی نیز پاسخ پرسش ها را کتبی نوشتند (ابوالحسن بنی صدر). این پاسخ هارا به ترتیبی که به دست ما رسیده اند در زیر می خوانید.

علت ها و انگیزه ها

دکتر عباس میلانی، پژوهشگر و مدیر برنامه مطالعات ایرانی در دانشگاه استانفورد و استاد دانشکده علوم سیاسی و سرپرست پروژه دموکراسی در ایران در موسسه هوور در گفت و گویی تلفنی با وب سایت فارسی صدای آمریکا درباره این که چگونه به ناگهان مردم آرام مصر به معترضانی تبدیل شدند که برای درخواست هایشان به خیابان ها ریختند و طالب برکناری و رفتن مبارک شدند می گوید:

عباس میلانی: «این که یک انقلاب چطور آغاز می شود، قابل پیش بینی نیست. همیشه مثل یک جرقه است که در یک آتشفشان  پنهان در می گیرد. آتشفشانی که ملتهب است و در آستانه انفجار است و هرچیزی ممکن است زلزله این آتشفشان را آغاز بکند. (علت) این را که جرقه چگونه پیدا می شود نمی دانیم. اما چیزی که می دانیم آن است که در همه این کشورها چند عامل مشترک وجود دارد. استبداد و سرکوب، وضع دشوار اقتصادی، وجود طبقه یا قشر روشنفکری که برای دموکراسی فشار می آورد، اتکای رژیم به ترس مردم و یا کمک خارجی و یا هردو. سکوت مردم علامت آرامش نیست بلکه ناشی از سرکوب است. اما کافی است که این ترس بریزد. همچنان که رمز ماندن آقای خامنه ای در همین شدت ارعاب و حکومت وحشت است. او می داند که وقتی ترس مردم ریخت دیگر نمی شود آن را مهار کرد.

از همان آغاز بروز نا آرامی ها جریان رویدادها به شکلی بود که سبب شد بسیاری از ناظران شباهت هایی میان انقلاب ایران و وضعیت امروز مصر و یا جنبش سبز و انقلاب مصر ببینند...

عباس میلانی: «در قرن اخیر در خاورمیانه سه کشوری که همواره تعیین کننده جریان های حاکم بوده اند ایران، مصر و ترکیه بوده اند. مثلثی سیاسی – فکری که جریان های سیاسی و فکری منطقه را تعیین کرده. اگر بشود امیدوار بود که در مصر جریان دموکراسی برقرار بشود، با توجه به روش دموکراتیک ترکیه که حاکمان آن با وجود متدین بودن دین را به حکومت منتقل نمی کنند و با توجه به سنت سکولار آن اگر دو پایه از این سه ضلعی دموکرات باشند آن وقت رویدادهای مصر حتما بر وضعیت ایران تاثیرگذار خواهد بود.

جریان تونس حتما از جنبش سبز تاثیر گرفته است. روش های سازمان دهی مردم، استفاده از تکنولوژی جدید و تظاهرات مسالمت آمیز... و البته با پیروزی این جنبش ها در تونس و مصر می شود گفت که این پیروزی ها تاثیر متقابلی بر ایران و کشورهای دیگر منطقه خواهند گذاشت و یک حالت علت و معلولی دارند که بعد جای علت و معلول عوض می شود و بالاخره کل منطقه را به حرکت در می آورد.

جمهوری اسلامی به رغم ظاهر خوشحالش مسلما الان گرفتار ترس شده. همین الان اگر سایت های ایران را نگاه کنید می بینید که مخالفان داخل کشور فعال تر شده اند و یک بارقه امیدی برای مخالفان به وجود آمده...»

آیا می شود شباهتی میان وضعیت امروز منطقه با بلوک شرق و دوران فروپاشی یافت که رژیم های کمونیستی کشورهای درون بلوک پشت سرهم راه گذار به دمکراسی را رفتند؟

عباس میلانی: «خاورمیانه به عنوان یک بلوک با اروپا قابل مقایسه نیست. در اروپا به غیر از یوگسلاوی و رومانی بقیه همه اقمار شوروی بودند و وقتی برادر بزرگ افتاد، هرکدام از آنها راه خود  را رفتند و بر زمینه و سنت فرهنگی شان حکومت های خود را بنا کردند. در بلغارستان حکومتی خودکامه سر کار آمد، مجارستان و چکسلواکی که سنت دموکراتیک داشتند حالا حکومت های دموکراتیک دارند. من در خاورمیانه این دینامیسم را متفاوت می بینم. مراکش، ایران، ترکیه ... این ها باهم خیلی تفاوت دارند.»

در جهان عرب چطور؟

عباس میلانی: «در جهان عرب هم همین طور است. برحسب نفوذ کشورهای فرانسه، انگلیس، آمریکا، شوروی... برحسب این که تا چه حد باد نیمه دموکراسی اسپانیای قبل از تجدد بهشان خورده، هرکدام دینامیزم های خودشان را دارند. اما به طور کلی جریان دموکراسی در همه این ها به درجات مختلف به منصه ظهور در آمده. البته وضعیت استبداد سوریه با کشورهای دیگر متفاوت است اما درصورت دموکرات شدن ایران، سوریه و عربستان هم باید شاهد چنین رویدادهایی باشند. اما یک نکته که می خواهم تاکید کنم این است که آنقدر رژیم در ایران خراب کاری کرده که تقریبا نیروهای اسلامی آنها آشکارا خودشان را از ایران جدا می کنند و تبری می جویند. یعنی این نشان می دهد که خمینی و خامنه ای به صورت الگوی بن لادن در کشورهای مسلمان دیده می شوند. حتی حسن نصرالله هم به عنوان ایرانی از آنها فاصله گرفت و برای آن که آن را بقبولاند، آنها را به عنوان عرب معرفی کرد.»

نقش آمریکا در مصر

عباس میلانی: «آمریکا در دهه قبل از انقلاب ایران، پشت پرده به شاه فشار می آورد که فشار را کم کند و هشدار می داد که جامعه را باز تر کند. شاه گاه با بی میلی می پذیرفت و گاه از این کار سر بازمی زد و بعدها هم (به خاطر پول نفت) احساس کرد نیازی به آنها ندارد. بعد (در دوران انقلاب ۵۷) آمریکا با دشواری عجیبی روبرو می شود بر سر این که از متحد دیرینش حمایت کند یا نکند. تا کار به رادیکال شدن وضعیت و جریاناتی منجر شد که دیدیم. آمریکایی ها از تجربه ایران درس گرفته اند و خیلی سریع تر خط شان را روشن کردند. سخنرانی خانم رایس که پنج سال پیش در قاهره ایراد کرد کاملا موضع آمریکا را درمورد مصر نشان می داد. خانم رایس مستقیما تأکید کرد که مصر باید انتخابات آزاد برگزار کند و به تلویح گفت که مبارک نباید پسرش را نامزد کند. ولی مبارک انتخابات را به وضعی که دیدیم برگزار کرد و بعد آمریکا درگیر (مسائل دیگر) شد و پس زد. این پس زدن بالمآل به ضرر آمریکا و مبارک شد. چون اگر آن اصلاحات را انجام داده بود کار به اینجا نمی کشید. در مورد شاه هم همین طور بود. اگر شاه در سال ۱۹۷۵ این امتیازات را داده بود می توانست خودش را نجات دهد. آمریکا در هر دو مورد چوب آن را می خورد که فشارهایش پشت پرده است (البته در مصر کاملا این طور نیست: سخنرانی رایس و سخنرانی اوباما هر دو علنی است.) این بندبازی دشواری است که بتواند هم متحدان را ناراضی نکند و هم درعین حال منافع دراز مدت را تأمین کند.»

آیا مصر با خلأ رهبری روبروست؟

عباس میلانی: «شواهد اولیه نشان می دهد که رهبری آینده مصر از دو گروه (تشکیل می شود): یک- گروهی که سال ها در مبارزه بوده اند (یعنی اخوان المسلمین) که سعی می کنند بگویند با ایران فاصله دارند و راه خشونت و تروریسم ایران را نمی روند و ۴۰،  ۵۰ سال است که در مصر مبارزه می کنند. این ها بخشی از قدرت هستند. بخش دیگر رهبری تازه نفس، شهرنشین، تحصیل کرده و طبقه متوسط است که صرفا حق رای می خواهد. در یکی از تصویرهای ویدیویی، یک خانم مصری که اتفاقاهم شکلش و هم حرف هایش شبیه ایرانی ها بود می گفت «سی ساله است و تا به حال در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده و در عمرش رای نداده است.» این قشر نماینده شان البرادعی و تشکیلات آن هاست که خواستار رعایت حقوق بشر و حقوق مدنی و آزادی های دموکراتیک است که ازشان دریغ شده. البته در مصر از نظر آزادی های فرهنگی وضع خیلی بهتر از ایران بوده و در سی سال اخیر با ایران اصلا قابل مقایسه نیست. اولین حرفی که رهبر تونس زد گفت من خمینی نیستم یعنی می بینیم که اسم خمینی به لولویی تبدیل شده که اپوزیسیون دموکراتیک را از مردم دور می کند. حرکتی که در سی سال پیش در ایران شروع شد در ترکیه هم ادامه یافته اما در ترکیه حکومت به صورت حکومت قانون عرفی است و جای دین در خانه است و متدینی که در حکومت هست هم با دینش در خلوت است. این (حرکت) در خاورمیانه آغاز شده و برگشت ناپذیر است و کسانی که دنبال حکومت های جانشینی و یا ذوب در ولایت فقیه هستند باید بدانند که گره بر باد می زنند.»

در صورت بر سر کار آمدن حکومت دموکراتیک در مصر و سپس ایران، مسئله صلح اسراییل و فلسطینی ها چه خواهد شد؟

عباس میلانی: «در کوتاه مدت ممکن است نگرانی هایی ایجاد کند. اما در دراز مدت حضور حکومت های دموکراتیک در منطقه کار صلح را راحت تر می کند. حکومت دموکراتیک از حقوق حقه مردم فلسطین دفاع می کند اما حل همه مسائل خاورمیانه را در گرو فلسطین نخواهد گذاشت و این رهبرانی که خودشان را ریاکارانه هوادار جنبش فلسطین نشان می دادند دیگر چنین نخواهند کرد. شکسپیر می گوید: ذهن های نا آرام را با جنگ های خارجی مشغول بدار.»

طرفداران این عقیده کم نیستند که منافع غرب و به ویژه آمریکا در منطقه ایجاب نمی کند که در منطقه و در ایران، دموکراسی برقرار شود

عباس میلانی: «فکر نمی کم در دراز مدت منافع غرب با دموکراسی در تضاد باشد. این یک تفکریست برخاسته از کسانی مثل توده ای ها که می گویند امپریالیسم منافعش اجازه نمی دهد در کشورها رشد سیاسی صورت بگیرد. در صورتی که در دراز مدت چنین نیست. ممکن است به صورت کوتاه مدت گاه چنین روش هایی اعمال شده باشد. بسیاری از سیاستمداران آمریکا منافع کوتاه مدت را فدای منافع دراز مدت کردند. اما اگر آمریکا بخواهد با نفوذ رادیکالیسم اسلامی برخورد کند اتفاقا به کشورهای دموکرات نیاز دارد. عربستان با آن که متحد آمریکاست اما تاثیر خیلی زیادی در شکل گیری آن (اسلام افراطی) داشته. ویکی لیکس نشان می دهد که دولت فعلی آمریکا در پشت پرده، دائم به این کشورها برای اصلاحات دموکراتیک فشار می آورد. در مورد دولت بوش هم دیدیم که کاندولیزا رایس همین اصرار را داشت. اما مبارک در برابر آن به صورت کوتاه مدت آمریکایی ها را به عقب نشینی تاکتیکی وادار کرد و آن عقب نشینی هم به ضرر آمریکا و هم به ضرر مبارک شد. اگر وقتی در آن زمان که مبارک دوره خود را تمام کرد خود را نامزد نمی کرد و انتخابات آزاد برگزار می کرد مسلما وضع مصر این طور نمی شد. اما حالا با این که ۸۳ ساله است و سرطان دارد باز دست نمی کشد و می خواهد پسرش را جانشین خودش کند و جمهوریت را به مشروطیت تبدیل کند.

باید ملتفت باشیم که دوران ولایت فقیه و پادشاهی به سر آمده. ازبین رفتن ولایت فقیه و پادشاه آغاز ورود به مدرنیته است. در ضمن فراموش نکنیم که سلطنت در ایران یک شبه با انقلاب سال ۱۹۷۹ از بین نرفت. در ایران سلطنت از سال ۱۸۴۰ در بحران بود. این مهم است که در ایران در دویست سال اخیر تنها یک پادشاه بود که در ایران به مرگ طبیعی مرد. (بقیه یا ترور یا تبعید شدند). آن هم مظفرالدین شاه بود که فهمید دوره حکومت الهی و پادشاهی به سرآمده ... اگر این جریان تاریخی را ببینیم متوجه می شویم که سقوط پادشاهی در ایران از مدت ها پیش آغاز شده بود. با گسترش امکانات ارتباطی امروز، هم شاهد مرگ رژیم های دیکتاتوری از هرنوع آن (از جمله نوع حزب اللهی آن) که مثل جمهوری اسلامی گمان می کنند انحصار خبر و حقیقت را در دست دارند خواهیم بود.»

رسانه های اجتماعی نظیر فیس بوک و توییتر را در انقلاب مصر بسیار مؤثر می دانند...

عباس میلانی: «این که فیس بوک و توییتر در ایجاد ارتباط بین معترضان در غیاب امکان های ارتباطی دیگر مثل تجمع و گرد هم آیی ها و غیره نقش داشته درست است، اما یک رمانس و یک منافع اقتصادی هم در آن هست که در مورد اهمیت و نفوذ آن ها اغراق می کند. هنوز مطالعه جدی در مورد جنبش سبز و این که فیس بوک تا چه حد در آن مؤثر بوده انجام نشده. همیشه در انقلاب ها از تکنولوژی به صورت خلاق استفاده شده. استفاده از نوارهای صوتی و فتوکپی هم در دوران خمینی بسیار مهم بود. اما فراموش نکنیم که این امر همیشه یک جریان دو طرفه است. انقلاب تکنولوژیک می تواند هم به مردم کمک کند و هم امکان کنترل را به رژیم های دیکتاتوری دهد. در ایران در بازجویی ها به زندانیان دستگیر شده بعد از انتخابات، نقشه الکترونیک نقاطی را که در آنجا بوده اند، نشان می داده اند. بد نیست اینجا اضافه کنم که  در استانفورد، گروهی به عنوان تکنولوژی رهایی بخش (Liberation Technology) درست شده و با گذاشتن سمینارها و کلاس ها و پژوهش های مختلف می خواهند ببینند واقعا اشکال واقعی استفاده از این ابزار چگونه است و ورای های و هویی که درباره آن راه افتاده کجاها و تا چه حد (به آزادی خواهان) کمک کرده، چه ظرفیتی دارد و کجاها زیان رسانده. خیلی دانشگاه ها هم دارند کار در این زمینه را شروع می کنند. این کمی ساده دلی است که فقط بر نقش تکنولوژی (در انقلاب) اتکا کنیم. هرچند که تکنولوژی بنا به زمانه خود همواره در پیشبرد انقلاب ها موثر بوده. در ایران زمان مشروطه هم صنعت چاپ خیلی کمک کرد به آزادی خواهان برای آگاه شدن از افکار یکدیگر و برقراری ارتباط با هم. .. به هرحال نباید منکر شد که تکنولوژی (در جنبش) نقش داشته است اما چقدر تعیین کننده بوده معلوم نیست.»

نوروز در راه است و بخش فارسی صدای آمریکا سرگرم تهیه فهرستی است از مهمترین وقایع سال گذشته در زمینه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری و ورزشی. به ما بگویید به نظر شما مهمترین خبرهای سال گذشته چه بوده است.
نظرات خود را با ایمیل shoma@voanews.com با ما در میان بگذارید.
لطفاً در محل موضوع ایمیل بنویسید مهمترین خبرها تا دسترسی به نظرات شما آسانتر شود.

**********

پخش زنده برنامه های بخش فارسی صدای آمريکا از آيفون

**********

هنرمندان، ورزشکاران و شخصیتهای ایرانی به سئوالهای شما پاسخ می دهند. سئوالهای خود را از جيمی دلشاد (شهردار بورلی هيلز) با عنوان "سئوال هفتهبه ايميل آدرس: q10@voanews.com ارسال کنيد.

پاسخهای شاهين نجفی به پرسشها را از اينجا ببينيد.

**********

شبکه خبری فارسی صدای آمريکا آخرين خبرها و ويديوهای روز را روی تلفن موبايل، يا هر وسيله اينترنتی دستی ديگر، بطور رايگان عرضه می کند. لطفأ به آدرس سايت جديد موبايل صدای آمريکا توجه کنيد:

pnn.voa.mobi

DIT - پراکسی

Ultrareach - نرم افزار اولترا ريچ را از اينجا دانلود کنيد

UltraVOAPersian96

PSIPHON - نرم افزار

http://mardomdoost.com/

ماهواره های صدای آمريکا

Arabsat/Eurobird 8 (25.5 Deg East)

Downlink Frequency: 11,585 MHz

FEC: 3/4

Symbol Rate: 27.500 MSym/s

Polarization: V

VC/Service ID: 175

Eutelsat W3A (7 Deg East)

Downlink Frequency: 10,720.75 MHz

FEC: 1/2

Symbol Rate: 22.0 MSym/s

Polarization: H

VC/Service ID: 6

Asiasat - 3 (105.5 Deg E)

Downlink Frequency: 4,040 MHz

FEC: 1/2

Symbol Rate: 26.5 MSym/s

Polarization: H

VC/Service ID: 415

Telstar 12 (15 Deg W)

Downlink Frequency: 12,608 MHz

FEC: 2/3

Symbol Rate: 19.279 MSym/s

Polarization: H

VC/Service ID: 6

Nilesat (AB4) - (7 Deg W)

Downlink Frequency: 11,355 MHz

FEC: 3/4

Rate: 27.5 MSym/s

Polarization: V

VC/Service ID: 1004

 

در اين ايميل

خبرها
ايران
آمريکا
آمريکای لاتين
اروپا
خاورميانه
آسيا
آفريقا
مناطق ديگر
هنر و فرهنگ
حوادث و بلايا
اقتصادي
آموزش
محيط زيست
بهداشت
حقوق بشر
نيروی کار
سياست
مذهب
علم و فن آوری
مسايل اجتماعی
ورزش
زنان

فسخ آبونمان

اگرنمی خواهيد اين ايميل را دريافت کنيد فسخ آبونمان

کمک می خواهيد؟

اگر در مورد اين ايميل پرسشی داريد به ankbut@voanews.com اطلاع دهيد.

صفحه نخست سايت از نو طراحی شده است تا دسترسی به اخبار و اطلاعات، ويديو، و برنامه های صدای آمريکا را تسهيل کند.

فسخ آبونمان | خبرهای بيشتر